مریم مچ  شوهرش را در پارتی های مختلط گرفت / او جذب زنان بدپوشش می شد

به گزارش رکنا، همیشه به پایمال شدن حقوق زنان به دلیل محدودیت هایی که در پوشش و رفتار دارند، معترض بودم و اعتراض خودم رو با رعایت نکردن اون محدودیت ها نشون می دادم، اما با شکست غرور زنانه ام نظرم تغییر کرد.

خانمی جوان با صدایی آرام اجازه ورود به اتاقم خواست، از چهره اش هویدا بود که می خواهد تنها صحبت کند. اشاره کردم که در اتاق را ببندد که راحت تر باشد.

مریم هستم 36 سال دارم، شنیدم شما در حوزه عفاف و حجاب فعالیت دارید؛ اومدم اینجا که با بیان سرگذشت زندگی ام، از شما بخواهم که کارهای فرهنگی حوزه حجاب و عفاف رو با قوت و توان بیشتری ادامه دهید تا رفتار و ظاهر هیچ زنی، دل زن دیگری را نشکند.

در خانواده ای تحصیل کرده و متمول متولد شدم. یک خواهر و برادر بزرگتر از خودم دارم که همگی تحت تاثیر از شرایط تحصیلی پدر و مادرم، تحصیلاتمون رو در رشته های مطرح و پر طرفدار با موفقیت تمام کردیم.

زندگی مریم در پارتی های مختلط شبانه بر باد رفت

مادرم در ایام خاصی از سال به انجام دستورات دینی مقید بود اما در مابقی اوقات نه؛ ما هم خیلی به اعتقادات دینی پایبند نبودیم.

زمانی که کادر فرهنگی مدرسه درباره رفتار شایسته دختران و رعایت حجاب صحبت می کردند من منتقد شدید و سر سخت این برنامه ها بودم و اعتراض خودم رو بیان می کردم؛ اتفاقا یکی از مربیان پرورشی خیلی منطقی و شیوا فلسفه این دستورات دینی رو برامون توضیح می داد اما من هیچ وقت نخواستم قبول کنم البته هم عقبه فکری خانواده ام اقتضا می کرد و هم شیطنت های دوره نوجوانی و جوانی.

مدرک دکترا که گرفتم با سعید که پسر یکی از دوستان خانوادگی مان بود، ازدواج کردم. هر دو نفرمان از لحاظ شغلی و درآمد در موقعیت عالی بودیم.

من و سعید هفته ای یکبار با دوستانمان دورهمی داشتیم. رقابت در جذابیت و جلب توجه دیگران، بین همسران دوستان سعید، کاملا محسوس بود و من علاقه ای به مشارکت در این رقابت نداشتم؛ آن طور که می پسندیدم می پوشیدم و آن طور که شایسته بود رفتار می کردم.

از مهمانی های بیهوده که هدف آن فقط جلب نظر اطرافیان بود، خسته شده بودم اما سعید اصرار داشت که رفت و آمد ها ادامه داشته باشد.

حدود دو سال که از زندگی مان گذشت، متوجه تغییر رفتار سعید شدم؛ البته سعید خیلی سعی می کرد بی توجهی هایش محسوس نباشد اما من یک زن هستم و از آنلاین بودن های نیمه شب، اظهار نظر نکردن درباره ظاهرم، کم حرفی و لبخند هایی که نصیب من نمی شد و فقط هنگام صحبت با تلفن بر چهره اش می آمد؛ متوجه شدم که کسی دیگر جایگزین من در دل سعید شده است!

در منزل آرامش نداشتم و نمی خواستم از این موضوع به خانواده ام حرفی بزنم. به پیشنهاد دوستم، یک روز در ساعات آخر کار، با شاخه گلی به محل کار سعید رفتم که بتوانم زمینه ای برای صحبت کردن فراهم کنم.

محل کارش خلوت بود. وارد اتاقش که شدم دیدم سعید با همسر دوستش صمیمانه نشسته و بگو و بخند دارد. در آن لحظه ناخواسته به یاد خانم مربی پرورشی دوران مدرسه افتادم؛ فکر می کنم صدای شکستن غرور زنانه ام را حتی او هم شنیده باشد.

در مسیر بازگشتم از محل کار سعید به منزل، دوران زندگی ام از کودکی تا اکنون را با معیارهایی که خانم پرورشی از فلسفه حجاب و عفاف می گفت، بررسی کردم:

زمانی که من صمیمانه و با اعتماد به نفس، مردهای غریبه را مخاطب قرار می دادم، شاید مردی را نسبت به رفتار همسرش دلسرد کرده باشم.

نگرانم پوشش من در جمع دوستان و مهمانی های خانوادگی، فکر مردی را مشغول کرده باشد.

کاش ما زن ها بیشتر به فکر روح و روان هم جنس های خودمان باشیم..

تجزیه و تحلیل:

متاسفانه برخی از زنان و دختران، الزام به رعایت حجاب را محدودیت در عرصه اجتماع و پایمال شدن حقوق خود می دانند و ناآگاهانه با این دستور الهی که البته هر عقل سلیمی نیز پس از شنیدن فلسفه آن قانع می گردد، می جنگندند.

باید گفت همه زنان از نظر وضع ظاهری،لباس و نظافت در یک سطح نیستند؛ کار روزانه، وضعیت اشتغال، معیشت و سطح درآمدخانوادگی وضع ظاهری افراد را متفاوت می سازد؛ در نتیجه زنانی که فرصت بیشتر و بهتر دارند، با جذابیت بیشتری از لحاظ ظاهر و رفتار در میان مردم ظاهر می شوند و این جذابیت ها باعث انحراف خواهد شد؛ چشمان و دل مردان را به دنبال خود خواهد کشاند که تزلزل بنیان خانواده از همین جا شروع می شود.

مبنای حجاب در اسلام این است که لذت های جنسی باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع خالص برای کار و فعالیت باشد. به همین جهت به زن اجازه نمی دهد بیرون از خانه موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه چشم چرانی نمی دهد.

سلامت خانواده و جامعه در گرو پیدا شدن قانون یا اصل حجاب است. در جوامع به اصطلاح آزاد که مداوم، زنان را به سوی جلوه گری و نمایش خویش می کشد و زیبایی های زن مرتب از طریق رسانه ها به جامعه عرضه می شود، در مردان یک نوع احساس عدم رضایت نسبت به همسرشان به وجود می آورد. عرضه انواع مختلف جلوه های زنان، آنان را از همسر خویش سیر کرده و در نتیجه به دنبال شخص دیگری می روند. البته حجاب هم بایستی در لباس باشد و هم در رفتار.

ایجاد پاک ترین و صمیمی ترین عواطف بین زوجین وقتی اتفاق می افتد که مرد چشم به زن دیگری نداشته باشد و زن نیز درصدد تحریک و جلب توجه کسی جز شوهر خود نباشد.

نویسنده : "زهرا پورجمشید" - مشاور و مددکار اجتماعی پلیس شهرستان "فسا"، استان فارس

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی