رهایی عامل جنایت طایفه‌ای از اعدام

عصر 18 آبان‌ماه سال 91 بود که همهمه درگیری چند پسر جوان در منطقه چهاردانگه تهران همه را آشفته کرد و همین کافی بود تا اهالی محل برای پایان دادن به سناریوی وحشت‌آور که هر لحظه بیشتر اوج می‌گرفت، با پلیس 110 تماس بگیرند. اما لحظاتی پیش از حضور مأموران، جوانی با ضربه چاقو روی زمین افتاد و همین باعث پایان گرفتن این درگیری خونین شد.

خیلی زود پسر جوان توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان انتقال داده شد، اما «حمید» 22 ساله به دلیل خونریزی زیاد پیش از رسیدن به بیمارستان به کام مرگ فرو‌رفت.

بدین ترتیب تیمی از مأموران پلیس آگاهی به دستور بازپرس کشیک قتل برای دستگیری عامل این جنایت وارد عمل شدند و مأموران در گام نخست تحقیقات پلیسی خود را از محل درگیری آغاز کردند. مأموران در این مرحله پی بردند که درگیری بین جوانان 2 طایفه صورت گرفته است که در این میان «امیر» 22 ساله با ضربه چاقویی حمید را به قتل رسانده است. کارآگاهان با همین یافته‌های علمی ـ تحقیقی توانستند تا عامل جنایت که هنوز باور نداشت در زمان استراحت خدمت سربازی جوانی را به قتل رسانده باشد با شناسایی مخفیگاهش دستگیر کنند. امیر که پشیمان بود، در اعترافات خود گفت: در زمان دستگیری من چاقویی به همراه نداشتم که بخواهم امیر را به قتل برسانم و برای میانجیگیری وارد صحنه درگیری شدم. این اعترافات در حالی بود که شاهدان حادثه و کسانی که در این درگیری حضور داشتند، پس از دستگیری نزد مأموران و بازپرس ادعا کردند که امیر چاقو در دست داشته و او بود که حمید را هدف قرار داده و به قتل رسانده است.

پس از تحقیقات تکمیلی پلیس، قرار مجرمیت عامل جنایت از سوی بازپرس پرونده صادر شد و پرونده برای صدور حکم نهایی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران انتقال داده شد.

خانواده قربانی جنایت در جلسه رسیدگی به پرونده ابتدا پشت تریبون حاضر شده و از قاضی دادگاه خواستار قصاص قاتل پسر جوان شدند. سپس امیر در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت: روز حادثه از پادگان محل خدمت سربازی‌ام به خانه آمده بودم که صدای درگیری را شنیدم و از پنجره اتاقم دیدم که پسر‌عمویم با جوانی درگیر شده است. خیلی زود این درگیری پایان گرفت، اما دقایقی بعد متوجه شدم حمید با چند جوان دیگر برای درگیری وارد محله‌مان شدند و قصد کتک‌کاری دارند.

وی گفت: از قدیم بین این 2 طایفه درگیری بود و من نیز با دیدن این صحنه برای هواخواهی از پسر‌عمویم وارد عمل شدم و با یک نبشی فلزی 2 نفر را زدم و نمی‌دانم چه کسی حمید را با چاقو زده است، چون من چاقو به دست نبودم.

پس از اظهارات متهم، قاضی دادگاه وارد شور با 4 قاضی مستشار دیگر شدند و در نهایت امیر را قاتل شناخته و به قصاص نفس ـ اعدام ـ محکوم کردند که این حکم پس از بررسی در شعبه 11 دیوانعالی کشور مورد تأیید قرار گرفت و پسر جوان به انتظار چوبه دار نشست.

بخشش پس از ملاقات با چوبه دار

امیر با گذشت 3 سال از بهترین دوران جوانی‌اش پشت میله‌های زندان در انتظار اعدام بود و این در حالی بود که خانواده‌اش بارها برای گرفتن رضایت سراغ خانواده قربانی جنایت رفته بودند. روز اجرای حکم فرا‌رسید و امیر در حالی که اشک می‌ریخت، از خانواده حمید خواست فرصت دیگری برای زندگی کردن به او بدهند که اولیای‌دم با دادن مهلت خواستار اجرای حکم به روز دیگری شدند.

بار دیگر این صحنه صورت گرفت و خانواده حمید در پای چوبه دار پذیرفتند با دریافت دیه رضایت بدهند که همین کافی بود تا خانواده امیر به دنبال تهیه پول درخواستی بروند.

با گذشت چند ماه خانواده امیر موفق به تهیه پول درخواستی شدند و خانواده قربانی جنایت روز دوشنبه 23 آذر‌ماه با حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران رضایت خود را اعلام کردند، اما یک خواسته دیگر پیش روی خانواده امیر قرار دادند.

اولیای‌دم از خانواده امیر خواستند همه اقوام و طایفه‌شان که از قدیم با هم اختلاف داشتند از محله آنها بروند تا دیگر شاهد درگیری و انتقام‌گیری نباشند و خانواده امیر نیز این خواسته را پذیرفتند تا همگی از آن محل بروند.

بنابر این گزارش، با رضایت اولیای‌دم به بخشش قاتل پسرشان، پرونده برای صدور حکم زندان به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد .