گفتگو با قاتل یک دوست در یافت آباد / کیسه بوکس احمد شده بودم او را کشتم! + عکس
حوادث رکنا: جوان افغان که شب گذشته هم خانه خود را در جریان درگیری به قتل رسانده است، جزئیات حادثه را بازگو می کند.
قتل افغان در یافت آباد ، قتل افغان در یافت آباد ، قتل افغان در یافت آباد ، قتل افغان در یافت آباد ، قتل افغان در یافت آباد
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، بامداد امروز رسیدگی به پرونده قتل جوان افغان در یافت آباد که با اصابت 4 ضربه چاقو به قتل رسیده بود در دستور کار محمد وهابی بازپرس ویژه قتل تهران قرار گرفت.
تحقیقات اولیه حکایت از آن داشت که احمد 22 ساله توسط هم خانه ای 18 ساله خود به قتل رسیده بود و با اطلاعاتی که دیگر ساکنین خانه در اختیار ماموران قرار دادند، متهم شناسایی و دستگیر شد.
صبح امروز قاتل در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفت و در اعتراف به قتل گفت:«با مقتول هم خانه ای بودم و از مدتی قبل با هم به مشکل برخورده بودیم.او از من می خواست از آن خانه بروم و من به او می گفتم تو باید بروی.شب گذشته باز هم بر سر همین موضوع با هم بحثمان شد و من با چاقو ضربه ای به او زدم که منجر به فوتش شد.»
بنا بر این گزارش متهم جهت تحقیقات بیشتر تحت اختیار ماموران اداره دهم آگاهی تهران قرار گرفت و رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران در جریان است.
باورم نمی شود هم خانه ام را کشته ام
چند سال داری؟
18 سال
مدارک شناسایی داری؟
نه اما خودم می دانم که 18 ساله ام!
چند سال است به ایران آمده ای؟
یک سال پیش آمدم.می خواستم اینجا کار کنم و برای خانواده ام خرجی بفرستم.اول آرماتور بندی می کردم.بعد مدتی به شمال رفتم و دوباره به تهران بازگشتم و به کار نظافت منزل مشغول شدم.
مقتول را از وقتی افغانستان بودی می شناختی؟
نه در تهران با او آشنا شدم.ما 10 نفر بودیم که با هم خانه اجاره کردیم و شب ها بعد از کارمان به خانه می آمدیم.
هم خانه ام باشگاه می رفت و دوست داشت با ما بجنگد
چه شد که با او درگیر شدی؟
از مدتی قبل با هم جر و بحث داشتیم.او باشگاه می رفت و هر شب به ما می گفت من یک نفری یک طرف و شما 4 نفری طرف دیگر باشید؛ بعد با هم بجنگیم! ما خسته شدیم از اینکه دلش می خواست هر شب با ما کتک کاری کند.برای همین به او گفته بودیم از خانه برود یا اینکه همه ما می رویم و او تنهایی اجاره خانه را بدهد.او در کفاشی کار می کرد و به ما گفته بود دو هفته مهلت بدهید تا حقوقم را بگیرم و بروم.اما دیشب، شب بیستم بود و او هنوز نرفته بود.دوباره شروع کرد به کل کل و دعوا با ما.به همه می گفت بیایید دعوا کنیم.بعد با هم درگیر شدیم و به من ناسزا گفت.من هم برایش چاقو کشیدم.
به قصد کشتن به او چاقو زدی یا می خواستی زخمی اش کنی؟
من آنقدر عصبانی بودم که نمی دانستم چند ضربه به او زدم.در آن لحظه به هیچ چیز فکر نمی کردم.گمان می کردم تنها یک ضربه به او زدم که اینجا گفتند چهار ضربه وارد کرده ام.
از قتل رفیقت پشیمانی؟
بله خیلی ناراحتم.اول جوانی زندگی ام نابود شد و گوشه زندان می افتم.شاید هم قصاصم کنند.من فقط 18 سال دارم!
ارسال نظر