گفتگو با مردی که نوزاد تهرانی را 7 میلیون تومان خرید / فریدون می خواست پدر شود ! +عکس و فیلم
حوادث رکنا: مردجوان که در رویای پدرش شدن بود از مشهد به تهران آمد تا یک نوزاد را بخرد اما در بیمارستان دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، فریدون مرد 33 ساله که کارگر یک معدن در مشهد است با حقوق کم و زندگی کارگری 20 سال در رویای پدرش شدن است و بارها به دکترهای مختلف برای حل مشکلش مراجعه کرد اما جوابی نگرفت و چون این مشکل از سوی خودش است بارها از سوی اطرافیانش زیر سوال رفته و گاهی با همسرش دچار اختلاف شده است.
مرد جوان روزها در رویای پدرش شدن بود و با حقوق کمی که داشت هزینههای زیادی را برای درمان پرداخت کرد اما به درهای بسته خورد و پدرش شدن برایش یک آرزوی دست نیافتنی شد.
روزها گذشت و تا اینکه اوایل سال جاری یک زن جوان به نام راحله که در جریان مشکلات فریدون و همسرش بود خبری وسوسهانگیز را به آنها داد.
راحله میدانست که فریدون و همسرش صاحب فرزند نمیشوند و ادعا کرد با پرداخت پول میتوانند به زودی صاحب یک فرزند شوند.
فریدون با شنیدن این خبر شوکه شده و چند روز در فکر فرو رفته و چون از کنایههای اطرافیانش خسته شده بود با مشورت از همسرش پذیرفت تا این پیشنهاد میلیونی را برای رسیدن به آروزی بچه دار شدن اجرا کند.
7 میلیون برای پدر شدن
راحله از یک مرد افیونی شنیده بود که زن جوانی که اعتیاد به مواد مخدر دارد باردار است اما چون پدر فرزندش نیست، توانایی پرداخت هزینه بیمارستان برای زایمان و بزرگ کردن فرزندش را ندارد و حاضر است در قبال دریافت پول فرزند را بعد از زایمان در اختیار یک خانواده دیگر قرار دهد.
راحله و مرد افیونی سناریوی خرید و فروش نوزاد را در تهران طراحی کردند و با توجه به اینکه از شرایط مالی بد فریدون با خبر بودند و زن افیونی نیز نیاز به پول زیادی نداشت تصمیم گرفتند با دریافت 7 میلیون تومان این معامله را به اجرا برسانند.
فریدون وقتی شنید برای دریافت فرزند 7 میلیون تومان باید پرداخت کند شروع به جمع کردن پول و قرض گرفتن از اطرافیانش شد و توانست پس از 3 ماه پول درخواستی را تهیه کند.
نخستین روزهای نخست تیرماه سال جاری بود که با فریدون تماس گرفته شد تا پول را در اختیار راحله قرار دهند تا با پرداخت هزینه بیمارستان و پس از تولد نوزاد به صورت قانونی بچه را در اختیار وی قرار دهند.
فریدون لحظه شماری میکرد تا اینکه مرد جوان که دلال این ماجرای فرزندفروشی بود با فریدون تماس گرفت و خواست تا از مشهد به تهران بیاید و دفترچه بیمه و شناسنامه همسرش نیز همراهش باشد.
دستگیری در بیمارستان
فریدون روز یکشنبه 9 تیرماه امسال از سوار بر اتوبوس از مشهد به تهران رسید و در ترمینال جنوب منتظر ماند تا مرد دلال که نورالله نام دارد با او تماس گرفت و سوار بر خودرو به دنباش رفت.
همسر فریدون در مشهد منتظر بود تا شوهرش با فرزندشان به خانه بازگردد و فریدون برای اینکه فرزندش را در آغوش بگیرد لحظه شماری میکرد.
نورالله و فریدون به بیمارستان رفتند و این در حالی بود که راحله 7 میلیون تومان پول را گرفته بود و فریدون قرار بود با پرداخت هزینههای بیمارستان نوزاد را تحویل بگیرد.
مادر بچه از که هفته قبل فرزندش را به دنیا آورده بود از بیمارستان ترخیص شده بود اما فرزندش به خاطر حال بدی که داشت در بیمارستان تحت نظر بود.
مادر نوزاد تازه متولد شده دفترچه زن فریدون را تحویل گرفت و عکس خودش را بجای تصویر زن فریدون قرار داد و به قسمت اداری رفت و پس از آن فریدون را به عنوان همسر خودش معرفی کرد و از او خواست تا هزینههای ترخیص و درمان فرزندش را انجام دهد و سپس ناپدید شد.
فریدون که فکر میکرد همه نقشه این افراد قانونی است و میتواند پس از تحویل گرفتن نوزاد برای او شناسنامه بگیرد منتظر بود تا هزینه زایمان با دفترچه بیمه محاسبه شود که قسمت اداری متوجه جعل دفترچه بیمه شد و ماجرا را به ماموران پلیس گزارش کرد.
بدین ترتیب ماموران کلانتری 116 مولوی در محل حاضر شده و فریدون را دستگیر کردند و در این صحنه نورالله نیز که در جلوی بیمارستان منتظر فریدون و نوزاد تازه متولد شده بود نیز بازداشت شد.
گفتگو با خریدار نوزاد
فریدون 33 ساله که کارگر معدن است با هزار دلخوشی و آرزو به تهران آمد تا یک نوزاد بخرد و با خود به شهرشان ببرد اما به خاطر جرم خرید و جعل در دفترچه بیمه همسرش دستگیر شد.
شغل؟
کارگر معدن هستم.
حقوق؟
با 13 سال سابقه کار و 12 ساعت کار در معدن ماهانه یک میلیون 200 هزار تومان حقوق میگیرم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
جعل و خرید نوزاد.
چقدر پول برای خرید بچه پرداخت کردی؟
7 میلیون تومان.
از کجا تهیه کردی؟
از 3 ماه قبل پول جمع کردم و از اطرافیانم قرض گرفتم.
میدانستی این کاری که می کنی جرم است؟
نه. قرار نبود دفترچه بیمه همسرم را دستکاری کنند.
اطلاع نداشتی عکس همسرت را با مادر بچه جابجا کردند؟
نه، به من گفته بودند که هیچ کار خلافی نمیکنند و به صورت قانونی بچه را در اختیار من قرار میدهند.
چطور از ماجرای فروش بچه با خبر شدی؟
راحله که از قدیم میشناختم ماجرای فروش بچه را مطرح کرد و مرا با نورالله آشنا کرد و گفتند بچه را با پرداخت پول تحویل من میدهند که من از مشهد به تهران آمدم و در ترمینال نورالله به دنبالم آمد و با هم به بیمارستان آمدیم که دفترچه بیمه را از من گرفتند و بعد از آن بود که دستگیر شدم.
همسرت از ماجرای خرید بچه اطلاع داشت؟
همسرم با خبر بود.
چرا از بهزیستی بچه تحویل نگرفتی؟
باید ثروت و خانه داشته باشم تا بهزیستی سرپرستی یک بچه را در اختیار ما قرار دهد اما من مستاجر و یک کارگر هستم.
برای درمان به پزشک مراجعه کردی؟
بله، 40 میلیون تومان هزینه کردم اما نتیجه ای نداشت.
مشکل از طرف شما است یا همسرت؟
من، بخاطر همین موضوع هم با اختلافات زیادی پیدا کردیم.
ارزششو داشت یک نوزاد به صورت غیرقانونی خریدار کنی؟
من حاضرم برای بچه دار شدن خون و جانم را بدهم.
چطور؟
من بخاطر اینکه صاحب فرزند نمی شوم طعنههای زیادی میشنوم، شما نمیدانید ارزش یک بچه چقدر برای من زیاد است، حاضرم هرکاری کنم که صاحب یک فرزند شوم.
گفتگو با فروشنده یک نوزاد
نورالله 58 ساله که 5 فرزندش به خاطر بیماری ژنتیکی فوت کرده است ادعا میکند که من اطلاع نداشتم که دفترچه بیمه را جعل کردهاند و هیچ پول از این معامله به من نرسیده است.
ازدواج کردی؟
بله، صاحب 8 بچه شدم که 5 تن از آنها بخاطر بیماری ژنتیکی در 2 و 3 سالگی فوت کردند.
چرا؟
من و همسرم دخترعمه و پسردایی هستیم و بخاطر هم ژن بودن بچههایم دچار بیماریهای خاص میشدند که کلیههاشون بزرگ میشد و سپس فوت می کردند.
چطور با فریدون آشنا شدی؟
از طریق راحله.
قرار بود بچه را بفروشی؟
بله، اما هنوز هیچ پولی به من نرسیده است.
مادر نوزاد را میشناسی؟
بله، من به خانه یکی از دوستانم میرفتم و با هم مواد میکشیدیم که مادربچه را که باردار بود در آنجا دیدم که یک روز ادعا کرد 8 ماه است که باردار است و قصد دارد فرزندش را سقط کند چون پول زایمان و نگهداری بچه را ندارد.
چطور به فکر دلالی افتادی؟
من با ماشین مسافرکشی می کنم که با راحله آشنا شدم و او ادعا کرد که یک خانواده در مشهد هستند که 20 سال بچه دار نمیشوند که همانجا بود ماجرای زن جوان را مطرح کردم و قرار شد بچه را به آنها بفروشیم.
مادر بچه هم اعتیاد داشت؟
بله، شبها در کمپ میخوابید و برای کار نظافت به خانه دوستم میآمد.
پدر بچه را میشناسی؟
نه.
پول را چه کسی تحویل گرفت؟
راحله پول را گرفت و قرار بود پس از پرداخت هزینه بیمارستان و ترخیص یک سهمی از آن پول به من بپردازد که دستگیر شدیم.
راحله فرار کرده؟
نه، به شهرستان رفتم و از ماجرای دستگیری ما خبر ندارد؟
مادر بچه کجاست؟
او ترخیص شده بود و ما برای تحویل گرفتن بچه به بیمارستان رفتیم که فهمیدم دفترچه بیمه زن فریدون دستکاری شده و ما دستگیر شدیم.
نوزاد تازه متولد شده در بیمارستان است؟
بله، چون مادر بچه اعتیاد داشته بچه ناقص است و در بیمارستان بستری است و احتمال دارد فوت کند.
بله، ولی از ماجرای جعل خبر نداشتم.
چطور؟
ما دفترچه را به مادر بچه دادیم تا کارها را انجام دهد و بچه را ترخیص کند اما اطلاع نداشتم که عکس را تغییر داده است، روز یکشنبه ما برای تحویل گرفتن بچه به بیمارستان رفتیم که دستگیر شدیم.
بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران قرار گرفته اند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
بنده خدا تهرانی ها هر اتفاقی میفته تو تهران نسبت میدن به تهرانی ها در صورتی که همشون از جاهای دیگه میان تهران ریشه رو که دنبال کنی میبینی یک نفرشون تهرانی نیستن
مقصرسازمان بهزیستیه که بچه هاروحاضره بدون مهرپدرومادری سالها نگه داره ولی به خونواده های
این طوری نده