مجازات های نرم برای سارقان خشن

به گزارش رکنا، حالا دیگر سارقان و زورگیران در روز روشن، بدون نقاب و ترس در کمال آرامش و در خیابانی شلوغ درهای خودرویی را که راننده‌اش پشت فرمان در ترافیک نشسته یا در حال صحبت با تلفن همراهش است باز می‌کنند یا شیشه را می‌شکنند و پس از درگیری با راننده اموالش را می‌دزدند. یا وقتی زنی تنها در خیابان راه می‌رود با خشونت تمام او را زیر مشت و لگد گرفته و با تهدید قمه و اسلحه، طلا و کیف و اموالش را می‌برند بدون اینکه کوچکترین ترحمی بر پیکر نیمه جان زنی داشته باشند که او را تا یک قدمی مرگ کشانده‌اند.

امروزه به لطف تصاویر ثبت شده در دوربین‌های مداربسته خیابان‌ها یا گوشی‌های موبایل شاهدان، فیلم این صحنه‌های خشن و ترسناک به سرعت در فضای مجازی منتشر و هرچند باعث تأسف بینندگان می‌شود اما انتشار این تصاویر نقش بسزایی در شناسایی و دستگیری این مجرمان خطرناک از سوی پلیس دارد.

بدون ترس از دستگیری

بررسی این جرایم خشن به خوبی نشان می‌دهد که اغلب این مجرمان چنان بی‌محابا دست به جرم و جنایت می‌زنند که گویی نه ترسی از دستگیری دارند و نه دورنمای تاریک یا تاریک‌تری را در پس ماجرای بعد از بازداشت می‌بینند. وقاحت و جسارت مجرمان تا جایی رسیده که دیگر برایشان روز و شب و خلوتی و شلوغی معنا پیدا نمی‌کند و فقط به اهداف سوء‌شان می‌اندیشند. اما چرا مجرمان به چنین مرحله‌ای رسیده‌اند؟

در شرایطی که پلیس هر روزه طرح‌های مبارزه با مجرمان را برگزار می‌کند و با اقتدار و رعد و کاشف در پی انهدام و سرکوب مجرمان است اما چرا نتیجه مطلوبی عاید نمی‌شود؟ شاید یکی از دلایل آن بحث سبک بودن مجازات‌هاست. تلاش‌های شبانه‌روزی پلیس برای دستگیری مجرمان زمانی به نتیجه می‌رسد که به اصطلاح عامیانه فردای روز دستگیری متهمان را دوباره آزاد نکنند تا این چرخه معیوب مدام تکرار شود.

یکی از دلایل جری شدن مجرمان

خلأ‌های قانونی شاید یکی دیگر از دلایل جری شدن مجرمان باشد. وقتی می‌گویند سارقانی که زیر 20 میلیون تومان سرقت کرده‌اند با رد مال و جلب رضایت شاکی به زندان نمی‌روند و به گفته فرمانده فراجا قرار است این مبلغ به 100 میلیون تومان نیز برسد، بی‌تردید این موضوع حاشیه امنی برای سارقان ایجاد کرده و به هراس از ناامنی برای عموم جامعه منجر می‌شود. هرچند همگان به این موضوع اعتقاد دارند که زندان نقش مؤثر و بازدارنده‌ای ندارد اما بواقع برای کسانی که در راه رسیدن به هدف‌شان از هیچ نوع خشونتی واهمه ندارند چه باید کرد؟

امروزه در کشورهای پیشرفته جهان برای کاهش وقوع جرم به مباحث روانشناختی رو آورده‌اند تا علاوه‌ بر نظارت و برخورد سریع با مجرم به فرهنگسازی هم بپردازند.

در اینگونه موارد می‌توان به مبحث تقویت رفتار نسبی و فاصله‌ای اشاره کرد که به دو نوع ثابت و متغیر تقسیم می‌شود. در نوع تقویت رفتار نسبی ثابت مجرم به محض ارتکاب جرم بلافاصله مورد مؤاخذه و جریمه قرار می‌گیرد.

به طور مثال وقتی فردی از چراغ قرمز راهنمایی عبور کرد و همان لحظه با برخورد پلیس و جریمه رو به رو شد به مرور خودش را ملزم به اجرای قانون می‌داند و به نظر می‌رسد در مقابله با جرایم این بهترین نوع برخورد است. اما در بحث تقویت رفتاری متغیر به‌عنوان مثال وقتی راننده متخلف با یک امتیاز منفی گواهینامه‌اش را از دست نمی‌دهد بلکه تکرار تخلفات حادثه‌ساز در زمان‌ها و مکان‌های مختلف منجر به ابطال گواهینامه‌اش می‌شود. البته این دو روش با وجود مثبت بودن در درازمدت نیازمند تجهیزات و نظارت لحظه‌ای از سوی طیف زیادی از مأموران است و نیاز به یک جامعه الگوریتمیک در بسیاری از جهات دارد.

بازداشت مجرم هنگام طرح پلیس

در بحث تقویت فاصله‌ای ثابت و متغیر هم وضعیت به اینگونه است که اگر فرد در فواصل مختلف مرتکب جرمی می‌شود در زمان دیگری جواب می‌گیرد مثل طرح‌های پلیس که فرد ممکن است چند باری مرتکب جرم شده اما در حین برگزاری یک طرح بازداشت می‌شود. در مدل بعدی تقویت فاصله‌ای متغیر است که فرد مجرم ممکن است 5 سال تخلف کند و کسی با او برخورد نکند اما فرد دیگری بعد از 10 تخلف در طول 3 ماه دستگیر و مورد عتاب قرار گیرد. در این مدل معلوم نیست که مجرم چه زمانی شناسایی و دستگیر شود، امری که در کشور ما در بحث متخلفان سرقت‌های خیابانی رخ می‌دهد و در نتیجه به وقاحت و جرأت سارقان می‌افزاید. وقتی به گفت‌و‌گوهای سارقان در سال‌های اخیر توجه کنید درمی‌یابید که اغلب آنها اظهار می‌کنند که فکر نمی‌کردیم دستگیر شویم! یا چند سالی است که سرقت می‌کنم اما این بار دستگیر شدم! یا تاکنون 100 سرقت انجام داده‌ام؟! و... این یعنی جرأتی که به لحاظ جامعه شناختی به متهمانی داده‌ایم که آنها یا فکر می‌کنند که معلوم نیست کی دستگیر شوند یا فکر نمی‌کنند که اصلاً دستگیر شوند و همین مسأله آنان را ترغیب می‌کند که پس از ارتکاب جرم و دستگیر نشدن به مسیرشان ادامه دهند.

بحث وقوع جرایم خشن مثل کیف و موبایل قاپی، خفت‌گیری و... تنها مختص کشور ما نیست و بسیاری از جوامع با این بزه دست به گریبانند. کشورهایی که مبنای برخورد با مجرمان را بر اساس نظارت دوربین‌ها و تعدد مأموران بنا کرده بودند در سال‌های اخیر به این نتیجه رسیدند که تداوم این نوع برخورد در زمانی که مأموران حضور فیزیکی نداشته باشند و دوربین‌ها خاموش شوند، مثمرثمر نیست. مثل حمله سارقان به فروشگاهی که می‌دانند دوربین‌های آن قطع شده است. از این‌رو تصمیم گرفتند تا با فرهنگ‌سازی در کنار نظارت، مانع رشد فزاینده بزهکاری شوند.

در کشور ما هم طی سال‌های اخیر بارها در مورد فرهنگ‌سازی و احترام به قوانین ‌بحث های تأثیرگذاری مطرح شده اما در عمل ما با نتیجه محسوسی مواجه نشده‌ایم. چرا که نهادها، مجموعه و سازمان‌های بسیاری از جمله، وزارت آموزش و پرورش، رسانه‌ها، پلیس، دستگاه قضایی، وزارت ارشاد و... باید در امر فرهنگ‌سازی مشارکت کنند تا به مرور زمان شاهد تأثیرگذاری و تحقق این مهم در سطح جامعه باشیم.