مبتلا شدن بلوط‌های زاگرس به آفت سرطانی/ تهدیدی برای جنگل‌های ایران/ بودجه مقابله با «لورانتوس» کافی نیست + فیلم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، گیاهی لورانتوس اروپا  در جنگل‌های زاگرس یافت می‌شود. این گیاه که با نام علمی Lauranthus europaeus یا Europus شناخته می‌شود، از خانواده لوران‌تاسه و جنس لورانتوس است. جنس لورانتوس شامل تقریباً ۴۵۰ گونه است (یا به گفته برخی از پژوهشگران خارجی حدود ۶۰۰ گونه) که بیشتر آن‌ها در مناطق جنوب غربی اروپا، ترکیه، ارمنستان و معدودی از آن‌ها در ایران پراکنده شده‌اند. در سطح جنگل‌های زاگرس ایران، دو گونه لورانتوس وجود دارد که شامل لورانتوس اروپا و لورانتوس گرینکی می‌شود. لورانتوس اروپا به‌طور عمده بر روی گونه بلوط رشد می‌کند و تنها درخت میزبان آن بلوط است، در حالی‌که لورانتوس گرینکی بر روی گونه‌های دیگری مانند ارژن، کیکم و برخی گونه‌های دیگر نیز قابل مشاهده است.

 دارواش‌ها به‌عنوان گیاهان نیمه‌انگلی شناخته می‌شوند. این گیاهان نمی‌توانند به‌طور مستقل در خاک رشد کنند و بذر آن‌ها باید روی تنه درخت یا درختچه میزبان قرار گیرد. پس از آن، در فصل پاییز یا اوایل زمستان، رطوبت جذب می‌شود و با گرم شدن هوا در اواخر زمستان، گیاه جوانه می‌زند. ریشه‌های گیاه که به‌عنوان هاستریوم شناخته می‌شوند، به بافت چوبی درخت میزبان وارد می‌شوند و آب و املاح معدنی مورد نیاز خود را از درخت میزبان جذب می‌کنند. به این دلیل است که دارواش‌ها به‌عنوان گیاهان نیمه‌انگلی شناخته می‌شوند، چراکه آن‌ها در تمام طول عمر خود از آب و املاح گیاه میزبان استفاده می‌کنند، در حالی‌که خود قادر به انجام فتوسنتز هستند و مواد غذایی مورد نیاز خود را تولید می‌کنند.

از لحاظ علمی، تحقیقات نشان داده است که گیاه لورانتوس از منابع موجود در بدن درخت میزبان استفاده می‌کند و این امر منجر به وارد شدن فشار و تنش‌های زیست‌محیطی، اکولوژیکی و فیزیولوژیکی به درخت میزبان می‌شود. روش‌هایی که معمولاً در مبارزه با لورانتوس استفاده می‌شوند شامل روش‌هایی هستند که یا مانع فتوسنتز گیاه می‌شوند یا روش‌های مکانیکی برای قطع گیاه.  بهترین روش کنترل لورانتوس در جنگل‌ها، روش مکانیکی است.

در خصوص میزان آلوده‌کنندگی لورانتوس در جنگل‌ها، شواهد علمی نشان می‌دهد که این گیاه تأثیرات منفی و گسترده‌ای بر اکوسیستم جنگل‌ها دارد. از منظر زیست‌شناسی، فیزیولوژیکی و اکولوژیکی، لورانتوس با تغییرات ساختاری در جنگل‌ها، به رقابت با گیاهان دیگر پرداخته و منابع طبیعی درختان میزبان را مصرف می‌کند. در مدیریت جنگل‌ها، باید به روابط اکولوژیکی گیاهان توجه کنیم، زیرا بسیاری از این روابط رقابتی، همزیستی یا همیاری هستند. در مورد لورانتوس، رابطه‌ای که با درختان میزبان برقرار می‌کند، یک‌طرفه است؛ یعنی دارواش به‌طور یک‌جانبه از منابع درخت میزبان استفاده می‌کند بدون اینکه فایده‌ای برای درخت میزبان داشته باشد. این نوع زندگی نیمه‌انگلی در نهایت به کاهش سلامت جنگل‌ها و تنوع زیستی آن‌ها منجر می‌شود.

لورانتوس در زاگرس

سرطانی شدن درختان بلوط زاگرس با لورانتوس

دکتر احمد حسینی، استادیار پژوهش مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی ایلام در گفت و گو با رکنا در خصوص وضعیت لورانتوس ها در زاگرس و آسیب های این گیاه انگلی به بلوط ها و درختان زاگرس اینگونه توضیح داد: لورانتوس یک نوع گیاه است که به عنوان یک گیاه نیمه انگل شناخته می‌شود. این گیاه به طور خاص نیازمند یک درخت یا گیاه میزبان است تا بتواند بر روی آن مستقر شود و از منابع آن برای ادامه حیات خود استفاده کند. در واقع، لورانتوس از آب و املاح موجود در آوندهای چوبی گیاه میزبان تغذیه کرده و از این منابع برای فرآیند فتوسنتز و تولید برگ بهره می‌برد. به همین دلیل، به آن گیاه نیمه انگل گفته می‌شود، چرا که برای تأمین نیازهای خود به طور کامل به گیاه میزبان وابسته است. با این حال، نکته قابل توجه این است که لورانتوس فشار فیزیولوژیکی زیادی بر گیاه میزبان وارد می‌کند، زیرا با مصرف منابع آن، به ویژه آب و املاح، باعث کاهش توانایی‌های طبیعی درخت یا گیاه میزبان می‌شود. در این شرایط، لورانتوس به طور غیرمستقیم به درختان و گیاهان آسیب وارد می‌کند. این فشار به ویژه در مناطقی که با خشکسالی مواجه هستند، تشدید می‌شود. در حال حاضر، در بسیاری از مناطق مانند زاگرس، به دلیل خشکسالی‌های شدید و کاهش بارش‌ها، میزان آب طبیعی کمتری در اختیار درختان قرار می‌گیرد. این موضوع باعث می‌شود که گیاهان میزبان برای تأمین نیازهای خود با کمبود منابع روبه‌رو شوند و در نتیجه لورانتوس که از این منابع تغذیه می‌کند، فشار مضاعفی به آنها وارد کند.

لورانتوس در زاگرس

لورانتوس؛ قاتل خاموش جنگل‌های زاگرس یا بخشی از طبیعت؟!

دکتر احمد حسینی در ادامه گفت: در نتیجه، لورانتوس و گیاهان مشابه از لحاظ فیزیولوژیکی نقش آسیب‌رسانی به گیاهان میزبان دارند. در ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر، خشکسالی‌های مداوم و تغییرات اقلیمی شرایط زندگی گیاهان میزبان را دشوارتر کرده است. در چنین شرایطی، فشار مضاعفی که لورانتوس بر گیاه میزبان وارد می‌کند، می‌تواند موجب کاهش رشد و حتی مرگ برخی درختان شود.

وی با گفتن از اینکه در این زمینه، دو دیدگاه متناقض در میان محققان وجود دارد. گروهی از پژوهشگران معتقدند که این گیاهان باید کنترل و مدیریت شوند، زیرا اثرات منفی آنها در اکوسیستم‌های جنگلی تخریب‌شده می‌تواند به تخریب بیشتر جنگل‌ها و تضعیف بیشتر منابع طبیعی منجر شود گفت:  این دیدگاه به ویژه در مورد جنگل‌های زاگرس صادق است که به دلیل فشارهای محیطی و انسانی با مشکلات زیادی مواجه شده‌اند. به همین دلیل، بسیاری از محققین معتقدند که باید تعداد لورانتوس‌ها را کاهش داد یا شاخه‌های آلوده را قطع کرد تا فشار فیزیولوژیکی روی گیاهان میزبان کاهش یابد و جنگل‌ها بتوانند به روند احیا و ترمیم خود ادامه دهند.از سوی دیگر، گروهی از طرفداران محیط زیست معتقدند که لورانتوس در طبیعت نقش خاص خود را ایفا می‌کند و نباید به طور کامل از بین برود. آنها می‌گویند که این گیاه به عنوان بخشی از اکوسیستم طبیعی می‌تواند در چرخه زیستی محیط زیست ایفای نقش کند و باید به آن اجازه داد که به رشد خود ادامه دهد. البته این دیدگاه بیشتر در شرایطی مطرح می‌شود که اکوسیستم‌ها طبیعی و سالم باشند و همه اجزا در جای خود قرار گیرند.اما در شرایطی مانند جنگل‌های زاگرس که اکوسیستم‌ها به شدت تخریب شده‌اند و توانایی خودترمیمی را از دست داده‌اند، نباید انتظار داشت که طبیعت خود به خود به حالت اولیه بازگردد. در این مواقع، نیاز به مداخله انسان و مدیریت مناسب برای حفظ و احیای این اکوسیستم‌ها است. این بدان معناست که باید به عنوان یک درمانگر به این جنگل‌ها نگاه کرد و برای کاهش آسیب‌ها و حفظ منابع طبیعی اقدام کرد.

لورانتوس در زاگرس

لورانتوس؛ زهر تدریجی جنگل‌های زاگرس یا قربانی سوءتفاهم علمی؟!

دکتر احمد حسینی با بیان اینکه بر اساس تجربیات من در زمینه لورانتوس و اکوسیستم‌های جنگلی، به ویژه در مناطق زاگرس، این نتیجه‌گیری به دست می‌آید که در شرایط تخریب اکوسیستم، باید به طور فعال و با برنامه‌ریزی دقیق وارد عمل شد گفت: کاهش فشارهای فیزیولوژیکی که لورانتوس به درختان وارد می‌کند، از طریق مدیریت مناسب، به ویژه در مناطقی که دچار آسیب‌های شدید شده‌اند، ضروری است. 

دکتر حسینی با تاکید بر اینکه گیاه لورانتوس تأثیرات مخربی بر درختان، به‌ویژه درختان بلوط، دارد افزود: این گیاه معمولاً روی درختان بلوط مستقر شده و از آن‌ها تغذیه می‌کند. از منظر گیاه‌شناسی، گونه‌های مختلفی از درختان بلوط در مناطق مختلف زاگرس وجود دارد. به‌عنوان نمونه، در نیمه جنوبی زاگرس گونه‌های خاصی از بلوط رشد می‌کنند، درحالی‌که در منطقه کردستان نیز گونه‌های متفاوتی مشاهده می‌شود. لورانتوس نیز مانند درخت بلوط، گونه‌های مختلفی دارد و در مناطق گوناگون با ویژگی‌های خاص خود رشد می‌کند. لورانتوس که در برخی مناطق ایران به نام "موخور" شناخته می‌شود و  به‌طور خاص بر روی درختان بلوط رشد می‌کند و میزبان دیگری ندارد. بااین‌حال، گسترش این گیاه محدود به یک منطقه خاص نیست. اگرچه در برخی مناطق مانند استان ایلام و کردستان میزان شیوع آن بیشتر است، اما این بدان معنا نیست که صرفاً به این نواحی اختصاص دارد. به‌دلیل اینکه بلوط در بخش‌های وسیعی از کشور وجود دارد و تنها میزبان لورانتوس محسوب می‌شود، این گیاه نیز در هر منطقه‌ای که درختان بلوط حضور دارند، دیده می‌شود.

به نظر یکی از مهم‌ترین تأثیرات منفی لورانتوس، کاهش سلامت و در نهایت خشکیدگی درختان بلوط است. دکتر حسینی در این خصوص گفت: در صورتی که تعداد غده‌های این گیاه بر روی یک درخت زیاد شود، می‌تواند منجر به خشکی کامل آن شود. اما اگر تنها یک یا چند غده روی درخت وجود داشته باشد، لورانتوس به‌عنوان یک گیاه نیمه‌انگل، بخشی از منابع آب و املاح درخت را مصرف می‌کند، اما به‌حدی نیست که منجر به نابودی آن شود. بااین‌حال، اگر شرایط محیطی نامساعد باشد، مانند دوره‌های خشکسالی شدید یا تنش‌های آبی، درخت ضعیف‌تر می‌شود و فشار ناشی از حضور لورانتوس بر آن افزایش می‌یابد. در چنین شرایطی، احتمال خشک شدن درخت بیشتر می‌شود که این سالها ما با خشکسالی درگیر بودیم.

لورانتوس در زاگرس

لورانتوس؛ قاتل خاموش زادآوری جنگل‌های زاگرس!

با توضیحاتی که دکتر حسینی داد تأثیرات منفی لورانتوس تنها به خشک شدن درختان محدود نمی‌شود، بلکه بر زادآوری و حیات جنگل‌های زاگرس نیز میتواند اثرگذار است این کارشناس و محقق در خصوص این مبحث گفت:  ازآنجاکه این گیاه منابع حیاتی درخت را مصرف می‌کند، موجب کاهش توانایی درخت در جذب آب و املاح از خاک می‌شود. این مسئله سبب می‌شود که درخت نتواند فعالیت‌های حیاتی خود را به‌درستی انجام دهد. یکی از مهم‌ترین این فعالیت‌ها، تولید بذر، گل و میوه است. درختانی که به‌شدت تحت تأثیر لورانتوس قرار دارند، معمولاً میزان تولید بذر و میوه در آن‌ها کاهش می‌یابد. علاوه بر این، در سال‌های اخیر، میزان آلودگی درختان به لورانتوس در جنگل‌های زاگرس افزایش یافته است، که به‌طور مستقیم باعث کاهش توانایی تولید بذر در این درختان شده است. در بسیاری از موارد، بذرهایی که توسط درختان آلوده به لورانتوس تولید می‌شوند، کیفیت پایینی دارند. این بذرها معمولاً ضعیف هستند و در برخی موارد حتی فاقد قوه نامیه (توانایی جوانه‌زنی) باشند. علاوه بر این، بسیاری از این بذرها به‌دلیل کاهش میزان رطوبت در گیاه میزبان، قبل از رسیدن کامل، از درخت جدا شده و به زمین می‌ریزند. در شرایط خشکسالی‌های اخیر، شاهد افزایش این پدیده بوده‌ایم، به‌گونه‌ای که درختان پیش از موعد مقرر، حجم زیادی از میوه‌های خود را از دست داده‌اند. در نتیجه، بسیاری از این بذرها پس از ریزش بر روی خاک، یا پوسیده شده و یا به‌دلیل ضعف ژنتیکی قادر به رشد و تبدیل شدن به نهال‌های جدید نیستند. این مسئله به‌طور جدی بر تجدید حیات جنگل‌ها و زادآوری طبیعی تأثیر منفی می‌گذارد.

آیا لورانتوس در ارتفاعات بیشتر شیوع دارد یا همه جا وجود خود را گسترش داده است دکتر حسینی اینگونه پاسخگو بود: در خصوص این‌که لورانتوس بیشتر در ارتفاعات بالا یا پایین مشاهده می‌شود، بررسی‌ها نشان داده‌اند که این گیاه در هر دو منطقه رشد می‌کند، اما میزان شیوع آن در ارتفاعات پایین‌تر بیشتر است. علت این موضوع به شرایط محیطی، از جمله دما و میزان نور خورشید، بستگی دارد. تحقیقات انجام‌شده نشان می‌دهد که لورانتوس در شرایطی که دما بالاتر باشد و نور بیشتری در دسترس گیاه قرار گیرد، فعالیت‌های زایشی بیشتری خواهد داشت. در این شرایط، میزان تولید برگ، گل و میوه این گیاه افزایش می‌یابد. به‌عنوان نمونه، مطالعاتی که توسط پژوهشگران انجام شده، نشان داده است که درختانی که در قسمت‌های جنوبی جنگل قرار دارند و نور بیشتری دریافت می‌کنند، آلودگی بیشتری به لورانتوس دارند و میزان میوه‌دهی این گیاه نیز در این نواحی بیشتر است. در مقابل، در بخش‌های شمالی جنگل که میزان نور دریافتی کمتر است و تاج درختان در سایه قرار دارد، میزان تولید میوه و بذر توسط لورانتوس کاهش می‌یابد. این پدیده نه‌تنها در مورد لورانتوس، بلکه در مورد خود درختان میزبان نیز صادق است.

لورانتوس در زاگرس

بلاتکلیفی در مدیریت لورانتوس؛ از حذف تا حمایت!

در مورد میزان اقدامات سازمان جنگل‌ها برای مهار گسترش لورانتوس، دکتر حسینی چنین گفت: سازمان جنگل‌ها از سال‌های ابتدایی پس از انقلاب اسلامی، طرح‌های مختلفی را برای مدیریت جنگل‌های زاگرس اجرا کرده است. البته، سابقه این اقدامات پیش از انقلاب چندان مشخص نیست، اما پس از انقلاب، برنامه‌های حفاظتی متعددی در دستور کار قرار گرفته است. یکی از جنبه‌های مهم این برنامه‌ها، کنترل و کاهش میزان آلودگی درختان به لورانتوس بوده است.

وی در ادامه افزود: مسئله حفاظت از جنگل‌ها همواره یکی از اولویت‌های سازمان‌های مرتبط با منابع طبیعی و محیط‌زیست بوده است. در طول سال‌های گذشته، برنامه‌هایی برای مدیریت و حفاظت از جنگل‌ها اجرا شده است. اگرچه در حال حاضر اطلاعات دقیقی از وضعیت این برنامه‌ها در دست ندارم، اما تا چند سال پیش، تخصیص اعتبارات مالی در حوزه حفاظت جنگل‌ها به‌صورت مستمر انجام می‌شد. این اعتبارات برای اجرای اقدامات حفاظتی از جمله مدیریت گونه‌های آسیب‌زا و حذف درختان آلوده اختصاص می‌یافت. بااین‌حال، در سال‌های اخیر برخی رویکردها تغییر یافته‌اند و دیدگاه‌های متفاوتی در میان کارشناسان و مسئولان سازمان جنگل‌ها نسبت به گونه‌های نیمه‌انگل مانند لورانتوس شکل گرفته است. برخی از افرادی که در زمان خدمت در سازمان جنگل‌ها از منتقدان حضور و گسترش این گیاه بودند، پس از بازنشستگی تغییر موضع داده و در جایگاه مدافع طبیعت از آن دفاع می‌کنند. این تغییر نگرش در حالی رخ داده که شواهد علمی نشان می‌دهد لورانتوس برای درختان میزبان خود، به‌ویژه بلوط، همانند یک بیماری مهلک عمل می‌کند و به‌تدریج باعث تضعیف، خشکیدگی و در نهایت مرگ آن‌ها می‌شود. بنابراین، از منظر اکولوژیکی و زیست‌محیطی، دفاع از لورانتوس چندان منطقی به نظر نمی‌رسد، زیرا هیچ منفعتی برای درخت و جنگل ندارد.

لورانتوس؛ از داروی ضدسرطان در جهان تا تهدیدی برای جنگل‌های زاگرس!

دکتر حسینی که مقالات زیادی در مورد آسیب های گیاه لورانتوس نوشته است در ادامه افزود: در بررسی‌های علمی، چه در مقالات داخلی و چه در پژوهش‌های خارجی، هیچ‌گونه مزیت بیولوژیکی مستقیمی برای درختان آلوده به لورانتوس یافت نشده است. این گیاه در بهترین حالت، تنها برای مصارف خاصی مفید بوده که ارتباطی به بقا و سلامت جنگل ندارد. برای مثال، در کشورهای خارجی، مطالعاتی بر روی گونه‌های مختلف لورانتوس انجام شده و از ترکیبات آن برای تولید داروهای ضدسرطان، داروهای کاهنده قند و چربی خون و برخی دیگر از فرآورده‌های دارویی استفاده شده است. اما باید توجه داشت که در این کشورها، لورانتوس به‌صورت کنترل‌شده و در شرایط آزمایشگاهی یا در جنگل‌های مدیریت‌شده پرورش داده می‌شود. در این روش، درختان میزبان به‌عنوان بستری برای رشد این گیاه انتخاب می‌شوند و فرآیند برداشت آن در دوره‌های مشخص انجام می‌گیرد تا از آسیب گسترده به درختان جلوگیری شود. این شرایط کاملاً متفاوت از وضعیت جنگل‌های طبیعی زاگرس است، جایی که لورانتوس بدون کنترل رشد کرده و باعث تضعیف درختان بلوط می‌شود.

آیا در کشور ایران از لورانتوس در صنعت داورسازی استفاده می  شود؟ دکتر حسینی اینگونه بیان داشت: در کشور ما، برخلاف برخی کشورهای دیگر، هیچ‌گونه استفاده دارویی یا صنعتی از این گیاه در سطح گسترده صورت نگرفته است. اگرچه در گذشته، بر اساس دانش بومی و محلی، از برخی خواص آن بهره‌برداری شده است. برای مثال، در مناطق زاگرس، لورانتوس به‌عنوان یک درمان سنتی برای از بین بردن موهای زائد بدن استفاده می‌شد. مردم محلی از میوه لزج این گیاه خمیری تهیه می‌کردند و آن را روی موهای زائد بدن قرار می‌دادند تا پس از مدتی موها را از ریشه جدا کند. به همین دلیل، این گیاه در برخی مناطق با نام محلی "موخور" شناخته می‌شود. همچنین، از آن برای درمان برخی مشکلات دام‌ها نیز استفاده می‌کردند. به‌عنوان نمونه، برای تسریع در بهبود دمل‌های چرکی حیوانات، از ترکیبات این گیاه استفاده کرده و با قرار دادن آن روی ناحیه موردنظر، باعث سرباز کردن و تخلیه عفونت می‌شدند. این موارد نشان‌دهنده کاربردهای سنتی این گیاه در گذشته است، اما در حال حاضر، هیچ‌گونه بهره‌برداری علمی و صنعتی از آن در کشور انجام نمی‌شود. از منظر اکولوژیکی نیز دفاع از لورانتوس تنها در صورتی معنا دارد که حضور آن بخشی از یک اکوسیستم طبیعی و متعادل باشد. در جنگل‌های شمال کشور، اگرچه میزان دست‌کاری‌های انسانی بالاست، اما شرایط اکولوژیکی آن تا حدی پایدارتر از جنگل‌های زاگرس است. در زاگرس، در صورت عدم مدیریت صحیح، رشد بی‌رویه لورانتوس می‌تواند سلامت جنگل را به‌طور جدی تهدید کند. بنابراین، عدم کنترل این گیاه به معنای ایجاد یک بحران در جنگل‌های زاگرس خواهد بود.

لورانتوس در زاگرس

لورانتوس، تخریبگر خاموش؛ آیا زاگرس تاب مقاومت دارد؟

دکتر حسینی در ادامه تاکید داشت: افزون بر این، جنگل‌های زاگرس همواره تحت فشار عوامل متعدد انسانی و طبیعی بوده‌اند. از گذشته‌های دور، مردم برای تأمین نیازهای خود اقدام به قطع درختان برای مصارف ساختمانی، تولید زغال، تأمین هیزم و سایر موارد کرده‌اند. امروزه، علاوه بر این تهدیدات، جنگل‌ها تحت‌تأثیر پروژه‌های عمرانی مانند راه‌سازی و گسترش شهرها و روستاها نیز قرار گرفته‌اند که منجر به کاهش پوشش جنگلی شده است. در چنین شرایطی، خطرات ناشی از گسترش لورانتوس نیز بر چالش‌های موجود افزوده است. البته، باید توجه داشت که لورانتوس به‌تنهایی عامل تخریب جنگل‌ها نیست، بلکه زمانی که با سایر عوامل تنش‌زا مانند خشکسالی ترکیب شود، اثرات آن تشدید می‌شود. در سال‌های اخیر، دوره‌های خشکسالی شدید و پیاپی، که بیش از یک دهه است کشور را درگیر کرده، موجب ضعف شدید درختان زاگرس شده است. در چنین شرایطی، درختانی که تحت فشار کم‌آبی و تنش‌های محیطی قرار دارند، توان مقابله با آفات و بیماری‌های دیگر را نیز از دست می‌دهند. آفات چوب‌خوار، حشرات برگ‌خوار و سایر عوامل مخرب نیز در کنار لورانتوس، جنگل‌های زاگرس را تهدید می‌کنند. در نتیجه، درختان ضعیف‌تر شده و روند خشکیدگی آن‌ها سرعت می‌گیرد.بنابراین، مدیریت صحیح و کنترل لورانتوس، برخلاف آنچه برخی افراد تصور می‌کنند، نه‌تنها مغایر با اصول زیست‌محیطی نیست، بلکه یک ضرورت برای حفظ سلامت جنگل‌های زاگرس محسوب می‌شود. در شرایط فعلی، که جنگل‌های زاگرس با بحران‌های متعددی روبه‌رو هستند، اولویت اصلی باید حفاظت از درختان بلوط و جلوگیری از آسیب‌های بیشتر باشد. لورانتوس، به‌عنوان یک گیاه نیمه‌انگل، نقشی مخرب در اکوسیستم جنگل‌های زاگرس دارد و در شرایطی که درختان به دلیل خشکسالی و سایر تنش‌ها ضعیف شده‌اند، باید اقدامات مؤثری برای مدیریت و کنترل آن انجام گیرد.

آفت لورانتوس؛ قاتل خاموش بلوط‌های زاگرس؛ تهدیدی جدی برای بقای جنگل‌های ایران

محسن حمدی مسئول انجمن ناجیان بلوط زاگرس،ایلام نیز در خصوص میزان آسیبی که لورانتوس به درختان زاگرس بخصوص بلوط ها وارد کرده است و تا چه وسعتی این آسیب گسترش یافته است اینگونه به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: در ارتفاعاتی که از ۱۵۰۰ متر تا ۲۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریا در نقاط مختلف استان‌های ایلام، کرمانشاه و کردستان قرار دارند، آفت لورانتوس گسترش یافته که تأثیرات جدی بر بلوط‌ها می‌گذارد. این آفت، شباهت‌های زیادی با یک غده سرطانی در بدن انسان دارد؛ به‌طور دقیق‌تر، این آفت مانند یک انگل عمل می‌کند و آب و املاح درخت را جذب می‌کند. در شرایطی که کل زاگرس درگیر تنش‌های گرمایی و کم‌آبی است، این آفت در نهایت منجر به خشک شدن درختان می‌شود.

مسئول انجمن ناجیان بلوط زاگرس در ادامه با گفتن از اینکه در تصاویری که من مشاهده کرده‌ام، بخش زیادی از درختان به‌خاطر این آفت در حال خشک شدن هستند که نشان‌دهنده گسترش وسیع آن است گفت: در استان ایلام، به‌ویژه در مناطق حفاظت‌شده‌ای مانند قلاده و مانش دو طلا، آلودگی شدیدی وجود دارد. همچنین در استان کردستان، به‌خصوص در اطراف شهرستان‌ها، این آلودگی بسیار زیاد است. طبق برنامه آفت‌زدایی که هفته پیش داشتیم، این مناطق جزو آلوده‌ترین مناطق ایران با این آفت  محسوب می‌شوند و وضعیت به‌حدی بحرانی است که به هیچ وجه نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

وی با بیان اینکه در حال حاضر، سازمان جنگل‌ها اعتباراتی برای مقابله با این آفت در نظر گرفته است، اما این اعتبارات به شدت محدود است افزود: به‌طور مثال، سرعت پاکسازی درختان آلوده در سال‌های اخیر تنها ۴۰ تا ۵۰ هکتار بوده است، در حالی که سرعت گسترش آفت بسیار بیشتر است. مسئولین می‌گویند که اعتبار موجود تنها برای پاکسازی ۱۰۰ هکتار در سال کافی است، اما با توجه به سطح گسترده آلودگی، این رقم بسیار ناچیز است. برای نمونه، در استان ایلام، طبق آمار مقامات دولتی، چیزی حدود ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی به این آفت آلوده شده‌اند. حتی اگر سالانه ۲۰۰۰ یا ۵۰۰۰ هکتار از این زمین‌ها پاکسازی شود،  این سرعت به هیچ وجه متناسب با گسترش آفت نیست و نمی‌تواند مشکل را حل کند.

آیا این آفت می تواند باعث انقراض بلوط ها شود. اینگونه پاسخ داد: این آفت به‌طور مشخص می‌تواند باعث انقراض بلوط‌ها شود. وقتی درختی آلوده می‌شود و خشک می‌شود، تنها آسیب به درخت نیست، بلکه توانایی آن در تصفیه هوا، مهار گرد و غبار و تولید دانه برای زادآوری جنگل‌ها از بین می‌رود. این به این معناست که زادآوری جنگل‌ها با تهدید جدی روبرو خواهد شد. بلوط‌ها نقش بسیار مهمی در تصفیه هوا، مهار گرد و غبار و تولید دانه دارند، اما این آفت این کارکردها را از درختان بلوط می‌گیرد.

 

وبگردی