پسري 21 ساله هستم كه حدود يك سال و نيم پيش با دختري از طريق تماس تلفني آشنا شدم و بعد با ديدن هم به رابطهمان ادامه داديم و چون به دلم نشست، عاشقش شدم، ولي خانوادهام مخالفت كردند اما تا الان باز هم ارتباط داريم، خيلي به او علاقه دارم و در زندگي به من خيلي كمك ميكند. راهنماييهايش خيلي موثر هستند. نمیدانم با اين وضعيت چكار كنم. لطفا راهنماییام کنید.
دختري 19 ساله هستم، احساس بيهدفي و پوچي ميكنم و به افراد دور و برم اعتمادي ندارم. مدتی قبل با کسی دوست شده بودم. عصبي هستم و به دنبال آرامش ميگردم. لطفا راهنماييام كنيد.
27 سال سن دارم، هفت سال است با همسرم زندگي ميكنم. يك پسر 5 ساله دارم، بعضي وقتها از دست ندانمكاريها و لجبازي خانمم عصباني ميشوم. نميدانم با اين وضعيت چكار كنم و چگونه جلوي عصبانیتم را بگيرم. لطفا راهنماییام کنید.
مدت سه سال از جدا شدنم میگذرد، دخترم تقریبا پنج ساله است، تنها چیزی که از پدرش یادش است اسم اوست که با خیالبافی و حتی کابوس دیدنهایش و تعریف کابوسهایش برای من، مرا خیلی ترسانده، پدرش فردی لاابالی است برادرش هم مثل خودش که چهار تا بچه های خودش را فروخت، در نهایت بنابر مخالفتهایم از هم جدا شدیم، او بلافاصله زنی را عقد کرد که یک دختر ۸ ساله داشت، اما من با وجود اتهام خیانت مشغول به کار شدم اعم از بلیت فروشی، دستفروشی و الانم پرستاری به خاطر دختر کوچکم که کسی را برای نگهداریش نداشتم. پدرش یک سال بعد از عقد به دلیل تجاوز به دختر زن سومش روانه زندان شد و از زندان تلفن میزند که اجازه میدهم دخترم صحبت کند، اما آنچه ذهنیت دخترم را خراب کرده و مرا میترساند، فوقالعاده دختر باتربیت اما بیش فعالی است و فیلمهای وحشتناک دوست دارد، بریدن سر و دست و گردن و اینها، کابوسهایش باورنکردنی است. چاره چیست؟ هیچ پولی برای مشاور و دکتر هم ندارم.
در کودکی مرا آزار جنسی داده اند که هر روز مرا آزار میدهد. ۳۱ سال دارم و ۱۵ سال است ازدواج کرده ام و از رابطه جنسی بیزارم و از مردان بیشتر از همه و شرایط روحی خوبی ندارم و در خانه حبس شده ام. پسر ۸ ساله ای دارم و چند سال است پیش روانشناس میروم و همسرم نیز به شدت بدبین است و من آزادی آنچنانی ندارم چکار کنم؟ کمکم کنید. چند بار اقدام به خودکشی کرده ام.