یک خیّر مرد جوان را از قصاص نجات داد

ساعت 20:30 هشتمین روز از اسفند سال 84 وقوع یک فقره قتل در خیابان شریعتی کرج به پلیس و دادسرای عمومی کرج اعلام شد.
با حضور مأموران انتظامی در محل وقوع جرم مشخص شد مرد شصت و دو ساله‌ای به نام احمد در منزلش به وسیله شخص یا اشخاصی که قصد سرقت از منزل وی را داشته‌اند با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
پس از انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی مشخص شد وی به علت خونریزی وسیع ناشی از پارگی عروق گردن در اثر اصابت جسم برنده و نوک تیز به قتل رسیده است.
تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی و دستگیری متهم و یا متهمان پرونده ادامه داشت تا اینکه مرد میانسالی با مراجعه به مأموران، به دلیل خون‌آلود بودن پیراهن و اعتیاد فرزندش ناصر، وی را را قاتل احمد معرفی کرد، با به دست آمدن این سرنخ مأموران ناصر را بازداشت کردند، وی در ابتدا منکر قتل مرد میانسال شد اما پس از مدتی به قتل احمد اعتراف کرد و درباره جزئیات قتل به بازپرس پرونده گفت: من با مقتول رفت‌و‌آمد داشتم، روز وقوع قتل درحالیکه احمد در منزلش نبود، به قصد سرقت وارد خانه‌اش شدم، سراغ گاوصندوق رفتم اما موفق به باز کردن در آن نشدم، ناگهان احمد وارد خانه شد و من را دید، من نیز به سمتش حمله‌ور شدم و با یک چاقو ضرباتی را به او زدم و از آنجا فرار کردم.
با پایان یافتن تحقیقات توسط بازپرس شعبه 17 دادسرای کرج و صدور کیفرخواست برای متهم پرونده، ناصر در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص نفس محکوم شد و این حکم در شعبه 11 دیوان عالی کشور به تأیید رسید.
پرونده پس از تأیید حکم در دیوان عالی کشور برای سیر مقدمات اجرایی به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد تا اینکه دو نفر از اولیای دم مقتول با حضور در این دادسرا رضایت خود را از قاتل پدرشان اعلام کردند، اما یکی از فرزندان مقتول رضایت خود از قاتل پدرش را در قبال دریافت 50 میلیون تومان وجه نقد عنوان کرد.
چند روز قبل بعد از اینکه این خبر در جراید و رسانه‌ها منتشر شد، مرد میانسالی با مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد حاضر است با اطلاع از جزئیات زندگی قاتل و پرونده با پرداخت این مبلغ ناصر را به زندگی‌اش برگرداند و وی را از قصاص نجات دهد.
این مرد خیر در اظهاراتش درباره نحوه اطلاع یافتن از این پرونده به قاضی دشتبان؛ سرپرست اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران گفت: حدود پنج سال قبل روزانه پنج روزنامه مطالعه می‌کردم و بسیار علاقه به خواندن روزنامه داشتم تا اینکه با آمدن تکنولوژیهای جدید و افزایش دسترسی به اینترنت خواندن روزنامه را اندک اندک کنار گذاشتم و سراغ فضای مجازی رفتم، چند روز قبل برای پر کردن باک خودرویم، به جایگاه سوختی رفتم، آنجا ایستاده بودم که دیدم روزنامه‌ای روی زمین افتاده است، با برداشتن روزنامه و خواندن آن متوجه چنین پرونده‌ای شدم، در ذهن خود گفتم اگر بتوانم، این جوان را که 11 سال در حبس است، از قصاص نجات دهم.
قاضی دشتبان نیز درمورد وضعیت زندگی ناصر به مرد خیر گفت: وی در زمان وقوع قتل دختر سه ساله‌ای داشته که اکنون این دختر 14 ساله شده و با توجه به اینکه همسر ناصر نیز از وی جدا شده است، نجات ناصر از قصاص می‌تواند کمک شایانی به ادامه زندگی وی بدهد و ناصر می‌تواند پدر خوبی برای دخترش باشد.
مرد خیر نیز با پرداخت مبلغ 50 میلیون تومان به اولیای دم مقتول، رضایت آخرین فرزند مقتول را گرفت و دختر احمد با حضور در دادسرای امور جنایی تهران رضایت خود از قاتل پدرش اعلام کرد و سرانجام پس از 11 سال، ناصر با رضایت سه فرزند (اولیای دم) مقتول از قصاص رهایی یافت.
قاضی دشتبان؛ سرپرست اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران نیز با تشکر از رسانه‌ها در مورد اطلاع رسانی در این پرونده‌ها گفت: نقش رسانه‌ها در آگاهی بخشی درباره این نوع پرونده و نجات جان محکومان از حائز اهمیت خاصی برخوردار است و امیدواریم در آینده نیز شاهد این اتفاقات مثبت باشیم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.