درخواست باورنکردنی استاد دانشگاه از دختر دانشجویی به نام نیلوفر / گفتم شوهر دارم ولی باز هم پافشاری کرد !
حوادث رکنا: پیشنهاد پولی استاد برای دیدار خصوصی با دانشجو نیلوفر نیز یکی دیگر از دانشجویانی است که خاطرهای بد از دوران تحصیل در مقطع کارشناسی دارد. او میگوید: «استاد مدام به من توجه میکرد. سر کلاس زیاد مخاطب قرارم میداد تا اینکه یک روز بالاخره به من پیشنهاد دوستی و رابطه داد. به او گفتم که متاهل هستم، اما از نظر او مشکلی نداشت. خلاصه آنقدر مصر بود که کم کم از کلاس بیزار شدم. سرکلاس او سعی میکردم انتهای کلاس بنشینم تا از نگاهش در امان باشم» او ادامه میدهد: «استاد وقتی متوجه شد اصرار فایده ندارد، پیشنهاد داد برای یک ساعت دیدار 10میلیون تومان بپردازد. باز هم نپذیرفتم و برخورد کردم. مدتی گذشت، نگاههای استاد امانم را بریده بود، اعصابم بهم ریخته بود، بازهم یک روز سرصحبت را باز کرد و پیشنهاد داد که 20 میلیون تومان بدهد و من را یک ساعت ببیند. خیلی عصبانی شدم. از ترس آبروریزی به کسی چیزی نگفتم جز یکی از دوستانم که قبلا همین استاد به او هم پیشنهاد دوستی و رابطه داده بود.» نیلوفر میگوید: «اگر چه هرگز تسلیم خواسته استادم نشدم، اما اعصاب خردیهای هر کلاسی که با او داشتم باعث شد که خاطرات کلاس این استاد تبدیل به یکی از تلخترین خاطرات دانشگاهم شود. استادم وکیل بود. همیشه باخودم میگفتم بیچاره موکلهایش.»
به گزارش رکنا، نگاه بد برخی استادان دانشگاه به دانشجویان دختر، موضوعی است که دراین گزارش مورد بررسی قرار گرفته است. در این گزارش روایت دختران دانشجو که گرفتار این پدیده شدهاند را بخوانید؛ روایتی از استادانی که با هر ترفندی تلاش میکنند با دانشجویان دختر خود ارتباط داشته باشند و در صورت عدم پذیرش دختران، مشکلاتی همچون ندادن نمره، ایجاد مشکل در پایان نامه و ... برای آنها پیش میآید.
دختر دانشجو برای ارتباط باید به خانه استاد می رفت
سارا در مقطع کارشناسی ارشد درس میخواند. او قاطعانه میخواهد ادامه تحصیل بدهد و در مقطع دکتری تحصیل کند. او با یکی از اساتید آشنا میشود؛ استادی که در میان دانشجویان به لحاظ جایگاه علمی بسیار مورد توجه است. همان ترم اول با کمک استاد و با توجه به دغدغهای که دارد، موضوع پایان نامهاش را انتخاب میکند وقتی از استاد میخواهد که استاد راهنمایش باشد، او میپذیرد، اما ... مدتی بعد پیامهای درسی تبدیل به سخنان شخصی میشود و در نهایت استاد به او ابراز علاقه میکند.
هنوز مدت زیادی نگذشته که استاد از سارا دعوت میکند که به خانهاش برود. سارا نمیپذیرد و همین موضوع نقطه آغاز بیجواب ماندن تماسهای او از سوی استاد میشود. کم کم کار به جایی میرسد که استاد حتی نمرات او را نیز کمتر از آنچه حق اوست ارزیابی میکند. حال روحی سارا بهم میریزد؛ از یک سو دچار بحران عاطفی شده و از سویی دیگر نگران پایاننامه است. تا اینکه تصمیم میگیرد استاد راهنما را تغییر دهد؛ مشکلی که خوشبختانه به آسانی حل میشود.
پس از مدتی ارتباط قطع میشود، اما هر از گاهی خبرهایی از آن استاد به گوشش میرسد. متوجه میشود که پیش و پس از او با دانشجویان دختر زیادی ارتباط داشته است. آنقدر این حادثه برای او تلخ بوده که مدتی دچار افسردگی شده و از درس و دانشگاه فاصله میگیرد و قید شرکت در آزمون دکتری را تا مدتی میزند.
این استاد هم اکنون در یکی از دانشگاههای به نام دولتی مشغول به تدریس است. موضوع نگاه ویژه استادان مرد به دانشجویان دختر و در موارد کمتر نگاه استادان زن به دانشجویان پسر، مقولهای پیچیده، حساس، مهم و اجتناب ناپذیر است؛ اما آنچه در این بین مهم است، لزوم وجود قوانین، حدود و ثغوری برای این ارتباط است. قوانینی متعادل و مناسب که نه آنقدر این ارتباط را محدود و سخت کنند که کرامت انسانی هر دو طرف زیر سوال رفته و ارتباط علمی را نیز تحت تاثیر قرار دهد و نه آنقدر سهلگیرانه، به ویژه برای اساتید، که راه سوءاستفاده از موقعیت را برای فرصت طلبان باز بگذارد.
اساتید به عنوان مسئول آموزش و پرورش دانشجو که وظیفه ارزشیابی دانشجو را نیز برعهده دارند از جایگاهی برتر و قدرتمندتر برخوردار بوده و با یک رفتار اشتباه میتوانند آینده علمی و روحی دانشجو را به خطر انداخته و در مواردی با گذاشتن راه اشتباه پیش پای دانشجو برای کسب نمره، او را در مسیر اشتباه قرار دهند.
متاسفانه مواردی در دانشگاهها بوده که برخی اساتید با سوءاستفاده از جایگاه خود دانشجو را به خود علاقهمند کرده یا در ازای نمره و شراکت در مقاله، با او وارد روابط جنسی یا خارج از عرف شدهاند. موضوعی که غیرقابل کتمان نیست و گاهی اخبار مربوط به آن نیز در فضای مجازی یا رسانهها منتشر شده است.
وجود نگاه تبعیضآمیز جنسی نسبت به دانشجو
یک استاد حقوق دانشگاه که خواسته نامش برده نشود، درباره روابط استاد و دانشجو میگوید: در هر قشری متخلف و متجاوز از قانون وجود دارد و قطعا وجود نقاط منفی نافی نقاط مثبت موجود در هر صنفی نیست.
او با تاکید براینکه اساتید یا مدرسان دانشگاه معمولا به دو دسته اعضای هیات علمی دانشگاهها و اساتید مدعو تقسیم میشوند، ادامه میدهد: اعضای هیات علمی تمام وقت در اختیار دانشگاه بوده و به دلایل مختلف تحت نظارت و کنترل شدیدتری هستند؛ به ویژه آنکه نگاه بلندمدتتری به شغل خود دارند. بنابراین ضمن اینکه احتمال خطا درباره آنها نیز وجود دارد، نهادهای نظارتی داخل دانشگاه هم بر آنها نظارت دارد. اما این بدان معنا نیست که در نهادهای نظارتی نیز تخلف و خطایی نداشته باشند چرا که گاهی در این نهاد نیز به دلیل علقه به دانشگاه و همکارانشان ممکن است در رسیدگی به تخلفات اغماض رخ دهد.
این استاد دانشگاه میافزاید: درباره دسته دوم، شرایط متفاوت است. به این معنا که مدرسان مدعو معمولا نگاه بلندمدتی به حرفه تدریس و تعلیم و تربیت ندارند. در واقع اشتغال آنها وابسته به تدریس نیست. این گروه معمولا یا جوانهایی هستند که برای داشتن رزومه سراغ تدریس آمدهاند یا افرادی صاحب منصب و شغل هستند که برای کسب وجهه اجتماعی، گذراندن وقت یا کمک به آموزش عالی اقدام به تدریس در دانشگاهها میکنند؛ لذا در این قشر احتمال خطا بیشتر است. زیرا التزامی به ساز و کارهای نظارتی دانشگاه نداشته و در نهایت دانشگاه میتواند ارتباط شغلی با این افراد را قطع کند.
وی تاکید میکند: از آنجا که ارتباطی میان حراست دانشگاههای مختلف برقرار نیست، ممکن است دانشگاه محل تدریس بعدی فرد متخلف از تخلفات او اطلاعی نداشته باشد و او را برای تدریس در دانشگاه جذب کند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از وجود نگاه تبعیضآمیز جنسی در برخی از اساتید خاطرنشان میکند: این نگاه به معنای نگاه تبعیضآمیز جنسیتی نیست. یعنی معمولا این افراد برخورد منعطفتر و ملایمتری با دانشجویان خانم دارند که یا ناشی از ضعف نفس است یا ناشی از نگاه انسانی؛ چنانکه من به عنوان مدرسی که دختر دارم، نگاهم به دخترها نگاه خاصی است و گاهی دختر خودم را میبینم که بزرگ شده و در دانشگاه درحال تحصیل است. اما گاهی نگاه استاد ناشی از ضعف نفس است. یعنی نشات گرفته از عقدهها و خودکمبینیهاست.
او با بیان اینکه گاهی برخی از اساتید به رفتار ملایم با دانشجویان دختر در مقوله نمره دادن یا در نشست و برخاست معروف میشوند، توضیح میدهد: مثلا در پایان نامه اگر دانشجوی دختری شرایط علمی مورد نظر و پسند این اساتید را داشته باشد، معمولا راحتتر راهنمایی او را قبول میکنند تا یک دانشجوی پسر با شرایط مشابه و ممکن است برای نمره دادن نسبت به پسرها سختگیری بیشتری داشته باشند.
این استاد دانشگاه میگوید: این موضوع که دانشجو در موقعیت ضعیفتری قرار داشته و نیاز به نمره دارد، گاهی منجر به سوءاستفاده برخی اساتید میشود که نظایر آن را دیده و شنیدهایم و این حقیقت وجود دارد.
درخواست همخوابی از سحر
داستان سحر ماجرای یکی از دخترانی است که با استادی سوءاستفادهگر مواجه میشود. سحر موضوع را با مدیر گروه خود در میان میگذارد و که «مدتی پیش در یکی از شبکههای اجتماعی بابت امتحان آخر ترم یکی از دروس ابراز نگرانی و اعلام کرده که محتوای درس بسیار سخت است. یکی از استادان میانسال مطلب سحر را در شبکه اجتماعی میخواند و به او پیشنهاد میدهد که برای فهم بهتر درس به او تدریس خصوصی دهد و برای این کار او را تشویق میکند که به ویلای شخصیاش در چالوس برود. سحر نمیپذیرد، اما استاد اصرار میکند. موضوعی که باعث برآشفتن و حتی ترس او از تاثیر استاد بر نمره پایان ترمش میشود.»
مدیر گروه با شنیدن سخنان مریم موضوع را مورد بررسی قرار داده و پس از دیدن پیامهای استاد و انطباق شماره تلفن او با تلفنی که به دانشگاه ارائه داده، همه چیز مشخص میشود. در نهایت سحر به پیشنهاد مدیرگروه برای کاهش استرس، درس مذکور را در آن ترم حذف کرده و دانشگاه نیز با استاد مربوطه قطع همکاری میکند.
اگرچه وجود ارتباط صمیمانه میان اساتید و دانشجویان میتواند آثاری مثبت در پیشرفت علمی دانشجو برجای گذارد، اما اگر این ارتباط از حدودی فراتر رود قطعا نتیجهای معکوس به دنبال خواهد داشت. رابطهای که دانشجو را به استاد وابسته و دلبسته کند، میتواند تبعات منفی مانند افت تحصیلی دانشجو، بیزاری از محیط درس، ایجاد تبعیض میان دانشجویان از سوی استاد، ریختن آبروی استاد و دانشجو در سطح دانشگاه و تحت تاثیر قرار گرفتن فضای آموزشی دانشگاه داشته باشد.
به گفته یک مدرس دانشگاه در رشته حقوق، درخواستهای خارج از عرف اساتید از دانشجویان تنها مربوط به روابط جنسی یا عاطفی نیست او در تشریح این موضوع میافزاید: اخیرا متوجه شدهام استاد یکی از دانشگاهها برای گرفتن نمره از دانشجویان درخواست میکرده که کتابهای مورد نظرش را تهیه کنند و از این طریق یک کتابخانه نفیس شخصی برای خود تهیه کرده است یا استادی دیگر در یکی از شهرهای کوچک قصد داشته از دانشجویان برای ستاد انتخاباتی خود استفاده کند.
دانشجویان با اساتید بیاخلاق چه کنند؟
یک استاد دانشگاه میگوید: باید به این نکته توجه داشت که بخشی از دانشجویان دختر ما هم بیتقصیر نیستند، اما در هر صورت استاد حق سوءاستفاده از جایگاه خود را ندارد. در مقطع تحصیلات تکمیلی موضوع پایاننامه هم مطرح است. به این معنا که برخی از اساتید یا مدرسان مشتاقند که پایان نامه را با دانشجوی دختری بگیرند که مورد توجهشان است. این قبیل اساتید سعی میکنند دانشجو را به سمت خود بکشانند؛ آنها دانشجو را به اتاق خود کشانده و او را تشویق میکنند که پایاننامه را با آنها بگیرد و به نحوی سعی میکنند به آن دانشجویان خاص گوشزد کنند که اگر با فرد دیگری پایان نامه بگیرد ممکن است در مراحل بعدی به عنوان داور حضور داشته و به نحوی عمل کند که دانشجو نمره خوبی از پایان نامه نگیرد.
او با بیان اینکه موضوع درخواستهای نامشروع، رویکرد مرسوم و غیراخلاقی برخی از اساتید است عنوان میکند: گاهی دانشگاه اصلا از رفتار استاد مطلع نمیشود، پس باید دانشجویان بدانند وقتی با چنین رفتارهایی مواجه میشوند چه واکنشی نشان دهند که به قدر کافی پیشگیرانه بوده و آسیب نبیند.
او تصریح میکند: طرح کردن موضوع با اساتید معتمد گروه آموزشی یا دانشکده برای پیدا کردن راه حل و رفع مشکل بسیار مثمرثمر است. همچنین دانشجویان باید از تن دادن به درخواستهای نامشروع خودداری کنند و حتی موارد را گزارش کنند. اما ضروری است درصورت برخورد با چنین مواردی، ابتدا مستندسازی کرده و مدارک لازم مانند پیام یا نوشته استاد را داشته باشد. زیرا در غیر این صورت و در نبود مدرک، موضوع میتواند حالت اتهام یا افترا داشته باشد و حتی منجر به محکومیت دانشجو شود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: این مسائل را میتوان در مراکز مشاوره دانشگاهها هم مطرح کرد، زیرا این مسائل علاوه بر جنبههای انضباطی و انتظامی، میتواند با مطرح شدن در مراکز مشاوره به رفع بحران دانشجو کمک کنند.
وقتی دانشجو به استاد نخ میدهد
باید به این نکته نیز توجه داشت که موضوع تقاضاهای نامشروع و خارج از عرف همواره از سوی استاد به دانشجو نیست بلکه در مواردی دانشجو با ایجاد زمینه برای برقراری ارتباط با استاد سعی در گرفتن نمره یا سهیم شدن در مقالات استاد برای بالا بردن رتبه علمی یا حتی برای موفقیت در مصاحبه مقطع دکتری خود دارد. گاهی نیز این موارد مرتبط با روحیه جوانی و احساسات زودگذر دانشجو است. موضوعی که میتواند امنیت دانشجو، رفتار استاد یا حتی زندگی خانوادگی هریک را تحت تاثیر قرار دهد.
یک دانشجو در گفتگو با ما میگوید: «یه استاد دارم خیلی مایلم نخ بده، ولی نمیده و این باعث صدمه به درس من شده، میشه این موضوع رو نوعی آزار به حساب بیاره؟»
دانشجوی دیگری با اظهار تعجب نسبت به موضوع ضربه استاد به دانشجو عنوان میکند: «بچهها دیگه میدونن به کیا نخ بدن خود استادان که وا میدن» و دیگری در پاسخ مینویسد: «بابا به نظر من که اصلا استادا و بعضی دانشجوها خودشون دلشون میخواد و این اصلا آزار محسوب نمیشه»
قوانین درباره تخلفات اساتید چه میگوید؟
قانون مقررات انتظامی هیات علمی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و تحقیقاتی کشور مصوب ۱۳۶۴ در ماده ۷ خود به تخلفات انتظامی و جرایم اشاره و اعتیاد و ارتکاب اعمال خلاف اخلاق عمومی که موجب هتک حیثیت و شأن شغلی است و ارتکاب اعمال خلاف شرع را مستوجب مجازات دانسته است. مجازاتی که میتواند از اخطار شفاهی و کتبی تا اخراج از دانشگاه و انفصال دایمی از خدمات دولتی در نوسان باشد؛ اما نکته اینجاست که این مقررات بسیار کلی بوده و به نظر میرسد درخصوص روابط استاد و دانشجو به صورت مشخص قوانینی تدوین نشده است.
در سایر کشورها چه میگذرد؟
در سایر کشورهای جهان نیز قوانین سختگیرانهای نسبت به ارتباط استاد و دانشجو به دلیل حسیاسیت بالای آن وجود دارد.
بسیاری از کشورها برقراری رابطه میان معلم و دانش آموز را رسما در قوانین خود ممنوع اعلام کردهاند. در قوانین انگلیس قانونی با عنوان «قانون جرائم جنسی» در سال ۲۰۰۳ تصویب شده که بر اساس آن برقراری رابطه با افراد زیر ۱۸ سال از هر نوعی اعم از رابطه بر اساس رضایت فرد ۱۸ سال یا بدون رضایت او منع شده است.
نشریه «استادی اینترنشنال» در گزارشی که سال ۲۰۱۸ منتشر شده به موارد متعددی از روابط میان دانشجویان و اساتید به دلایل مختلف اشاره کرده و نوشت: در بسیاری از کشورها برقراری رابطه جنسی دانشجو و استاد غیر قانونی است و این مساله ربطی به سن افراد ندارد. با این حال بسیاری از کشورها نیز قانونی برای منع رابطه در سطوح دانشگاهی ندارند. با این حال برقراری چنین رابطهای غیر حرفه ایست.
این رسانه دلایل غیر حرفهای بودن رابطه میان دانشجو و استاد را جایگاه استاد عنوان کرده و نوشت: استاد در موقعیت قدرت قرار دارد و باید اصول حرفهای را که میتواند منجر به از دست دادن شغل او شود حفظ کند.
در بریتانیا بیشتر دانشگاهها دستورالعملهای مشخصی برای جلوگیری از روابط استاد – دانشجو وضع کرده اند. اساتید دانشگاه در این کشور باید دانشگاه را از رابطه خود مطلع کنند تا این اطمینان وجود داشته باشد که استاد از دانشجوی خود سواستفاده نمیکند.
برای مثال دانشگاه اگزتر لندن در اساسنامه خود «قویا به اساتید توصیه کرده وارد رابطه صمیمانه با دانشجویان نشوند.»
دانشگاه ییل امریکا نیز در اساسنامه خود بخشی را به روابط میان دانشجو و استاد اختصاص داده و در این بخش به نابرابر بودن این رابطه اشاره کرده است.
بر اساس اساسنامه ییل، استاد در هر صورت دارای مقام اقتدار است و این رابطه که بر اساس نا برابری ایجاد شده، آسیب پذیری دانشجو را تقویت کرده و احتمال خشونت را بالا میبرد.
از طرفی این اساسنامه صراحتا عنوان کرده رابطه آموزشی میان استاد و شاگرد باید از روابط شخصی آنها مصون بماند و این رابطه نباید تاثیری در آموزش دانشجویان بگذارد.
در ادامه اساسنامه دانشگاه بندی را به اساتید راهنما اختصاص داده و گفته: هر جایی که استاد نقش راهنما یا تدریس را به طور مستقیم برای دانشجو داشته باشد یا قرار باشد در آینده چنین نقشی را بپذیرد، داشتن روابط جنسی بین دانشجو و استاد نا مناسب است و باید از آن اجتناب کرد. در نتیجه استاتید باید از داشتن روابط جنسی با دانشجویان خودداری کنند و این ارتباطی به رضایت دانشجو برای این رابطه ندارد. از طرفی اساتید نباید مستقیما مشاوره و راهنمایی دانشجویانی که با انها رابطه جنسی دارند را قبول کنند.
دانشگاه استنفورد آمریکا نیز قواعدی را در اساسنامه خود تحت عنوان «رابطه با رضایت» وضع کرده که در آن برقراری رابطه بین افرادی که موقعیتهای برابری ندارند را نا مناسب خوانده است.
در بندی از این قاعده به روابط بین دانشجو و استاد یا دانشجو و استاد کمکی پرداخته و گفته: این دستورالعمل دانشجویان را از داشتن رابطه جنسی رضایتمندانه یا هر نوع رابطه رمانتیکی با اساتید منع نمیکند، اما اگر چنین رابطهای بین استاد و دانشجو وجود داشته باشد، استاد قادر نیست وظیفه ارزشیابی خود را در کلاس برای آن دانشجو به خوبی انجام دهد. از این گذشته استاد و دانشجو باید وجود رابطه را به دانشگاه اطلاع دهند تا برای ارزشابی و سازوکارهای تدریس جایگزینی را برای استاد قرار دهند.
به این ترتیب در اساسنامه دانشگاه استنفورد، داشتن رابطه میان استاد و دانشجو سدی بر سر راه تحصیل درست دانشجویان عنوان شده که باید به اطلاع دانشگاه برسد در غیر این صورت «بر اساس استانداردهای بنیادین دانشگاه» مجازات خواهند شد.
پیشنهاد بی شرمانه/ داستان تلخ نگاه جنسی استادان مرد به دانشجویان دختر
اگر چه همچنان دانشگاهها با وجود اساتید دلسوز، دانشمند و مهربانی که تعدادشان بسیار زیاد است میتواند محیطی مناسب برای علاقهمندان به علم و دانش بوده و دروازهای برای پیشرفت و ترقی افراد باشد، اما ضروری است دانشجویان برای رسیدن به قلههای ترقی از راهکارهای متعارف استفاده کنند تا آینده و آبرویشان به دلیل لحظهای بیاحتیاطی دچار چالش نشود و از سوی دیگر با وجود واقعیت غیرقابل انکار وجود برخی اساتید متخلف، دانشگاهها هر چه بیشتر رفتار اساتید را زیر ذرهبین قرار دهند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر