یادداشت،
از قنات تا تونل های مخفی انتقال آب
جواد الهایی سحر فعال محیط زیستی
ایرانیان از سازندگان اولیه و مخترع قنات در جهان هستند و خوشبختانه کاریز در ١٥ ژوئیه ٢٠١٦ میلادی در فهرست میراث جهانی بنام ایرانیان به ثبت جهانی یونسکو رسید. دستان معجزه گر مقنیان اصفهانی و یزدی و کرمان و قم با مهارت خاصی یک مجموعه از چاههایی در کنار هم حفر نموده ،تا آب حیات در دل کویر از مظهر قنات فوران کرده زمینهای تفتیده کویر را سیراب کند و به مردمان آن دیار بوی زندگی و جاودانگی ببخشد.
مبتکرین و آگاهان کاریز خوب می دانستند که قنات کویر با قنات کوهستان را به هم پیوند دهند و یا بقول مقنیان ازدواج کنند ، شیب زمین را از مادر چاه تا آب نما را با یک شیب ملایم به مسافت چندین کیلومتر که گاهی قنات دو طبقه یا دو چشمه به هم بدوزند ، با استفاده از آجر قزاقی برای دیواره چاه و آجر ضربی برای طاق چاه ساخته بعد از تنظیم ضخامت دیواره های چاه در اواخر قنات با ساختن بند آب را در دل زمین محصور نموده تا به اندازه نیاز منطقه آب را استخراج و به مردمان خود زندگی و سرسبزی ببخشند
اما به ناگاه همه چی عوض شد چشمان مردمانی که تا دیروز با نظامهای احداث ، لاروبی ، دویل زنی ، راهروهای ورودی و ساختمان بند زمینهای خود را غرق در آب می نمودند بفکر همسایه خود حوضه آب خیز زاگرس چشم طمع دوختند. زمین و زمان را تغییر دادند و بجای حفر قنات و استفاده از آبهایی کاریز به جان جلگه سرسبز خوزستان افتادند تونل کوهرنگ یک و دو و سه کندند دیگر دیواره های آبزی قنات خبری نشد و هرچه بود سد و تونل و انتقال بی رویه آب بود.
دریغا که اندیشه و تکنیک پدیدآورندگان قنات به یکباره به حفر تونل و انتقال بدون مجوز آب پرداختند و مدیران ما را با تطمیع ابقاء در پست های خود به غارت و کارون دزدی افتادند برای ما بلندترین سدجهان بنام غیور مردان {بختیاری} ساختند و برای کویر تونل انتقال آب . به ما گفتند که فقط برای آب شرب انتقال می دهیم اما آب ما سر از باغات پسته رفسنجان و مزارع برنج لنجان سر در آورد .
برای کشاورز خوزستانی بخشنامه ممنوعیت کشت صادر می کنند تا با این آب صنایع فولاد و آب بر بسازند و این خوزستان است که ندای العطشش بلند شده و جلگه ای که کسان کمر به تبدیل آن به کویر برهوت شوره زار بسته اند. جالب است بدانید در کشور جهان سومی هند برای انتقال آب از حوضه کریشنا بعد از؛ ارزیابی جامع از تأثیرات اجتماعی و فرهنگی و بعد از به اطمینان رسیدن از میزان معقول بودن پروژه که در ناحیه مبدأ یا ناحیۀ تحویل آب، اختلال اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی ایجاد نخواهد کرد و بعد از تحقیقات مستمر و هدفمند که به طور اکادمیک توسط معتبر ترین جوامع دانشگاهی انجام شد تصمیم به انتقال آب گرفتند با پیش شرط «مزایای خالص از انتقال باید به طور مساوی بین منطقه مبدا انتقال و منطقه تحویل آب به اشتراک گذاشته شود.»
در خوزستان اینگونه نیست و انتقال ها بدون هیچ مجوزی انجام میشود اینجاست که انسان می پرسد که از فرهنگ استفاده از آب قنات تا فرهنگ سرقت آب با تونل بدون در نظر گرفتن حقوق حقابه بران اصلی و اولیه این حوضه چقدر فاصله هست ؟برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر