این سگ عجیب دو سر دارد / حیوان خانگی عجیب دانشمند روسی

به گزارش رکنا؛ دکتر ولادیمیر دمیخوف جراح پیش‌گامی بود که سعی کرد راه‌های بهتری برای کاهش نرخ مرگ‌ومیر در جراحی‌های رایج پیدا کند. وی همچنین به دنیا ثابت کرد که می‌توان موجودی خارجی را به موجود دیگری پیوند زد. بسیاری از جراحان از دمیخوف به‌عنوان «پدر جراحی‌های پیوند» یاد می‌کنند.

دمیخوف حتی پیش از ساخت سگ دوسر خود، درزمینه پیوند اعضا پیش‌گام بود. او پس از پیوند تعدادی از اعضای حیاتی بین سگ‌ها که آزمودنی‌های دلخواه او بودند، می‌خواست ببیند که آیا می‌تواند قدمی فراتر برود و سر یک سگ را به بدن سگ سالم دیگری پیوند بزند.

در سال ۱۹۴۸، دمیخوف در تلاش بود تا ثابت کند که سیستم گردش خون یک ارگانیسم به‌اندازه کافی قوی است که از ارگانیسم خارجی دیگری پشتیبانی کند. در این نمونه، ارگانیسم خارجی یک سر دیگر بود؛ زیرا مغز برای عملکرد صحیح به مقدار زیادی خون و اکسیژن نیاز دارد. در همان سال، او مقالات نظری درباره «ترکیب دو حیوان با ایجاد گردش خون واحد با استفاده از عمل جراحی» نوشت

سگ دو سر1

دمیخوف هرگز این مسئله را مدنظر قرار نداد که مردم درباره آزمایش او چه فکر می‌کنند یا چه می‌گویند؛ زیرا تمام این کارها را به نام علم انجام می‌داد و این هدف را دنبال می‌کرد که جایگزین‌های بهتری برای افرادی پیدا کند که اعضای بدنشان مشکل دارد. این رویه الهام‌بخش اولین پیوند موفقیت‌آمیز قلب انسان به انسان بود که در سال ۱۹۶۷ انجام شد.

در آن زمان همان‌طورکه می‌توانید تصور کنید، به‌دلیل پیشرفت‌های فنی اندک درزمینه علم پزشکی چنین رویه‌ای برای بیشتر مردم غیرممکن به‌نظر می‌رسید و حتی جراحان مشهور فکر می‌کردند دمیخوف دیوانه است که تصور می‌کند چنین رویه‌ای امکان‌پذیر است.

از سال ۱۹۵۴، دمیخوف و همکارانش ۲۳ بار این جراحی را با درجات مختلف موفقیت انجام دادند. جراحی بیست‌وچهارم موفق‌ترین تلاش آن‌ها نبود؛ اما با تبلیغات بسیاری مواجه و مقاله و تصاویری از آن در مجله LIFE Magazine منتشر شد. بنابراین، این سگ دوسر همان سگی است که بیشتر از همه در تاریخ مانده است.

دمیخوف برای بیست‌وچهارمین تلاش خود دو آزمودنی مختلف را انتخاب کرد: یک سگ نژاد ژرمن شپرد که دمیخوف آن را برودیاگا (به‌معنای ولگرد در زبان روسی) نامید و سگ کوچک‌تری که آن را شاوکا نامید. در این عمل، برودیاگا به‌عنوان میزبان و شاوکا به‌عنوان سگ تأمین‌کننده سر و گردن عمل کرد که به میزبان متصل می‌شد.

ایده این بود که بخش پایین بدن شاوکا جدا شود و قلب و ریه‌های شاوکا تا آخرین دقیقه قبل از انجام عمل به بدن او متصل باشد. سپس، برشی روی گردن برودیاگا ایجاد می‌شد تا بخش فوقانی بدن شاوکا به آن متصل شود که شامل سر، گردن، و اندام‌های فوقانی بود. بقیه جراحی عمدتاً بازسازی عروق بود.

سگ دو سر 2

پس از یک روز بهبودی، هر دو سگ یا بهتر بگوییم سگ دوسر در وضعیت خوبی قرار داشت. این عمل تنها ۳/۵ ساعت طول کشید و پس از بهبودی یک‌روزه، سگ دوسر یا به عبارت دقیق‌تر هر دو سر حواس خود (شنوایی، بویایی، احساس و چشایی) را بازیابی کردند. اگرچه سر پیوندشده شاوکا می‌توانست بنوشد، به معده برودیاگا متصل نبود. هر چیزی که او می‌نوشید، وارد لوله‌ای خارجی و روی زمین جاری می‌شد.

سرنوشت غم‌انگیز سگ دوسر دمیخوف

متأسفانه سگ دوسر دمیخوف به‌علت آسیب تصادفی رگ گردن، تنها چهار روز زنده ماند. به‌گفته دمیخوف، اگر این اتفاق نمی‌افتاد، این سگ می‌توانست تا ۴۰ روز زنده بماند. یکی از سگ‌های دوسر دمیخوف ۲۹ روز زنده مانده بود.

پیامدهای آزمایش دمیخوف

جدا از مرگ سگ‌های آزمایش‌شده، پیامدهای اخلاقی آزمایش دمیخوف پیچیده است. این پیوند سر برخلاف برخی از پیشرفت‌های دیگر او درزمینه پیوند اعضا کاربردی حقیقی نداشت. بااین‌حال، پیامدهای شدیدی برای سگ‌ها داشت. البته چنین آزمایش‌هایی موجب شد چشم‌ها رو به امکانات حوزه پزشکی باز و این تفکر ایجاد شود که غیرممکن فقط مرزی است که جامعه تعیین می‌کند.

بااین‌حال، هرچقدر هم این کارها ظالمانه به‌نظر برسد، پیوند سر حتی در دهه ۱۹۵۰ آن‌قدرها بنیادشکن نبود. در سال ۱۹۰۸، جراحی به نام دکتر الکسیس کارل و همکارش، چارلز گاتری، عمل مشابهی انجام داده بودند. سگ دوسر آن‌ها نتایج امیدوارکننده‌ای نشان داد؛ اگرچه طی چند ساعت پس از عمل مُرد.

امروزه، سرجیو کاناورو، جراح مغز و اعصاب ایتالیایی، معتقد است که پیوند سر در آینده نزدیک تحقق پیدا خواهد کرد. او در اولین تلاش انسانی که قرار است در چین انجام شود، نقش دارد. بااین‌حال، بیشتر اعضای جامعه پزشکی بر این باورند که چنین پیوندی هنوز درحد داستان‌های علمی‌تخیلی است؛ اما در آینده‌ای نه‌چندان دور این نوع عمل جراحی ممکن است به واقعیت تبدیل شود.