زنم تن فروشی می کرد  باید می مرد / از هر مردی پیشنهاد می گرفت نه نمی گفت ! + نظر کارشناس

به گزارش رکنا، مرد جوانی که در پی افشای خیانت‌های همسرش کنترل خود را از دست داد، در اقدامی هولناک او را به قتل رساند. این پرونده اکنون در اداره دهم پلیس آگاهی تهران در حال بررسی است؛ جایی که ایستگاه آخر تصمیمات هیجانی و حل‌نشده‌هایی است که به جنایت ختم می‌شوند.

متهم، مردی حدوداً ۴۵ ساله است که با دستبند بر دست روبه‌روی افسر پرونده نشسته و آماده بازگویی ماجرای زندگی‌اش می‌شود. او پس از معرفی خود، با آهی سنگین شروع به صحبت می‌کند:

«۱۵ سال پیش با همسرم ازدواج کردم. ثمره این زندگی دختری ۸ ساله است. در تمام این سال‌ها فقط به آرامش و خوشبختی همسرم فکر می‌کردم. با شغل آزاد و کار طاقت‌فرسا، از صبح تا شب در مغازه بودم تا زندگی خوبی برای خانواده‌ام فراهم کنم؛ خانه، ماشین، رفاه... هر چیزی که می‌خواست برایش تهیه کردم.»

اما آرامش ظاهری این زندگی به‌تدریج رنگ باخت. مرد ادامه می‌دهد:

«چند وقت پیش در جریان یک کار بانکی متوجه شدم چند نفر از مردان فامیل به حساب همسرم پول واریز کرده‌اند. وقتی از او توضیح خواستم، گفت قرض گرفته است. اما قانع نشدم. از آن به بعد به تماس‌ها و پیام‌هایش مشکوک شدم. از در و همسایه گرفته تا راننده آژانس، همه با او در ارتباط بودند. حتی افرادی که فقط یک‌بار او را دیده بودند، وارد دایره تماس‌هایش شده بودند.»

پیچیدگی ماجرا به حضور همسر در شبکه‌های اجتماعی و عکس‌هایی مربوط می‌شود که باعث جلب توجه مردان زیادی شده بود:

«پیشنهادهای دوستی یکی پس از دیگری می‌آمد و او هم گویا از این توجه لذت می‌برد. بارها تلاش کردم ذهنش را به زندگی مشترک و تربیت فرزندمان معطوف کنم، اما برایش اهمیتی نداشت. آخرین باری که تلفن همراهش را بررسی کردم، پیام‌هایی از یکی از بستگان نزدیکم دیدم. دیگر طاقت نداشتم.»

مرد در ادامه به اقدام مرگبار خود اعتراف می‌کند:

«ابتدا با آن مرد روبه‌رو شدم و خواستم رابطه را تمام کند. اما او و همسرم بدون ذره‌ای شرمندگی به این ارتباط ادامه دادند. چند روز بعد، فرزندم را به مدرسه بردم، اما به‌جای رفتن به محل کار، به خانه برگشتم. چاقویی از آشپزخانه برداشتم و با خشم به سراغ همسرم رفتم... چند ضربه کافی بود تا زندگی‌اش تمام شود. سپس به سراغ آن مرد رفتم و او را نیز با چاقو مجروح کردم. فکر می‌کردم او را هم کشته‌ام، پس راهی کلانتری شدم و خود را تسلیم کردم.»

نظریه کارشناس روان‌شناسی

یکی از دلایلی که کمتر در تحلیل پرونده‌های خیانت زناشویی به آن پرداخته می‌شود، اختلالات روانی، به‌ویژه اختلال دوقطبی است. البته ابتلا به این اختلال توجیهی برای خیانت نیست، اما رفتارهای پرریسک جنسی از ویژگی‌های بارز فاز شیدایی در این بیماران است.

این افراد معمولاً دچار ضعف در قضاوت، عدم کنترل تکانه‌ها، و بیش‌فعالی جنسی می‌شوند. اگر همسر این مرد واقعاً به این اختلال دچار بوده، شاید در صورت آگاهی و همراهی شوهر و مراجعه به روانپزشک، این فاجعه رخ نمی‌داد.

متأسفانه، قربانی واقعی این ماجرا دختر کوچکی است که حالا نه مادر دارد و نه پدر. این اتفاق تلنگری است برای همه ما که در مواجهه با بحران‌های خانوادگی، به‌جای واکنش‌های احساسی، از مشاوران کمک بگیریم.

یادآوری مهم

روان‌شناسان و مشاوران فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در دفاتر اجتماعی کلانتری‌ها، آماده ارائه خدمات رایگان به شهروندان هستند تا از بروز چنین فجایع تلخ جلوگیری شود.

به قلم سرگرد سمانه مهربانی – رئیس اداره اجتماعی پلیس آگاهی تهران بزرگ

 

  • شکار شدن شاهین توسط شکارش / عجیب اما واقعی + فیلم

اخبار تاپ حوادث

وبگردی