اینجا فریادهای مسافران پرواز اوکراین سوختند + فیلم و عکس
حوادث رکنا: روایت شنیدنی مهدی ابراهیمی سردبیر رکنا از لحظه های اول بعد از سقوط هواپیمای اوکراین را بخوانید.
هواپیمای پرواز اوکراین دی ماه سال 98 سقوط کرد.در پرواز اوکراین 176 نفر جان باختند.هواپیمای پرواز اوکراین 6 دقیقه بعد از پرواز سقوط کرد.هواپیمای پرواز اوکراین در شاهد شهر سقوط کرد.تمام سرنشینان پرواز اوکراین جان باختند.
به گزارش رکنا، مهدی ابراهیمی سردبیر رکنا، به عنوان یکی از اولین افرادی که در صحنه سقوط هواپیمای پرواز اوکراین حضور پیدا کرده بود؛ حالا دو دومین سالگرد سقوط این هواپیما ناگفته های خود را از لحظه های اول پس از سقوط هواپیما روایت می کند.
«نیمه شب بود که با شلیک موشک به مقر امریکایی ها در خاک عراق توسط سپاه از خانه به دفتر رکنا رفتم.آن شب تا صبح درگیر انتشار اخبار بودم که ناگهان خبر سقوط هواپیما در جنوب تهران را شنیدم.سوار بر ماشین راه افتادم اما محل سقوط دقیق مشخص نبود.با سرعت زیاد خودم را به شاهد شهر رساندم و بالاخره توانستم محل سقوط هواپیما را پیدا کنم.در ابتدا ماموران سپاه اجازه ورود به هیچ کس نمی دادند و علت این ممانعت هم این بود که اموال قربانیان در محل سقوط هواپیما پراکنده شده بود و برای صیانت از این اموال و جمع آوری آن لازم بود که کسی وارد صحنه سقوط هواپیما نشود.
در آن لحظه هیچ خبرنگاری در صحنه نبود. قاضی شهریاری معاون دادستان و سرپرست دادسرای امورجنایی تهران بعد از من رسید خوشحال شدم گفتم سالها کنار قاضی شهریاری بودیم نان و نمک خوردیم حتما اجازه داخل شدن به محوطه را به من می دهد اما ایشان به سرعت وارد محوطه شد و من کاملا درکشان کردم.
دقایقی بعد صدا و سیمای محلی استان سررسید و بسادگی اجازه یافت داخل برود من با دیدن این صحنه اعتراض کردم و مرتب خواستم با فرمانده میدان حرف بزنم وقتی با بیسیم حضور و اصرار من به فرمانده میدان مخابره شد.
دقایقی بعد پلیس آگاهی غرب استان تهران وارد عمل شد و در حالی که اموال مسافران جمع آوری شده بود،با اصرار من بالاخره اجازه دادند که وارد محل سقوط هواپیما شوم.
همزمان با من خانم خبرنگاری از نزدیکی محل سقوط هواپیما هم داخل آمد یک فاجعه پیش رویم بود. در قسمت اول پارک، لباس های زنانه و مردانه البته سالم و بدون سوختگی روی زمین پاشیده بود.مشخص بود که قسمت بار هواپیما آتش نگرفته بود چون لباس ها نسوخته بودند.روی بعضی لباس ها کاور پلاستیکی کشیده شده بود که کاور کمی جمع شده بود و مشخص بود که بر اثر حرارت مچاله شده است اما آتش به آن ها سرایت نکرده بود که باعث سوختنشان شود.
از آنها عبور کردم وبه محوطه بعدی رفتم و دیدم سربازها با کیسه ای در دست در حال جمع کردن پوست و گوشت های ریز ریز شده از زمین هستند.داخل کاوری مو و پوست سر، روی انباشته ای از گوشت و پوست که مشخص بود متعلق به چندیدن نفر است دیده میشد.
همان جا شهردار جوان شاهد شهر جلوی دوربین رکنا ایستاد و گفت ابتدا صدای انفجارهایی در آسمان شنیده شده است و بعد سقوط هواپیما رخ داده است تصور اینکه موشک پدافند سپاه به هواپیمای اوکراین اصابت کرده باشد مطرح نبود.آن زمان هیچ کس حتی ماموران سپاه که در صحنه بودند هم از این ماجرا خبر نداشتند. اما همان شهردار سریع سراغم آمد و خواست بخش انفجار در آسمان حذف شود چون به حقیقت ماجرا واقف نبود و نمیخواست به دردسر بیفتد.
با عبور از کانال آبی خواستم خودم را به محل اصابت نوک هواپیما برسانم.آنجا اجساد زیادی را در کاور گذاشته بودند ولی ناگهان همه چیز فرق کرد و نیروهای امنیتی ما را به عقب راندند و وقتی دستور آمد هیچ خبرنگاری در صحنه نباشد من در قسمت خروجی و همان جایی که محل پاشیده شدن لباس ها و چمدان های مسافران بود؛خبرنگاران را دیدم که تازه از تهران به محل رسیده بودند وباید زود آنجا را ترک میکردند که اجازه ورود پیدا نکردند.اما عده ای از خبرنگاران با لباس هلال احمر وارد محل شدند و بعضی ها هم سوار بر هلی کوپتر توانستند از ارتفاع بالا از محل عکاسی کنند.همزمان صدای ناله ها و گریه های خانواده مسافران که خود را به قربانگاه عزیزانشان رسانده بودند.عده ای از شاهدان ماجرا هم در محل بودند که همگی در مورد شنیدن صدای انفجار در آسمان صحبت می کردند.
پیکر عزیزان از دست رفته سوخته بود اما در کاورهای جداگانه قرار داشت و بعدا آزمایش دی ان ای روی ان انجام شد.به همین خاطر می توانیم بگوییم فرضیه عدم شناسایی اجساد و جا به جا شدن پیکرها که در برخی شایعات شنیده می شد، کذب محض است.
یکی از ایراداتی که در لحظه های اول بعد از سقوط به چشمم خورد و حتی در مورد آن به مامور تذکر هم دادم این بود که کارت های شناسایی را از داخل کیف افراد جداسازی می کردند.با اینکه فکر می کنم بهتر بود کیف و کارت ها را همراه هم داخل کیسه ها می گذاشتند که شناسایی کیف ها برای خانواده راحت تر باشد و بتوانند آن را به عنوان یادگاری از عزیزان خود نگهداری کنند.
آن روز خیلی سریع برای تهیه گزارش به تحریریه رکنا برگشتم و ساعتی بعد از برگشت، عکس و فیلم هایی که جوانان شاهد عینی ماجرا گرفته بودند برای رکنا ارسال شد.این فیلم ها با دوربین موبایل از لحظه حادثه گرفته شده بود که عمق فاجعه را نشان می داد.
این فیلم لحظات نخست حادثه است و هنوز مشخص نبود دقیقا چه اتفاقی افتاده است.»
ارسال نظر