به گزارش رکنا ، در سال 86 گزارش آتش‌سوزی یک خانه به امدادگران آتش‌نشانی رسید آنها پس از خاموش کردن آتش جسد دختر بچه 10 ساله خانواده را پیدا کردند. مأموران در ابتدا فکر می‌کردند وی بر اثر آتش‌سوزی فوت کرده است اما بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد که وی به سبب فشار بر عناصر حیاتی گردنش به قتل رسیده است.

از سوی دیگر مأموران آتش‌نشانی هم عنوان کردند آتش‌سوزی عمدی بوده است.در ابتدا مادر این دختربچه مورد بازجویی قرار گرفت و گفت من شب حادثه کنار دخترم نسرین خوابیده بودم و پس‌از آنکه متوجه آتش‌سوزی شدم تلاش کردم دخترم را از خانه بیرون بکشم اما موفق نشدم.
در تحقیقات بعدی مشخص شد که شب حادثه یکی از دوستان پدر نسرین به‌نام حمید نیز در خانه آنها بوده است و همان شب مقداری طلا و پول هم از خانه سرقت شده است.به این ترتیب حمید به‌عنوان مظنون اصلی شناسایی و بازداشت شد و در همان اعترافات اولیه به قتل نسرین اعتراف کرد و گفت: من سال‌ها با پدر نسرین دوست بودم و به خانه‌شان رفت و آمد داشتم. می‌دانستم که همسرش مقدار زیادی طلا در خانه دارد به‌همین خاطر تصمیم گرفتم خانه دوستم را آتش بزنم و طلاها را سرقت کنم.

شب حادثه به خانه آنها رفتم همسر دوستم مشغول درست کردن غذا بود و من هم سالاد درست کردم و مقداری داروی خواب آور داخل سالاد ریختم. پس از صرف غذا آنها خوابشان برد و من در حال سرقت طلاها بودم که به یکباره نسرین بیدار شد و دید که من طلاها را برداشته‌ام از ترس او را خفه کردم و بعد هم خانه را آتش زدم و از آنجا گریختم.
با اعتراف متهم و تکمیل تحقیقات و همین‌طور شکایت اولیای دم کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 80 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در آن جلسه متهم با پذیرش اتهام قتل گفت: من از کارم پشیمانم به‌خاطر شرایط اقتصادی‌ام یک لحظه وسوسه شدم. حالا هم از اولیای دم می‌خواهم که از گناهم گذشت کنند.
اما قضات با درخواست پدر و مادر مقتول حکم قصاص برای متهم صادر کردند و حکم مورد تأیید قضات دیوان عالی کشور هم قرار گرفت و پرونده به اجرای احکام رفت.
تا اینکه چند روز قبل از اجرای حکم پدر و مادر مقتول ناگهان تصمیم گرفتند از این مرد دیه بگیرند و در صورتی که نتواند به تعهداتش عمل کند حکم قصاص اجرا شود.
چند ماه گذشت و متهم نتوانست دیه را پرداخت کند و به این ترتیب پدر نسرین درخواست کرد تا حکم قصاص اجرا شود اما چون او راهی سفر بود اجرای حکم به بعد از سفر او موکول شد. اما در همین چند روز مرد زندانی به بیماری مهلکی مبتلا شد و پس از بستری در بیمارستان فوت کرد. پس‌از این ماجرا در حالی که اولیای دم همچنان خواهان دریافت دیه دخترشان بودند از پدر قاتل خواستند تا دیه را بپردازد اما او گفت پسرش ملک و املاکی نداشته و نمی‌تواند دیه بپردازد بنابراین اولیای دم از دادگاه خواستند تا دیه دخترشان را از صندوق بیت المال پرداخت کنند.
پس‌از این درخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و برای تصمیم‌گیری در این باره تعیین وقت شد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.