قتل دختر خائن در تهران
حوادث رکنا: ساعت 4 عصر بود که زنگ تلفن همراه بازپرس کشیک قتل به صدا درآمد. بازپرس پژوهش وقتی شاسی مکالمه را فشرد از سروان میثاقی شنید که یک دختر جوان در غیاب اعضای خانوادهاش به قتل رسیده است.
به گزارش رکنا، محل جنایت در خیابان ابوذر تهران بود و بازپرس با سوار شدن به خودرواش با استفاده از خلوتی خیابانها با سرعت خود را به محل جنایت رساند و نیم ساعتی طول نکشید که رو به روی یک ساختمان مسکونی پنج طبقه توقف کرد.
جمعیت زیادی در اطراف ساختمان دیده میشدند که هر کدام پیش داوریهایی میکردند و همهمهای بود. بازپرس وقتی از نوار زرد رنگ حلقه امنیتی گذشت وارد ساختمان شد و با وجود این که آسانسور سالم بود خواست از پلهها بالا برود.
همه طبقات سه واحدی بود و در آن ساختمان 15 خانوار زندگی می کردند. در طبقه دوم دری که دقیقاً روبه روی آسانسور قرار داشت نیمه باز بود که سر و صدای گریه و ناله از آن شنیده میشد و مشخص می کرد قتل در آن خانه رخ داده است.
وقتی وارد شد خود را در خانهای به مساحت 90 متر دید که در دو سمت هال و پذیرایی راهروهایی به اتاقها و آشپزخانه و سرویس بهداشتی قرار داشت. با سر و صدایی که از داخل اتاقی در ضلع غربی خانه به گوش میرسید بازپرس پژوهش به آن راهرو پیچید.
قتل در اتاق خوابی رخ داده بود که به خود قربانی متعلق بود. جسد ماندانا که 17 ساله بود در چند قدمی تختخواب روی زمین بود. ماندانا به صورت طاقباز و نیمه عریان در وضعیتی دیده میشد که نشان میداد قاتل سعی در تجاوز به وی داشته و موفق نیز بوده است.
آثار کبودی دور گردن جسد مشخص میکرد دختر جوان خفه شده است و قاتل بعد از این که قربانی را از پای درآورده بدون به هم زدن اتاق و جاهای دیگر خانه پا به فرار گذاشته است.
بازپرس برای این که سرنخی را از دست ندهد به همه اتاقها و آشپزخانه سرک کشید. آش نذری که به خاطر روز اربعین یکی از همسایهها پخته بود هنوز گرم بود و روی کابینت دیده میشد و ماندانا فرصت این که آن را داخل یخچال بگذارد نداشت.
مادر ماندانا گریه میکرد و با دیدن بازپرس گفت که دخترش خیلی خوب و مهربان بود ونمیداند به کدامین گناه کشته شده است؟
بازپرس وقتی از او پرسید چه کسانی به آن خانه رفت و آمد داشتهاند جواب قانعکنندهای نداد و اصرار کرد هیچ کس با خانواده آنان اختلاف و خصومتی ندارد و به کسی نیز مظنون نیست. کار مقداری پیچیده بود و نیاز به زمان زیادی داشت با این تصور بازپرس پژوهش به ماموران شعبه ویژه قتل دستور داد موضوع را به طور دقیق بررسی کنند و با مظنونگیری سرنخی به دست آورند.
یک هفته گذشته بود و در این مدت با مشخص شدن این که ماندانا با پسران زیادی دوست بوده است مظنونگیری زیادی صورت گرفت تا این که با بنبست خوردن همه تحقیقات و تبرئه این پسران جوان از اتهام قتل، یک پسر به نام محمود تحت تحقیق قرار گرفت.
این پسر از خانواده همسایه ماندانا بود که در همان ساختمان زندگی میکرد. محمود وقتی رو به روی بازپرس پژوهش ایستاد گفت: من نمیدانم چرا باید مظنون باشم. همه میدانند نمیتوانم دخالتی در قتل داشته باشم چون که اصلاً دوستی با ماندانا نداشتم و کمتر او را دیده بودم.
این پسر ادامه داد: روز قتل من اصلاً در خانه نبودم. صبح که بیدار شدم چون حوصلهام سررفته بود از خانه بیرون زدم ابتدا میخواستم به کوه بروم اما حال قدم زدن نیز نداشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم به سینما بروم و از ساعت 11 صبح تا 4 بعدازظهر به تماشای دو فیلم نشستم که بلیتهای پارهاش هنوز در جیبم است.
محمود چند بلیت پاره روی میز بازپرس گذاشت و گفت: می دانم که بی گناهی ام ثابت میشود اما همین الان که این جا هستم مادر پیرم دارد سکته میکند، من آبرو دارم و نمی خواهم آن را از دست بدهم.
با رفتن این پسر، بازپرس پژوهش از ماموران خواست تا شاخههای دیگری را تحت تحقیق بگیرند و از پسرانی که فامیل هستند و به راحتی میتوانند وارد خانه شوند بازجویی کنند.
چند روز بعد که بازپرس توانست گره از معما باز کند. محمود که تصور میکرد از ماجرای این قتل خلاص شده است با شنیدن یک دلیل بازپرس پژوهش چارهای جز اعتراف ندید. او گفت: من وسوسه شدم. همین!
پاسخ معما:
تنها دلیل بازپرس پژوهش: همان طور که در داستان اشاره شد در خانه مقتول آشنذری به خاطر روز اربعین دیده میشد پس روز قتل اربعین بود، محمود ادعا کرد قاتل نیست و روز جنایت به سینما رفته بود حتی بلیت پارهاش را نیز نشان داد، او نمیدانست روز اربعین سینماها تعطیل است و به دروغ پردازی پرداخت. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
کسی که به زور به دختر 17ساله تجاوز کرده باید اعدام شود همین وبسسس
حالا دوباره بعضیا میان میگن اعدامش نکنید, لذتی ک در گذشت هست در انتقام نیست .شما نظر ندی نمیگن لالی😏اینا باید ب سر خودشون بیاد تو عمق فاجعه رو پی ببرن
چرا بهش میگین خاین..اخه بیچاره توخونش بهش تجاوز کردن کشتن..پناه برخدا
خدایش بیامرزد
میشه بفرمایید چرا خائن هست این دختر. چرا تیترهایی اتفاقات رامبد می زنید.
نویسنده مطلب: در تحقیقات پلیس ارتباط این دختر با چندین پسر مشخص شده بود و دلیل انتخاب عنوان فقط همین بوده است. هر شخصی با هر ارتباط دوستی باید پایبند مسایل اخلاقی و معرفتی باشد ولی متاسفانه در این پرونده مقتول زیاد پای بند نبوده است.
قاتل خائن بوده است نسبت به ناموس وجان آن دختر ونیز خانواده ی دختر وحتی آبروی خانواده ی خودش!
خب حالا چرا تیتر دختر خائن زدین؟
پسره وسوسه شده این بیچاره چیکار کنه زود یه مارکی رو همه میچسبونین
واقعا که...
راست میگویند که آدم دروغگو کم حافظه است.
قتل دختر خائن؟؟؟؟!!
الان این بنده خدا که کشته شده توسط یه هوسباز،چرا خائن محسوب شده؟؟!!
احتمالا باید تن به پسر همسایه میداده بعدش هیچی نمیگفته تا خائن محسوب نشه.
یا ابوالعجب...
بازهم خبرقتل یک دختر جوان!!!
چرا تو مدرسه یه خورده قوانین ونظم یاد بن بچهها نمیدند،. والا خارج،دختربچه پنج ساله میدونه نبایدپسرهمسایه رو خونه راه بده و..... پسران همینطور، چه مرگشون شده،چرا آنقدر عقده ی، جنس مخالف دارند؟! الان که خیلی وقته نظام کاری به محکم بودن حجاب یا ارتباط اجتماعی دخترپسرنداره!!!!
بابا،.... خواهشاً، داخل هر محله ومدرسه روانشناسی و مشاوره رایگان ارایه بدید، بلکه یه خورده فرهنگ،توجه واحتیاط در خانواده ها،شکل بگیره،....کاش امروز جای خبر یه قتل دیگه، اخبار پیشرفت صنعت وزندگی و....بود!
خدا به خانواده هاشون، صبر بده!
چرا به خاطر کثافت کاری یه آدم هوس باز به دختر مردم لغب میدین اون عضوی اومده به دختر مردم با کلک تجاوز کرده حالا اون باید آبروش بره الاهی بمیرم.
حقش بوده
دختری که بدون اجازه خانواده باچندین پسردوست بشه حقشه
دوستانی که میگن چرا دختره خیانت کاره فک کنم بخاطر اینکه با پسرای زیادی همزمان دوست بوده تیتر رو اینجوری نوشتن.ولی بازم دلیل نمیشه که تجاوز بشه.
این فقط ی داستان ساختگی هست اما دمش گرم داستان خوب و سرگرم کننده ای بود