ازدواج پنهانی نسرین و فرید بدون طلاق از همسرانشان ! / پسر 17 ساله همه چیز را در فیلم دید
رکنا: وقتی رابطه پنهانی زن و مرد متاهل با پیدا شدن فیلم سیاه لو رفت آنها با هم گریختند و سه سال زندگی پنهانی در پیش گرفتند. آنها که بعد از فوت شوهر زن جوان با هم عقد کرده بودند دیروز در دادگاه خودشان را معرفی کردند.
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، سه سال قبل مرد جوانی به نام رضا به دادگاه رفت و از رابطه پنهانی همسرش نسرین با یک مرد جوان به نام فرید پرده برداشت.
این مرد همچنین فیلم سیاهی به دادگاه ارائه داد که نشان می داد همسرش با مرد غریبه رابطه شیطانی داشته است.
رضا به پلیس گفت : من ۲۰ سال قبل با همسرم نسرین ازدواج کردم و حالا دو فرزند ۱۸ و ۱۶ سال داریم . من و همسرم از همان ابتدا در زندگی با هم اختلاف داشتیم اما به خاطر فرزندانمان باهم زندگی کردیم . مدتی بود به رابطه همسرم با یک مرد غریبه شک کرده بودم تا اینکه دیروز پسرم فیلمی به من ارائه داد که از دیدن آن شوکه شدم. پسرم وقتی در حال بررسی گوشی موبایل مادرش بود فیلم سیاه او را پیدا کرده بود.
با این شکایت و در حالی که رابطه پنهانی نسرین و فرید تایید شده بود هر دو به دادگاه احضار شدند اما آنها قبل از حضور در دادگاه به مکان نامعلومی گریختند و با هم فرار کردند. سه سال تلاش برای یافتن ردی از زن و مرد فراری به نتیجه نرسید تا این که رضا به خاطر ابتلا به تومور مغزی جان سپرد. در حالی که فرزندان رضا و نسرین با عمویشان زندگی می کردند دیروز نسرین و فرید خود را به دادگاه معرفی کردند و تسلیم قانون شدند. به این ترتیب دیروز تحقیق از آنها در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد .
در این جلسه فرید به تشریح جزئیات زندگی اش پرداخت و گفت: وقتی دو ساله بودم مادرم به خاطر ابتلا به بیماری فوت شد و پدرم با زن جوانی ازدواج کرد. نامادری ام من و ۵ برادر دیگرم را مدام اذیت می کرد. او ما را مجبور کرد تا در سن پایین ازدواج کنیم .۱۷ ساله بودم که با یکی از اقوام نامادری ام ازدواج کردم .من همسرم را دوست نداشتم و هیچ گاه رنگ خوش زندگی را ندیدم .
وی ادامه داد : من از شهرستان محل زندگی ام به تهران آمده بودم و سرایدار بودم و هر ماه برای همسر و دو فرزند خردسالم پول می فرستادم تا این که با نسرین در خیابان آشنا شدم. من به او متلک انداختم و او به من لبخند زد و این شروع آشنایی ما با هم بود . نسرین همیشه از بد رفتاری های شوهرش با من صحبت می کرد و چون من دل خوشی از زنم نداشتم به او وابسته شدم ما با هم رابطه برقرار کردیم و نسرین هر بار از رابطه مان فیلمی می گرفت. هر بار که علت این کار را از او می پرسیدم می گفت چون شوهرش همیشه به او بی اعتنا بوده با دیدن این فیلم روحیه میگیرد اما من همیشه از ترس اینکه فرزندانش فیلم را ببیند آن را از داخل گوشی او پاک می کردم.
این مرد درباره لو رفتن فیلم سیاه به قضات دادگاه گفت: آخرین بار من هم با گوشی موبایلم فیلم گرفتم. عصر بود که می خواستم نسرین را به خانه اش برسانم به همین خاطر از او خواستم تا روی صندلی عقب ماشین دراز بکشد تا همسایه ها او را نبینند و من بتوانم او را مقابل در خانه اش از ماشینم پیاده کنم. اما او فیلمی را که من با گوشی گرفته بودم به گوشی خودش منتقل کرده بود. چند روز بعد پسر بزرگش فیلم را پیدا کرده و آن را به پدرش داده بود و این باعث شد تا رضا از ما شکایت کند .
این مرد گفت: خانواده نسرین سالها پیش او را طرد کرده بودند به همین خاطر وقتی این ماجرا لو رفت او از من خواست تا با هم فرار کنیم. من هم که با همسرم هیچ رابطه ای نداشتم همراه نسرین فرار کردم و سه سال زندگی پنهانی را در پیش گرفتیم. وقتی فهمیدیم رضا بر اثر ابتلا به تومور مغزی جان سپرده و فرزندان نسرین پیش عمویشان رفته اند و با او زندگی میکنند به محضر رفتیم و با هم ازدواج کردیم ،چون دیگر نمی خواستیم مخفیانه زندگی کنیم. ما حالا به دادگاه آمده ایم تا تسلیم قانون شویم .
این مرد در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: باور کنید من در مدتی که با نسرین در ارتباط بودم با همسرم هیچ رابطه ای نداشتم . بعد از فرار من و نسرین فهمیدم همسرم دو فرزند خردسالم رها کرده و به خانه پدری اش رفته است. به همین خاطر یک روز به خانه رفتم و فرزندانم را با خود آوردم تا با من و نسرین زندگی کنند. من از ماجرایی که پیش آمده پشیمانم ولی چاره ای غیر ازدواج با نسرین نداشتم. او زن مهربانی است و در این مدت با فرزندانم بسیار خوش رفتار بود و از آنها مراقبت می کرد.
سپس نسرین به دفاع پرداخت و گفت : همسرم از همان ابتدای زندگی مرد بدخلقی بود. او به خاطر بدهکاری های مالی دچار مشکلات روحی و روانی شده و از طرفی به تومور مغزی مبتلا بود و به همین خاطر من با او هیچ رابطه ای باهم نداشتیم .به همین خاطر با فرید رابطه برقرار کردم.
این زن گفت: فرزندانم با عمویشان زندگی میکنند و از من عصبانی و خشمگین هستند و نمی خواهند با من روبرو شود .پسرم هیچ وقت تنهایی های من را درک نکرد .من بسیار تنها بودم و همین بی توجهی های همسرم موجب شد تا با لبخند فرید زندگی ام عوض شود .می دانم کار اشتباهی مرتکب شده ام اما من در شرایط روحی بدی قرار داشتم که با فرید رابطه برقرار کردم.
در پایان جلسه قضات دستور بازداشت فرید را صادر کردند . وی در حالی روانه بازداشتگاه شد که دو فرزند خردسالش که در دادگاه حضور داشتند به شدت اشک می ریختند. قضات دستور دادند تا تحقیقات درباره ادعای این زن و مرد که می گویند در این مدت هیچ رابطه ای با همسران شان نداشته اند تکمیل شود تا با پایان تحقیقات درباره این پرونده حکم صادر کنند.
نگاه کارشناس
ازدواجهای اجباری که گاهی اوقات زمینه خیانت را برای زوجین فراهم میکند در واقع فقط یک بهانه است که برخی زوجین پس از فاش شدن رابطه پنهانیشان برای توجیه اشتباه خود بیان میکنند.
زن میگوید شوهرم به من توجهی ندارد و مرد میگوید همسرم را دوست ندارم.
اما آیا این جملات میتواند این اجازه را بدهد که زوجین براحتی بنیان خانواده را متزلزل کنند؟ این قبیل رفتارهای پرخطر حتی در زندگی زوجهایی که عاشقانه زندگی خود را شروع کردهاند هم دیده شده است.
اما این اشتباه گاهی اوقات فقط به یک رابطه ختم نمیشود. درگیریهای خونین و وقوع جنایت بهدنبال فاش شدن ماجرا و به هم خوردن چندین زندگی از نتایج این گونه رابطههای سیاه به شمار میرود.
زن و مرد در شرایطی که مجبور به زندگی مشترک هستند اگر ادامه زندگی را برای خود سخت ودشوار میبینند نباید فقط به خیانت و حتی جدایی فکر کنند کمک گرفتن از یک مشاور خانواده در این شرایط میتواند بهترین راهکار باشد.خیانت نه تنها هریک از زوجین را گرفتار میسازد بلکه فرزندان و سایر اعضای خانواده را نیز درگیر رفتارهای غیر قابل کنترل میکند.
در مقابل خیانت برای تداوم زندگی میتوان عشق و مهارت در رابطه را جایگزین کرد و اگر تلاش و صبر کردیم و هیچ فایدهای نداشت باید از روشهای قانونی برای پایان این نوع زندگی بهره جست... در بررسی یکصد پرونده که زوجین بدون هیچ علاقهای پای سفره عقد نشستهاند، نشان داده است بخش اعظم آنها با یادگیری برخی ترفندها توانستهاند به زیبایی زندگی رضایتمندانهای را برای خود پدید بیاورند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
فاطمه نورا جوادی - مشاور خانواده
ارسال نظر