. این میزان درصد در سال 80 یعنی حدود 17 سال پیش در میان دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوم در حدود نیم درصد بود و 10 سال بعد یعنی در سال 90 به یک درصد رسید و حالا طبق آخرین آماری که به‌ دست آمده، با افزایش یک درصدی به 2 درصد رسیده است. آنطور که کارشناسان اعتیاد می‌گویند شیوع مصرف گل در بین دانش‌آموزان بسیار افزایش داشته است موضوعی که سعید صفاتیان رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد کمیته مبارزه با مواد مخدر مجمع تشخیص نظام هم به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «مصرف گل در بین دانش‌آموزان افزایش پیدا کرده است و وزارت آموزش و پرورش هم در این زمینه بسیار بسته عمل می‌کند. هنوز راهکار و برنامه جدی برای پیشگیری آسیب‌های اجتماعی در مدارس وجود ندارد.»

این روزها خبرهای بسیاری از وضعیت اعتیاد دانش‌آموزی و فرار نوجوانان از خانه و مدرسه می‌شنویم. به نظر شما وضعیت آسیب‌های اجتماعی در مدارس چگونه است و کدام موضوع و مسأله در مدارس پررنگ‌تر شده است؟

وجود فضای مجازی موجب شده تا ما هر روز مباحث مختلفی از خشونت‌هایی را که در مدارس اتفاق می‌افتد و یا آسیب‌های اجتماعی که منتشر می‌شود بشنویم. البته آسیب‌های اجتماعی در مدارس بسیار رشد داشته است. این افزایش چند درصدی درحالی اتفاق می‌افتد که هنوز هیچ برنامه مشخصی از سوی وزارت آموزش‌وپرورش برای مقابله و پیشگیری از این آسیب‌ها ارائه نشده است. با این حال آنطور که ما بررسی کرده‌ایم اعتیاد در کل جامعه رو به افزایش است و این موضوع در مدارس هم رواج پیدا کرده است.

چه نوع ماده‌ای را دانش‌آموزان بیشتر مصرف می‌کنند؟

روان گردان از جمله گل، حشیش و انواع مواد آمفتامین‌ها را برخی از دانش‌آموزان مصرف می‌کند که ماده گل مصرفش بین دانش‌آموزان بیشتر است.

چرا این ماده بین دانش‌آموزان اینقدر پرطرفدار است؟

بهتر است این سؤال را این‌گونه مطرح کنیم که چرا یک دانش‌آموز 15 ساله به سمت مصرف مواد مخدر می‌رود. این موضوع را اگر بخواهیم باز کنیم با موارد مختلفی مواجه می‌شویم یکی از موضوعات بحث ژنتیک است.موضوع اول ژنتیک و بحث وراثت است. همان‌طور که ژنتیک موجب می‌شود که افراد به دیابت یا چاقی مبتلا شوند درباره اعتیاد هم این موضوع به لحاظ علمی ثابت شده است. موضوع بعدی بحث روحی روانی نوجوان است. اگر نوجوانی مشکل روحی داشته باشد مثلاً افسرده باشد و یا اضطراب داشته باشد احتمال گرایشش به سمت مواد مخدر بیشتر می‌شود. مسأله دیگر هم عوامل خانوادگی است. پدر و مادر معتاد و یا طلاق موجب می‌شود تا نوجوان علاقه‌مند به استفاده مخدر باشد.از سوی دیگر عوامل مهم خانوادگی مثل پدر و مادر سختگیر و یا پدر و مادر بی‌توجه هم نقش مهمی در این موضوع دارند. باید بگویم در اعتیاد دانش‌آموزی گروه دوستی و خانواده بسیار تأثیر‌گذار است.

از نظر شما مهمترین عامل افزایش اعتیاد دانش‌آموزی چیست؟

پیدا کردن مواد مخدر برای دانش‌آموزان بسیار بسیار آسان شده است. شما به هر پارکی مراجعه کنید می‌توانید ساقی پیدا کنید که ماده مخدر داشته باشد. دانش‌آموزان راحت این افراد را شناسایی می‌کنند. البته در کنار آسان بودن این مواد بسیار ارزان قیمت هم هستند. هر چه مواد ارزانتر باشد دانش‌آموزان راحت‌تر می‌توانند آن را خریداری کنند.

این دسترسی آسان به مواد مخدر در سال‌های پیش هم بوده است یا خیر هم‌اکنون شاهد آسان بودن خرید مواد مخدر هستیم؟

اعتقادم این است که دسترسی به مواد در دهه 80 سخت‌تر از دهه 90 بوده است. این هم بدان علت است که حالا در هر جایی نوجوان می‌تواند مخدر را پیدا کنند. طبق آمارهای بدست آمده از استان‌های کشور، زمان دسترسی به موادمخدر حداکثر بین 30 تا 45 دقیقه است. خب این برای برخی از دانش‌آموزانی که مصرف گل دارند کمتر است. به این موضوع هم توجه کنید یک زمان دانش‌آموز درگیر اعتیاد بود و به سختی می‌توانست مواد را پیدا کند هم‌اکنون شبکه‌های مجازی وجود دارد و فرد به صورت آنلاین سفارش مواد می‌دهد. مسأله مهم دیگر این است که قبح مواد مخدر شکسته شده است. یک روزی اگر دست نوجوانی سیگار بود افراد بزرگسال نگاه‌های خشمگینی به نوجوان داشتند تا جایی که این فرد جرأت نمی‌کرد در مکان‌های عمومی سیگار به دست بگیرد هم‌اکنون شما وارد پارک که می‌شوید انواع و اقسام بوهای مخدر به مشام می‌رسد راحت می‌توانید متوجه شوید که این نوجوانان گل می‌کشند یا حشیش مصرف می‌کنند. برای مردم مهم نیست که نوجوانان مواد مصرف می‌کنند آنها به راحتی از کنارشان می‌گذرند.

وضعیت دانش‌آموزان دختر چگونه است؟

فرقی ندارد. برخی از دانش‌آموزان دختر هم مثل برخی از دانش‌آموزان پسر رفتار پرخطر دارند. باید بگویم متأسفانه مصرف گل و ترامادول در بین دختران نوجوان هم بیشتر از قبل شده است.

در کدام شهرها این وضعیت بحرانی‌تر است؟

ما بررسی آماری دقیقی نداشتیم اما می‌توان گفت وضعیت اعتیاد دانش‌آموزی در همه شهرها به یک اندازه است چرا که ساختارهای فرهنگی و اجتماعی در همه شهرها به هم ریخته است. با این حال در استان‌هایی که بیکاری، مهاجرت، فقر و حاشیه‌نشینی بیشتر باشد اعتیاد دانش‌آموزی هم به همان اندازه بیشتر است.

طبق آمارهای ستاد مبارزه با مواد مخدر هم‌اکنون حدود 2 درصد از دانش‌آموزان مقطع دبیرستان دچار اعتیاد هستند این آمارها در حالی از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام می‌شود که مسئولان آموزش و پرورش همچنان بر این باورند که اعتیاد دانش‌آموزی در مدارس اصلاً بحرانی نیست و فقط یک درصد جمعیت دانش‌آموزی درگیر مواد مخدر هستند؟

وزارت آموزش و پرورش در زمینه اعتیاد دانش‌آموزی بسیار بسته عمل می‌کنند آنها باور ندارند که وضعیت در مدارس بحرانی شده است. من آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر را قبول دارم. معتقدم که اعتیاد دانش‌آموزی در پایه ابتدایی بسیار محدود است و در مقطع راهنمایی هم شیوع مواد بسیار زیاد گزارش نشده است اما در مقطع دبیرستان این ماده در بین برخی از دانش‌آموزان پرطرفدار است. ضمن این که آمارهای ثبت شده، فقط شامل آمار دانش‌آموزانی می‌شود که به مراکز درمانی مراجعه کرده‌اند و بسیاری از کسانی که اقدام به ترک نکرده‌اند در این آمار لحاظ نشده‌اند. دلیل افزایش اعتیاد دانش‌آموزی در بین برخی از دانش‌آموزان دبیرستانی به این است که دانش‌آموز احساس بزرگی، غرور و شجاعت می‌کند. فکر می‌کند چون وارد این پایه شده است می‌تواند هر تجربه‌ای داشته باشد. این درحالیست که وزارت آموزش و پرورش یک برنامه جامع برای توضیح خطرات مخدرها ندارد. برای ما مهم این است که ما وجود دانش‌آموزان معتاد را منکر نشویم تا بتوانیم برای درمان شان برنامه‌ریزی کنیم.

یکی از مهمترین رسالت‌های مدارس، پرورش دانش‌آموزان است آیا آموزش و پرورش توانسته به خوبی از پس این رسالتش برآید؟

فرزندان ما بیش از یک دهه از زندگی شان را در بدنه آموزش و پرورش می‌گذرانند و این وزارتخانه عهده دار بخشی از تعلیم و تربیت آنهاست، به همین علت من گمان می‌کنم کاستی‌ها در عملکرد آموزش و پرورش، در شیوع اعتیاد میان نوجوان‌ها بسیار اثرگذار بوده است. از دیدگاه من هنوز نیروی متخصص و کارآزموده برای اطلاع‌رسانی در حوزه اعتیاد و پیشگیری از آن در مدارس وجود ندارد و این، عامل مهمی در شیوع اعتیاد دانش‌آموزی است. البته که باید به بودجه و کاستی‌هایی که این وزارتخانه دارد اشاره کنم. حداکثر پوشش آموزشی ما در ارتباط با پیشگیری از مواد مخدر در مدارس 10 درصد است. این آموزش‌ها با توجه به بحرانی بودن موضوع اصلاً کافی نیست. موضوع بعدی نگرش خانواده‌ها است. برخی از خانواده‌ها اصلاً راضی نیستند تا دانش‌آموزانشان مهارت‌های زندگی را آموزش ببیند. مدیران مدرسه در گزارشاتی اعلام کردند که خانواده‌ها می‌گویند که دوست نداریم دختر یا پسرمان درباره اعتیاد یا رفتارهای پرخطر آموزش ببیند این آموزشهای شما موجب یادگیری دانش‌آموز می‌شود. این صحبت‌های برخی از خانواده‌ها در حالی به ما رسیده است که آنها از وضعیت بحرانی مدارس بی‌خبرند. حالا شما به این خانواده‌ها بگویید که کلاس فوق العاده شیمی و فیزیک ساعت 5 صبح در مدرسه برگزار می‌شود همین خانواده‌ها دانش‌آموزان را می‌فرستند. صحبت دیگر بحث آموزش‌ها است. ما 4 تا 6 ساعت در سال برای دانش‌آموزان کلاس و سمینار برگزار می‌کنیم. این میزان آموزش به درد دانش‌آموز نمی‌خورد تا بخواهیم مباحث را باز کنیم زمان تمام شده و البته که نمی‌شود در مدارس به همه نکات آموزشی توجه کرد.

آیا معلمان می‌توانند آموزش‌های لازم را به دانش‌آموزان بدهند؟

معلمان آگاهی لازم را در زمینه آموزش مهارت‌های زندگی ندارند. متأسفانه برخی از معلمان آن نفوذی را که باید روی دانش‌آموز داشته باشند ندارند همان معلمان می‌آیند درباره مهارت‌های زندگی حرف می‌زنند.

در کنار بودجه که شما اشاره کردید فضای بسته آموزش و پرورش هم موجب شده تا معلمان به خوبی نتوانند درباره رفتارهای پرخطر صحبت کنند.

فضای آموزش و پرورش به لحاظ بحث آسیب‌ها کاملاً محافظه کارانه است. مسئولان آموزشی فکر می‌کنند اگر در این باره اطلاع‌رسانی نکنند بهتر عمل کرده‌اند. آنها از ارائه آمار دقیق اعتیاد دانش‌آموزان به انواع مواد مخدر سر باز می‌زنند این هم به این علت است که فکر می‌کنند اعلام آمار و بحث آسیب‌های اجتماعی در مدارس تبعات اجتماعی منفی به دنبال دارد، واهمه دارند اما این واقعیت تلخ در لایه‌های مختلف جامعه وجود دارد و گریزی از آن نیست. آمار مربوط به آسیب دانش‌آموزان نه تنها در حوزه اعتیاد که در موارد دیگری همچون کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان کار و افزایش بزهکاری نیز همواره محرمانه باقی مانده است. پژوهش‌ها در کشور ما نشان داده است که گرایش به مصرف مواد مخدر دو علت اصلی دارد، نخست لذت طلبی و دوم کنجکاوی. پس اگر مدارس نتوانند اطلاعات کافی را بموقع در اختیار نوجوان‌ها قرار دهند آنها از منابع نامطمئن یعنی گروه همسالان و اینترنت، اطلاعات را کسب می‌کنند. هنوز هم در برخی سایت‌های اینترنتی اطلاعات نادرستی درباره ماده مخدر گل و شیشه وجود دارد که می‌گوید این مواد اعتیاد آور نیست در حالی که شیشه و یا گل بشدت اعتیاد آور است یا دیده‌ام که برخی نوشته‌اند درمان اعتیاد به این ماده آسان است اما این موضوع حقیقت ندارد و درمان اعتیاد به گل سخت و طولانی است. به علاوه من دیده‌ام که در برخی سایت‌ها، دانش‌آموزان داروی ریتالین را برای شب بیداری امتحان به هم توصیه می‌کنند در حالی که این ماده بسیار خطرناک و اعتیاد آور است.

با این همه باید بگویم در چند سال گذشته وزیر آموزش و پرورش سعی کرده است تا واقعیت‌ها را بسیار سربسته به گوش خانواده‌ها برساند. هرچند انتقادات بسیاری به عملکرد این وزارتخانه در امر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی وارد است اما این وزارتخانه در دولت یازدهم با طراحی و اجرای طرح نظام مراقبت اجتماعی از دانش‌آموزان سعی کرده تا آمار آسیب‌های اجتماعی را در بین دانش‌آموزان کم کند.

خانواده‌ها از کجا بدانند که نوجوانشان به گل اعتیاد دارد؟

خانواده‌ها در ارتباط با فرزندانشان باید هوشیار باشند. اگر دانش‌آموزی هزینه‌های ماهانه‌اش زیاد شده باشد مثلاً اگر ماهی 100هزار تومان پول توجیبی دریافت می‌کرد و این دریافتی 2 برابر شد مشخص می‌شود که نوجوان خرج پنهانی دیگری دارد. علاوه بر این ارتباط با بزرگسالان، تلفن‌های مشکوک، ظاهر لاغر، چهره پریشان، تغییر در خلق و خو و گوشه‌نشینی نوجوان تمام عواملی است که موجب می‌شود که احساس کنیم رفتارهای فرزند ما متفاوت شده است. برخی مواقع پدر و مادرها کاغذ مخصوص گل را پیدا می‌کنند و اصلاً نمی‌دانند که این کاغذ چیست. برخی وقت‌ها خانواده متوجه می‌شوند که نوجوان پرخاشگر شده و یا دچار اضطراب و رفتارهای توهم‌آمیز است اما هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند. اگر خانواده‌ها این موارد را در نوجوانشان دیدند حتماً به مشاور مراجعه کنند.

به نظر شما اطلاع‌رسانی در حوزه پیشگیری از اعتیاد باید از چه سنی آغاز شود؟

آگاهی‌رسانی در این زمینه، باید از سن بسیار کم باشد. از همان دورانی که دانش‌آموز وارد دبستان می‌شود ما باید درباره مهارت‌های زندگی با او صحبت کنیم. اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

هدی هاشمی

وبگردی