همسرم ندانم کار و لجباز است

27 سال سن دارم، هفت سال است با همسرم زندگي مي‌كنم. يك پسر 5 ساله دارم، بعضي وقت‌ها از دست ندانم‌كاري‌ها و لجبازي خانمم عصباني مي‌شوم. نمي‌دانم با اين وضعيت چكار كنم و چگونه جلوي عصبانیتم را بگيرم. لطفا راهنمایی‌ام کنید.

2020-06-17 10:34:09 تاریخ : ۱۳۹۹/۰۳/۲۸ ۱۵:۰۴:۰۹ تعداد پاسخ ها 1
  • به طور كلي مشكلات خانواده‌ها اغلب به ناآگاهي آنان مربوط مي‌شود؛ به اينكه اعضاي خانواده سريع در پي جواب دادن به رفتار يكديگر هستند و واقعيت‌هايي كه وجود دارند آنطور كه بايد باشد نمي‌پذيرند. در واقع زن و شوهرها نمي‌دانند همه افراد شخصيت‌هاي متفاوت و ويژگي‌هاي خاص خودشان را دارند و بايد برخي شرايط پيش آمده در زندگي مشترك را بپذيرند و از كنارش رد شوند. در چنين حالتی مشكلات خود به خود حل مي‌شوند، اما متاسفانه زن و شوهرها به رفتارهاي يكديگر واكنش نشان مي‌دهند كه اين امر منجر به واكنش متقابل از طرف مقابل مي‌شود و همين واكنش‌ها اوضاع را بدتر مي‌كنند. چه‌بسا گاهي يك سكوت مساله را حل مي‌كند. نبايد در برابر مشكلات و موانع سد و ديوار بود، بلكه بايد دري باشيم كه حرف‌ها و مسائل از آن عبور كنند. اگر اين صبر و تحمل را در خود تقويت كنيم، به عنوان يك پدر و مادر بسياري از مسائل زندگي به راحتي حل مي‌شوند. امروزه يك بحث مهمي در روان‌شناسي به نام پذيرش و تعهددرماني وجود دارد كه مي‌گويد بايد شرايط را پذيرفته و اجازه دهیم همسرمان خود را نشان دهد و حرف‌هايش را بگويد، زيرا وقتي كه مقاومت نشان داده و موضع مي‌گيريم او حرفش را به اصطلاح قورت مي‌دهد. اجازه دهيم حرف‌ها در خانواده زده شوند و با آرامش مشاهده‌گر باشيم و قضاوت نكنیم و تماشاگر خاموش باشيم، نه اينكه برچسب بزنيم، زيرا همين برچسب زدن‌ها مانند «او لجباز است» مشكل ايجاد مي‌كند. نكته ديگر بحث بهينه‌گري و كمال‌گرايي است؛ برخي افراد در ذهنشان يكسري ايده‌هايي را پرورش مي‌دهند و آدم‌هاي پيرامون را طبق خط‌كش‌هاي ذهني‌شان تصور مي‌كنند، در حالي كه هركس ويژگي‌ها و معيارهاي خاص خودش را دارد. كمال‌گرايي كه ساخته و پرداخته ذهني ماست، بايد كنار بگذاريم و بهينه‌گرا باشيم، البته كمال‌گرايي تا اندازه‌اي ايراد ندارد، ولي بايد تلاش كنيم اين سفر از كمال‌گرايي به بهينه‌گري يا همان پذيرش ويژگي‌هاي اخلاقي و رفتاري ديگران، پذيرش احساسات و... تبديل شود. اگر از اين شرايط حداكثر استفاده را كنيم، كمتر در زندگي مشترك گرفتار مشكلات خواهيم بود.
    بررسي تناسب و هماهنگي زوجين در تمام جنبه‌ها چه در پوشش ظاهري، چه در عقايد و چه در سيستم تفكر و سبك زندگي مباحث بسيار مهمي هستند كه در ثبات يا بي‌ثباتي زندگي زناشويي تاثير چشمگيري دارد. به علت زمينه مذهبي و فرهنگي ايرانيان مردان و زنان ايراني به نوع پوشش و حجاب اهميت فراواني مي‌دهند، در نتيجه اين مساله مي‌تواند در صورت عدم هماهنگي باعث اختلاف زيادي بين طرفين باشد، از طرف ديگر مساله حجاب معياري است كه فرد به فرد ممكن است تغيير داشته باشد و هر فردي به يك نوع پوشش خاص ممكن است عنوان حجاب دهد و نوع ديگري همان نوع پوشش را بد‌حجابي قلمداد مي‌كند. با وجودي كه از نظر مذهبي معيار مشخصي براي حجاب وجود دارد، اما از نظر فرهنگي و عرفي معيار مشخصي براي محجبه بودن يا غير از آن وجود ندارد و اين معيار خانواده به خانواده و فرد به فرد متفاوت است، در نتيجه لازم است زوج‌ها قبل از ازدواج با يكديگر عقايد خود را بيان كنند و هر كدام چه تعريفي از حجاب دارند را مبنا قرار دهند، از اين رو بايد نظر يكدیگر را كاملا جويا شوند. البته اين موضوع به تنهايي كافي نيست و نياز به مشاهده رفتاري در موقعيت‌هاي مختلف وجود دارد.
    به طور مثال بايد در میهماني، جشن، محيط كار و موقعيت‌هاي ديگر نوع پوشش فرد مورد بررسي قرار گيرد. مبحث بسيار مهمي كه وجود دارد اين است كه بررسي شود آيا نوع حجاب و پوششي كه فرد دارد، ريشه در اعتقادات وي دارد يا در بافت خانوادگي و فرهنگي وي كه در آن زندگي مي‌كند، زيرا اگر نوع پوشش ريشه در بافت فرهنگي و خانوادگي داشته باشد امكان تغيير آن بعد از ازدواج بسيار زياد است، اما اگر نوع پوشش ريشه در اعتقادات خود فرد داشته باشد، ثبات بيشتري را انتظار خواهيم داشت. از طرفي ازدواج در سنين پایين پيش‌بيني‌پذيري محكمي براي ثبات حجاب در تمام عمر نيست، زيرا معيارهاي فردي تا قبل از سن 30 سالگي به شدت تغيير پذيرند و چون هنوز هويت شخص ثبات پيدا نكرده، ممكن است در نوع پوشش خود چه در حجاب و چه در نوع آرايش و چه در سبك و مدل لباسي كه مي‌پسندند، تغييرات چشمگيري اتفاق بيفتد. پس هم فاكتور سن و هم مقوله بافت فرهنگي و خانوادگي شخص و ثبات در اعتقادات از مواردي است كه بايد به آن توجه لازم داشت. از طرفي برخي زوج‌ها در انتخاب خود بر اين باورند كه با فرد مورد علاقه خود ازدواج كنند و سپس او را مجبور كنند به شكل خاصي لباس بپوشند. چه هدف ما اين باشد كه فرد را وادار به حجاب داشتن كنيم يا او حجابش را به خاطر ما تغيير دهد، در هر دو صورت با مشكلاتي مواجه خواهيم شد، چون براي تغيير در درجه اول خود آن شخص بايد بخواهد تا رفتار خاصي را انجام دهد و از طرفي تغييرات مهم مخصوصا در نوع پوشش آن در سنين بزرگسالي و جواني تقريبا غير‌ممكن است. به طور كلي هر نوع تلاش براي تغيير و عدم پذيرش فرد همانگونه كه هست باعث اختلافات بسيار زيادي بين زوج‌ها مي‌شود و دوري از آنها را به دنبال دارد. این زوج‌ها لازم است بعد از گرفتن مشاوره تصميم خود را بگيرند.

    2020-06-17 10:36:24 ۱۳۹۹/۰۳/۲۸ ۱۵:۰۶:۲۴ 252

ارسال پرسش

پرسش شما با موفقیت ارسال شد ، کاربر گرامی چنانچه ایمیل خود را هنگام ثبت سوال وارد کرده اید در صورت پاسخ دادن به سوال شما از طریق ایمیل به شما اطلاع داده خواهد شد.

پرسش شما با موفقیت ارسال شد، کاربر گرامی، لطفا برای بازدید از پاسخ‌های ارسالی به سوالتان، حداکثر تا 7 روز آینده به همین صفحه مراجعه کنید.

ایمیل واد شده صحیح نمیباشد.
وارد نمودن ایمیل ضروری نیست
انتخاب دسته بندی اجباری می‌باشد.
ok {{ uploadedFileData.name }} uplodaed.
این فیلد اجباری میباشد. کاراکتر وارد شده کم میباشد.

ارسال نظر