جنگ روانی علیه سردار قاآنی/ یکی از اهداف جنگ روانی ایجاد تفرقه است

تابناک در ادامه آورده است ، پس از شهادت سید حسن نصر الله و تعدادی از همراهان و فرماندهان مقاومت، از جمله مستشار ایرانی شهید نیلفروشان ، در حمله موشکی رژیم صهیونیستی به ضاحیه لبنان، فضای رسانه‌ای و اجتماعی به شدت تحت تأثیر قرار گرفت. در پی این حملات، شایعاتی مبنی بر شهادت سید هاشم صفی‌الدین ، به‌عنوان جانشین احتمالی فرمانده حزب‌الله لبنان، و سردار قاآنی ، به‌عنوان فرمانده مقاومت، به‌سرعت در رسانه‌های اسرائیلی و سپس در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور منتشر شد. بررسی ابعاد مختلف این رویداد و تأثیر آن بر جبهه مقاومت و افکار عمومی حائز اهمیت است.

انتشار اخبار متناقض و نقش رسانه‌ها

پس از این حملات، رسانه‌های اسرائیلی ادعا کردند که سردار قاآنی و دیگر فرماندهان نیز به شهادت رسیده‌اند. این اخبار به‌سرعت در شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور، نظیر بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال، منتشر شد، در حالی که هیچ‌گونه تأیید یا تکذیبی از سوی مقامات لبنان و ایران ارائه نمی‌شد. این وضعیت به‌وضوح نشان‌دهنده یک جنگ روانی بود که هدف آن تضعیف روحیه جبهه مقاومت و ایجاد تردید در افکار عمومی بود.

رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور به‌عنوان بازوی کمکی برای ترویج این اخبار فیک و متناقض عمل کردند. این رسانه‌ها با بزرگنمایی خبرها و انتشار گسترده شایعات توسط بازوها و اکانت‌های رسانه‌ای خود در شبکه‌های اجتماعی، سعی در ایجاد نگرانی و بی‌اعتمادی در میان مردم داشتند. به‌طوری‌که برخی از این رسانه‌ها حتی گزارش‌هایی مبنی بر کشته‌شدن سردار قاآنی یا دستگیری او به‌عنوان جاسوس منتشر کردند، که این رفتار می‌توانست به تضعیف انسجام ملی و ایجاد اختلاف در جبهه مقاومت منجر شود.

سکوت رسمی مقامات داخلی در قبال این شایعات ممکن است به‌عنوان یک تکنیک روانی برای کاهش تهدیدات اسرائیل تلقی شود. اما به‌رسمیت‌نشناختن این رسانه‌ها و عدم واکنش به این اخبار در اوج شایعات، نقطه عطفی در شناخت عملکرد رسانه‌ها و عدم فریب از آن‌ها محسوب می‌شود. هرچند که برخی تحلیل‌ها این سکوت را به‌عنوان استراتژی برای جلوگیری از شناسایی محل فرماندهان مقاومت و پاسخ به حملات اسرائیلی‌ها تلقی می‌کنند. به عبارت دیگر، عدم ارائه اطلاعات در مورد وضعیت فرماندهان ممکن است برای حفظ امنیت آن‌ها و جلوگیری از سوءاستفاده‌های احتمالی صورت گرفته باشد.

از طرفی برخی تحلیلگران معتقدند که هدف از این شایعات و اخبار، وادار کردن ایران و لبنان به تأیید یا تکذیب وضعیت فرماندهان مقاومت است تا اسرائیل بتواند از این اطلاعات برای برنامه‌ریزی‌های بعدی خود بهره‌برداری کند. این فرضیه اگرچه منطقی به نظر می‌رسد، اما فاقد شواهد مستدل و قوی است و نمی‌تواند به‌طور کامل واقعیت‌های موجود را توضیح دهد.

در شرایط کنونی که تهدیدات اسرائیل علیه ایران و لبنان به‌شدت افزایش یافته است، توجه به اخبار و شایعات منتشرشده در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور ضروری است. یکی از اهداف کلیدی جنگ روانی، کنترل افکار عمومی و ایجاد تفرقه و تردید در میان مردم است.

 رسانه‌های اسرائیلی و هم‌پیمانان آن‌ها با انتشار اخبار نادرست درباره شهادت فرماندهان مقاومت، تلاش کردند تا حامیان جبهه مقاومت را به واکنش سریع و هیجانی وادار کنند. نکته مهم این است نباید رسانه‌های معاند به‌عنوان روایت‌کننده یا تعیین‌کننده حرکت مقامات ایرانی شناخته شوند، چه بسا عملیات پیش دستانه روانی و پادزهر رسانه ای اگر زودتر شکل می گرفت می توانست جنگ روانی دشمن را در همان ساعات مهم و حساس اولیه خنثی کند.

اگرچه عدم تأیید یا تکذیب مقامات داخلی به‌عنوان یک استراتژی برای حفظ امنیت و جلوگیری از اطلاع‌رسانی به دشمن در شبکه‌های اجتماعی تحلیل می‌شد، اما این رویکرد نشان داد که تقویت آگاهی و تحلیل درست اخبار در بین مردم و رسانه‌ها ضروری است تا از تأثیرات منفی جنگ روانی دشمن جلوگیری شود.

در نهایت، جنگ روانی دشمن هرچند در مقاطع اولیه می‌تواند به ایجاد شایعات و تفرقه در افکار عمومی منجر شود، اما مدیریت صحیح اطلاعات و سکوت استراتژیک مقامات داخلی در مواقع حساس و بی‌اثر کردن ابزارهای رسانه‌ای دشمن و نهایتا انتشار تصاویر سردار قاآنی در تهران این جنگ روانی را خنثی کرد.

وبگردی