به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اکبر رجبی - مدیر مرکز طلوع بی نشان ها در نشست خبری با مسعود پزشکیان رئیس جمهور اینگونه گفت: جناب آقای دکتر، سه روز است که در ذهن خود با شما سخن می‌گویم، کلمات را آماده کرده‌ام تا بتوانم پیامم را به درستی منتقل کنم. نخستین چیزی که می‌خواهم بگویم این است که "سید نصیر" در اینجا حضور دارد. او ده سال است که در منطقه تلنگ فعالیت می‌کند. دلیل این تلاش بی‌وقفه‌اش، پسری از اهل تسنن به نام علی بود که به دلیل عدم دسترسی به غذا برای مدت ده روز، به شدت آسیب دید و حتی دستگاه گوارشی او دچار مشکل شد.

می‌خواهم از زنی برای شما بگویم که زمانی کارتن‌خواب بود و برای آنکه بتواند سرپناهی داشته باشد، یک سوم از کبد خود را فروخت. در ازای این کار، تنها بیست میلیون تومان دریافت کرد که چک پرداخت آن هم برای ماه‌های آینده تنظیم شده بود. آیا این سرنوشتی است که باید برای مردمان این سرزمین رقم بخورد؟

می‌خواهم از مادری سخن بگویم که همسری معلول دارد و برای تأمین هزینه‌های زندگی خود مجبور به تن‌فروشی شده است. اکنون فرزند ۱۶-۱۷ ساله‌اش از این واقعیت تلخ آگاه شده و در نتیجه، با چاقو و قمه در دست، دچار بحران روحی و اجتماعی شده است. این نوجوان را هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند کنترل کند، و این مسئله تنها نمونه‌ای از آسیب‌های عمیقی است که در سایه فقر رخ می‌دهد.

به شما از کودکی می‌گویم که مادرش، به دلیل نداشتن سرپناه، او را در پشت سرای نور رها کرد. ما مرکزی داریم که از این کودکان نگهداری می‌کند، اما این کافی نیست.

تمام دوستانی که در این نشست حضور دارند، هر یک به گونه‌ای در حمایت از این قشر آسیب‌پذیر نقش داشته‌اند. این افراد تنها سربازان این راه نیستند، بلکه هر یک در جایگاه خود ژنرالی هستند که برای بهبود وضعیت جامعه ایستاده‌اند. آن‌ها برای کودکانی تلاش می‌کنند که وقتی از آن‌ها پرسیده می‌شود چرا از کبوترها بدشان می‌آید، پاسخ می‌دهند: "روزی پدرمان برای کبوتران دانه خرید، در حالی که ما گرسنه بودیم." این کودکان همان‌هایی هستند که در آینده، در صورت بی‌توجهی، به افرادی تبدیل می‌شوند که در زندان‌ها به سر خواهند برد، و برای آزادی‌شان نیاز به وثیقه‌های میلیاردی خواهد بود.

وی در ادامه گفت: جناب آقای دکتر، من نمی‌توانم مانند دیگران رسمی و فصیح صحبت کنم، اما تمام تلاش خود را می‌کنم که با آرامش این دردها را با شما در میان بگذارم. فقر، چنانچه مهار نشود، می‌تواند این سرزمین را به نابودی بکشاند. اما با این وجود، اگر همین مردمانِ ریشه‌دار و با پشتوانه به پا خیزند، ایران را دوباره خواهند ساخت.

من نمی‌دانم این تاریکی‌ای که در جامعه ما ریشه دوانده از کجا نشأت گرفته است. اما این را می‌دانم که مسئولیت سنگینی بر دوش شما و سایر تصمیم‌گیران این کشور است. بنده که اینجا ایستاده‌ام، سرپرستی ۴۲۷ کودک را بر عهده دارم. روز گذشته برای تأمین نیازهایشان مجبور شدم قرض بگیرم و با کمک مردم، پوشاک و مایحتاج اولیه آن‌ها را فراهم کنم. حتی کارتن‌خواب‌هایی که زمانی از آن‌ها دستگیری می‌کردم، وقتی متوجه شدند که با مشکل مالی روبه‌رو هستم، به من طلا دادند تا بتوانم آن‌ها را بفروشم و هزینه‌های لازم را تأمین کنم. فردا شب، ۱۵۰۰ کارتن‌خواب مهمان ما خواهند بود تا افطارشان را در کنار ما صرف کنند.

این مردم، تنها سرباز نیستند، بلکه ژنرال‌هایی هستند که با شجاعت، تعهد و تخصص در کنار هم ایستاده‌اند. امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیاز به یک سازمان ویژه برای رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی داریم. این کار، نه تنها وظیفه دولت، بلکه مسئولیتی انسانی و ملی است. تعهد، تخصص و شجاعت باید در کنار یکدیگر قرار گیرند تا بتوانیم گره‌ای از مشکلات این جامعه بگشاییم.

من از مردم درخواست کمک کردم، تیرآهن و مصالح ساختمانی جمع کردم و ساختمانی را در ملک بهزیستی بنا نمودم. آقای ربیعی شاهد این تلاش‌ها بوده است و در بسیاری از مسیرهای سخت همراه ما بوده‌اند. اما امروز با یک جریمه ۱۵۰ میلیونی مواجه شده‌ام. این مسئله برایم اهمیتی ندارد، جریمه را پرداخت می‌کنم، اما باید بگویم که کار خیریه یک فعالیت دولتی نیست. برای موفقیت در این مسیر، علاوه بر تخصص و تعهد، نیاز به لیاقت و شجاعت داریم.

جناب آقای دکتر، پیشنهاد من این است که هر چه سریع‌تر برای ایجاد یک سازمان ملی جهت رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی اقدام شود. امروز زمان به سرعت می‌گذرد و اگر این مشکلات به درستی مدیریت نشوند، تبعات آن بسیار سنگین خواهد بود. اعتیاد و فقر، وقتی دست در دست یکدیگر می‌گذارند، چیزی جز غارت و نابودی به همراه ندارند. اما چیزی که بیش از غارت جامعه را تهدید می‌کند، تاراج آن است. ما از غارت نمی‌ترسیم، اما اگر این کشور به تاراج برود، امیدی برای بازگشت باقی نخواهد ماند.

ما نیازمند حمایت و اقدام جدی هستیم. شما که در این جایگاه قرار دارید، قدرت ایجاد تغییر را دارید. پس لطفاً اجازه ندهید که این مشکلات به نقطه غیرقابل بازگشت برسند. دل‌های ما از این دردها پریشان است.

 

اخبار تاپ حوادث