جوانی که با عکس اینستاگرامش ستاره شد + فیلم و صوت
حجم ویدیو: 6.72M | مدت زمان ویدیو: 00:00:01
حکایت مردی جوانی که با عکس اینستاگرامش ستاره شد

*فیلمنامه «پایان خدمت» پراز اتفاق است به گونه‌ای که ذهن مخاطب از ابتدا تا سکانس آخر مدام درگیر پیش‌بینی است و همین سوال و جواب ذهنی، تماشاگر را تا پایان فیلم همراهی کرده و نگاهش را کنجکاو نگه می‌دارد. از فیلمنامه بگویید؟

_ ما خواب و رویا را در کنار اتفاقات فیلم طراحی کرده بودیم که حکایت از یک کابوس داشت. اینکه فیلمنامه از کجا آمده است باید بگویم که به گذشته برمی‌گردد. به سال 74 و مقطعی که خود من، دوران سربازی‌ام را در پاسگاهی در شیراز می‌گذراندم. من هم درست شبیه کارآکتر محوری فیلم «قزلباش» که امیر جدیدی آن را بازی می‌کند، به دلیل خط خوبی که داشتم، کنار رییس پاسگاه، مسئول نوشتن گزارش‌های روزانه بودم، در این شرایط با متهم‌های زیادی مواجه می‌شدم حتی آنها را جابه‌جا می‌کردیم. آن زمان، یک پرونده بود که حکایت آن، شبیه قصه این فیلمنامه بود ولی ماجرای فرار دقیقا مثل فیلم نبود. البته فیلمنامه‌ای که بهروز افخمی نوشته بود از انتقال دختر بازداشتی به پزشکی قانونی شروع نمی‌شد.

* بازی امیر جدیدی درنقش «پوریا قزلباش» که شروع می شود اول درگیر گریم صورت می‌شویم که بی‌نقص بود. بعد لهجه این کارآکتر که کاملا درست بیان می‌شود و در ادامه فضای بازی «جدیدی» سخت می‌شود، از انتخاب بازیگری که اولین حضور در یک اثر سینمایی را تجربه می‌کرد، بگویید.

_ برای این نقش، در سه ماه، 53 نفر آمدند و تست دادند. امیر جدیدی پنجاه و سومین نفر بود. وقتی پیداش کردم دیگر با اطمینان بر این انتخاب اصرار کردم. اصلا از قبل وی را نمی‌شناختم، عکس‌اش را یکی از دستیارانم به من نشان داد و گفت که بازیگر تئاتر است. همان زمان نیز قرار بود با هومن سیدی کاری را بر صحنه ببرند. از دستیاران خواستم با وی تماس بگیرند. قرار گذاشته شد و به دفتر آمد. وقتی خودش را دیدم خیلی از عکسش بهتر بود. آن‌قدر فرق بین پوریای قصه و امیرجدیدی وجود داشت که بسیاری از عوامل فیلم که از حساسیت‌هایم برای این نقش باخبر بودند از این انتخاب دلخور شدند و قبولش نداشتند. می‌گفتند این پسر نمی‌تواند آن لهجه را با آن دنیای کارآکتر خوب ایفا کند ولی در ادامه همه به این قطعیت رسیدند که انتخاب از این بهتر نمی‌شد. به عوامل گفتم من این پسر را دهاتی می‌کنم. از جدیدی خواستم موهایش را بزند، زد. از گریمور خواستم روی صورتش یک زخم طراحی و اجرا کند. ظاهر به ایده آل این نقش نزدیک شد ولی لهجه نداشت و مشکل هم به آسانی حل شدنی نبود. فیلم کاملا «پوریا»محور است و رسیدن به لهجه وی بسیار مهم بود. مشاور ترکی زبان گرفتیم. خود امیر برای ساختار لهجه خود بسیار زحمت کشید، گویا با علی سرابی برای شکل دادن درست به لهجه کار کرده بودند، با خود ترک زبان‌ها تمرین زیادی انجام داد و درنهایت به لهجه رسید. اما در مورد کاراکتر پوریا و چگونگی رسیدن به فضای آن، امیر خیلی به پیش داستان‌هایم توجه می‌کرد و برایش مهم بود. در روزهای دورخوانی، یک زمان‌هایی وسط دورخوانی، به او می‌گفتم فیلمنامه را ببند. از او می‌خواستم کارآکتر را در یک فضای دیگر ببیند و در آن فضا با زبان و دنیای او دیالوگ بگوید و او سریع در قالب نقش فرو می‌رفت و دیالوگ‌های درست که فضا را در ذهن تداعی‌کننده بود، بیان می‌کرد. یعنی در روزهای تمرین که 5 روز در هفته به مدت سه ماه بود، جدیدی یک دقایقی، سکانس‌هایی که در فیلمنامه نبود را بداهه با بقیه بازیگران مثل احمدی‌نیا بازی می‌کرد. احمدی نیا، دستیار من بود، آن‌قدر این دیالوگ‌ها را با وی تمرین کرده بود که وقتی قرارداد بازیگری که قرار بود این نقش را بازی کند به دلایلی بهم خورد، دیدم احمدی‌نیا خودش«لطیف» شده است. همین شد که به او گفتم این نقش را بازی کند و او نیز بازی کرد. احمدی‌نیا نیز، آذری زبان نبود. با هم آن‌قدر تمرین کردند که به جایی رسیدند که الان وقتی بازی آنها بر پرده سینما دیده می‌شود سخت است، باور اینکه، پیش از این تجربه آذری صحبت کردن نداشتند و امیر جدیدی نیز، سیمرغ بهترین بازیگر مرد را دراین فیلم از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. امیرجدیدی بازیگر بسیار با اخلاقی است. اصلا درحاشیه ستاره شدن نبود. تمرکزش بر بازی درست بود. اعتماد به نفسی که روز اول به دفتر من آمد داشت، با الان هیچ فرقی ندارد. می‌داند چه می‌خواهد.

آمدنش به دنیای بازیگری اتفاقی نیست. می‌دانست که ایفای این نقش می‌تواند اتفاق خوبی برایش باشد و بود و جایزه برترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو را دریافت کرد .

حجم فایل صوتی: 10.56M | مدت زمان فایل صوتی: 00:00:00