پیش از جراحی زیبایی به روان پزشک مراجعه کنید / 3 نفر از هر 100 هزار نفر به «پارانویا» مبتلا هستند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، واژه پارانویا به معنای «موازی با آگاهی» است. یعنی در کنار آگاهی واقعی، یک مسیر موازی وجود دارد که با واقعیات مطابقت ندارد. ابتلا به این بیماری معمولا در مردان و زنان یکسان است و عموما در دهه سوم و چهارم زندگی افراد نمایان می شود.

پارانویا جنبه های مختلفی دارد و می توان آن را از نظر بالینی نیز طبقه بندی کرد. یکی از این طبقات، اختلال شخصیت پارانوئید است که بر اثر عوامل وراثتی و بیشتر عوامل محیطی و یادگیری ایجاد می شود. فدایی در این خصوص گفت:« در این اختلال فرد درمورد اعمال، رفتار ها و نیات دیگران دچار سوء ظن است. برای نمونه افرادی که به این اختلال مبتلا هستند معمولا با غریبه ها ارتباط برقرار نمی کنند چرا که گمان می کنند که دیگران در پی گرفتن و سوء استفاده از اطلاعات او هستند.»

وی نوع دیگر این بیماری را اختلالات هذیانی عنوان کرد و در تعریف آن گفت:« در اختلالات هذیانی، بیماران هذیان های واقعی می گویند. البته هذیان گفتن درموقعیت های خاص زندگی ممکن است برای هر فردی پیش بیاید، اما در افراد مبتلا پارانوئید این هذیان ها از نظر تعداد و عمق، شدید تر و بیشتر هستند.»

به گفته فدایی اختلالات هذیانی انواع مختلفی دارد. یکی از شایع ترین آنها هذیان خیانت است که در آن مرد یا زن فکر می کند زندگی اش با خیانت شریک خود درحال فروپاشی است. برای مثال فرد بیمار گمان می کند که همسرش به او خیانت می کند در حالی که همسرش کاملا به او وفادار است.

دومین نوع هذیان، هذیان های گزند نام دارد که شخص را درباره نیت بد دیگران برای آزار و اذیت او، دچار سوءظن می کند.

سومین نوع هذیان بزرگ منشی نامیده می شود که در آن فرد در خیالات خود، اختراعات، اکتشافات و آفریده های هنری دارد در حالی که در حقیقت چنین چیزهایی ندارد. به عنوان مثال بیماری اعتقاد داشت که وسیله ای ساخته است که با چند تکه چوب و آهن می تواند هواپیماهای دشمن را در آسمان منفجر کند در حالی که اختراع ذهنی او اصلا جنبه علمی نداشت.

نوع چهارم این هذیان ها را هذیان عشق می نامند. در این نوع هذیان،شخص فکر می کند جنس مخالفی که از نظر ظاهری، فردی و اجتماعی بسیار بالاتر از اوست عاشق وی است اما به دلایلی عشق خود را ابراز نمی کند. بنابراین بیمار دست به کار می شود و با ارسال نامه یا پیام یا هدایای مختلف، سر راه معشوق خیالی خود قرار می گیرد و موجبات مزاحمت وی را فراهم می کند.

نوع پنجم این هذیان ها را می توان هذیان جسمی نامید. در این نوع هذیان فرد فکر می کند که بدن او بوی بدی می دهد که به هیچ شکلی نمی تواند آن را از بین ببرد در حالی که از نظر دیگران این گونه نیست. در شکل دیگر این هذیان، فرد گمان می کند که عضوی از بدن او ناقص یا بی قواره است. به عنوان مثال علی رغم کوچکی و خوش فرم بودن بینی اش گمان می کند که بینی بزرگی دارد، بنابراین تلاش می کند که به اشکال مختلف این عیب خود را برطرف کند اما چون این فکر او زیربنای شناختی دارد، ایراد وی با هیچ کاری برطرف نمی شود. به عنوان مثال بیماری 17 بار بینی خود را جراحی کرده بود زیرا هر بار گمان می کرد که بینی او بد شکل است.

فدایی به ابتلاء بسیاری از متقاضیان جراحی زیبایی به این بیماری روانی اشاره کرد و تاکید کرد:« افراد باید پیش از انجام عمل های جراحی مورد معاینه روانشناس یا روان پزشک قرار بگیرند. در غیر این صورت چه برای خود و چه برای جراح مشکلات عدیده ای را به وجود می آورند.»

وی در ادمه درمورد احتمال تبدیل پارانویا به بیماری های روانی دیگر تصریح کرد:« ممکن است روانشناسان در ابتدا برای فردی تشخیص پارانویا داده باشند اما به دلیل نزدیکی و مشابهت برخی نشانه های این  بیماری با اختلالات روانی دیگر، بعدها برای وی تشخیص اسکیزوفرنی دهند. اما عموما این بیماری ها از یکدیگر مجزا هستند. در عین حال شخصی که هذیان  های منفی مانند هذیان خیانت یا گزند دارد ممکن است در پی ان بدخلق و افسرده شود. در مقابل افرادی که هذیان های مثبت مانند هذیان بزرگ منشی دارند، ممکن است حالت بیداری و سرخوشی خفیفی هم پیدا کنند.»

معمولا بیماران پارانوئید به بیماری خود وقوف ندارند و مراجعه آنها به روان پزشکی با هماهنگی بستگان و اطرافیان بیمار انجام می گیرد. نخستین کاری که پزشکان در مواجهه با بیمار باید انجام دهند، جلب اعتماد بیمار است. آنها باید حرف های بیمار را با نهایت بی طرفی بشنوند، از تایید یا تکذیب آنها خودداری کنند و به جنبه هایی تکیه کنند که بیمار در پذیرش آنها مشکلی ندارد. برای نمونه احتمال دارد که بیمار علاوه بر پارانویا که خود از ابتلا به آن خبر ندارد مبتلا به پرخاشگری هم شده باشد. در این حالت کوشش پزشکان برای ارتباط برقرار کردن با بیمار، در حوزه رفع پرخاشگری او است و در ابتدا صحبتی از پارانویای بیمار به میان نمی آید.

در پایان، فدایی درباره راه های درمان این بیماری و درصد تاثیرگذاری آنها بر بدن بیماران گفت:« راه درمان این بیماری عموما درمان دارویی و در موارد ابتلا به شخصیت های پارانوئید، روان درمانی در کنار استفاده از دارو است. متاسفانه این بیماری در صورت عدم درمان بهبود پیدا نمی کند و اکثرا رو به وخامت می رود. پاسخ به درمان در بیماران نسبی است و اغلب حدود 50 درصد از افراد با دارو و درمان های روانشناختی بهبود پیدا می کنند. بیمارانی که درمان نمی شوند، افرادی هستند که اصلا خود را  بیمار نمی دانند و علی رغم تلاش های اطرافیان، اقدامی برای درمان بیماری خود نمی کنند. اما به طور کل میزان بهبود بیماران پارانوئید با استفاده از دارو به 80 درصد می رسد.»