مشخصه اقتصاد فاسد طبقه متوسط کوچک است /مرگ نوزادان سه برابر بیشتر و نرخ باسوادی 25 درصد کمتر می شود

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، فساد اقتصادی یکی از موذیانه ترین پدیده های اجتماعی است. فساد اقتصادی اعتماد به نهادهای عمومی را از بین می برد، مانع از توسعه اقتصادی می شود و تأثیر نامتناسبی بر برخورداری از حقوق بشر، به ویژه برای افراد خاص جامعه دارد. این افراد شامل  اقلیت ها، افراد دارای معلولیت، پناهندگان، مهاجران ،زندانیان و قشر محروم است.

فساد اقتصادی پیوندهای اجتماعی را پاره می کند. خشونت را افزایش داد و بزهکاری را رشد می دهد. فساد اقتصادی باعث درگیری های خیابانی بیشتر، اعتراضات مردمی می شود. مدیریت اقتصادی صحیح روند پیشرفت یک جامعه و کشور را در بخش های اجتماعی ، فرهنگی ، سلامت ، آموزش تضمین می کند.

ویرانی های فساد اقتصادی اولین نشانه های خود را نه در قشر محروم که در قشر متوسط نشان می دهد. هر چقدر قشر متوسط یک جامعه کوچک و ابعادش جمع تر شود نشان از فساد اقتصادی بیشتر است. طبقه متوسط یک طبقه اجتماعی است که شامل افراد بسیاری در مشاغل مختلف است که از نظر ارزش های فرهنگی بیشتر مشابه طبقه بالا و از نظر درآمد بیشتر مشابه طبقه کارگر است.

تاثیر فساد اقتصادی بر زندگی زنان و کودکان

همچنین فساد اقتصادی به طور نامتناسبی بر زندگی زنان، کودکان و افرادی که در فقر زندگی می‌کنند، تأثیر می‌گذارد و ایجاد مانع برای در دسترسی آنها به حقوق اولیه اجتماعی مانند مراقبت‌های بهداشتی، مسکن و آموزش می کند.

کشورهایی که دارای سطح بالایی از فساد هستند، قادر به عملکرد کارآمد یا رونق در سطح اقتصادی نیستند و این امر باعث رنج و عذاب برای کل جامعه می شود.

فساد می تواند به توزیع نابرابر ثروت منجر شود زیرا مشاغل کوچک با رقابت ناعادلانه از سوی شرکت های بزرگی که ارتباط غیرقانونی با مقامات دولتی برقرار کرده اند، روبرو هستند. در یک اقتصاد فاسد، منابع به‌طور ناکارآمد تخصیص داده می‌شوند و شرکت‌هایی که در غیر این صورت واجد شرایط برنده شدن در قراردادهای دولتی نیستند، اغلب در نتیجه رشوه پروژه‌هایی را دریافت می‌کنند. کیفیت آموزش و مراقبت‌های بهداشتی نیز تحت اقتصاد فاسد بدتر می‌شود که منجر به پایین‌تر بودن سطح زندگی شهروندان این کشورها می‌شود.

داده ها در مورد تأثیر فساد

طبق بررسی های جهانی، متوسط درآمد در کشورهایی با سطح فساد بالا حدود یک سوم درآمد کشورهای با سطح پایین فساد است. همچنین، نرخ مرگ و میر نوزادان در چنین کشورهایی حدود سه برابر بیشتر و نرخ باسوادی 25 درصد کمتر است.

هیچ کشوری نتوانسته است فساد را به طور کامل از بین ببرد، اما مطالعات نشان می دهد که سطح فساد در کشورهای جهان سوم  بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. در این کشورها،  آن دسته از صاحبان مشاغل که می توانند از ارتباطات یا پول خود برای رشوه دادن به مقامات دولتی استفاده کنند، می توانند سیاست ها و مکانیسم های بازار را دستکاری کنند تا اطمینان حاصل کنند که تنها ارائه دهنده کالا یا خدمات در بازار هستند. انحصارگران، چون مجبور نیستند با ارائه دهندگان جایگزین رقابت کنند، تمایل دارند قیمت‌های خود را بالا نگه دارند و مجبور نیستند کیفیت کالاها یا خدماتی را که ارائه می‌کنند بهبود بخشند.

توزیع نابرابر ثروت

مشخصه اقتصادهای فاسد، طبقه متوسط کوچک است. در یک اقتصاد فاسد، کسب‌وکارهای کوچک به طور گسترده گسترش نمی‌یابند و معمولاً دلسرد می‌شوند زیرا با رقابت ناعادلانه و فشارهای غیرقانونی توسط شرکت‌های بزرگی که با مقامات دولتی مرتبط هستند، مواجه می‌شوند.

 کسب‌وکارهای کوچک در کشورهای فاسد تمایل دارند برای اجتناب از مالیات، از ثبت رسمی کسب‌وکارشان در مقامات مالیاتی اجتناب کنند. در نتیجه، درآمد ایجاد شده توسط بسیاری از مشاغل خارج از اقتصاد رسمی وجود دارد، و بنابراین مشمول مالیات دولتی نمی‌شود یا در محاسبه تولید ناخالص داخلی کشور لحاظ نمی‌شود. یکی دیگر از منفی‌های کسب‌وکارهای سایه این است که آن‌ها معمولاً دستمزد کاهش‌یافته به کارمندان خود می‌پردازند که کمتر از حداقل مبلغ تعیین‌شده توسط دولت است. همچنین، آنها شرایط کاری قابل قبولی از جمله مزایای بیمه درمانی مناسب برای کارمندان را فراهم نمی کنند.

 

تاثیر فساد اقتصادی بر کیفیت آموزش و مراقبت های بهداشتی

 بین سطح فساد در یک کشور و اندازه‌گیری رقابت‌پذیری محیط کسب‌وکار آن ارتباط مستقیم وجود دارد. فساد تأثیر نامطلوبی بر کیفیت آموزش و مراقبت‌های بهداشتی ارائه شده در کشورهای دارای اقتصادهای زخمی دارد.

فساد در کشورهایی که رشوه و ارتباطات نقش مهمی در استخدام و ارتقای معلمان دارند و هزینه آموزش را افزایش می‌دهد. در نتیجه کیفیت آموزش کاهش می یابد و این امر بر سلامت کلی اقتصاد تأثیر می گذارد.

همچنین، فساد در تعیین ارائه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی و استخدام پرسنل و همچنین تهیه لوازم و تجهیزات پزشکی تاثیر می گذارد و  منجر به درمان ناکافی در مراقبت‌های بهداشتی و عرضه پزشکی نامرغوب یا محدود می‌شود و کیفیت کلی مراقبت‌های بهداشتی را کاهش می‌دهد.

کل جامعه در نتیجه تخصیص ناکارآمد منابع، وجود اقتصاد سایه و آموزش و مراقبت های بهداشتی با کیفیت پایین تحت تأثیر قرار می گیرد. بنابراین فساد این جوامع را از جامعه سالم دور می کند و استانداردهای زندگی اکثر جمعیت را پایین نگه می دارد.