به گزارش گروه جنایی رکنا، در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge محسن زالی‌بوئینی و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.
وی گفت: محمد 29 ساله متهم است سال گذشته برای پس گرفتن طلب 80 میلیون تومانی از عموی 57 ساله‌اش به نام اکبر، دو نفر از دوستانش به نام‌های مجید و حسین را برای آدم‌ ربایی اجیر کرد.
متهمان اما در اجرای نقشه شان ناکام ماندند و نتوانستند پول را از اکبر بگیرند. اکنون با توجه به مدارک موجود در پرونده برای محمد به اتهام معاونت در آدم‌ ربایی و سرقت Stealing و برای دو متهم دیگر به اتهام آدم‌ربایی و سرقت مقرون به آزار، اشد مجازات را می‌خواهم سپس اکبر روبه‌روی قضات ایستاد و در تشریح بلایی که سرش آمده بود گفت: سال‌هاست در میدان تره‌بار کار می‌کنم و حجره‌دار هستم. ساعت نزدیک 4 صبح بود که از خانه‌ام در خیابان پاسداران خارج شدم و به پارکینگ رفتم تا با خودرویم به محل کارم بروم اما همان موقع دو مرد نقابدار روبه‌رویم ظاهر شدند. آنها به زور مرا سوار یک خودرو کردند و دست و پایم را بستند. مردان نقابدار با تهدید مجبورم کردند کارت عابر بانک و رمز آن را همراه گوشی تلفن همراه و دستبند طلایی که همراه داشتم به آنها بدهم. آنها همچنین در بین راه به من آمپول بیهوشی تزریق و مرا داخل صندوق عقب زندانی Prisoner کردند. مردان ناشناس بعد از ساعت‌ها مرا در خیابان رها کردند. به همین خاطر از آنها و برادرزاده ام که طراح این نقشه بود شکایت دارم.
سپس مجید 24 ساله که از زندان Prison به دادگاه منتقل شده بود به دفاع پرداخت .وی گفت: محمد را از قبل می‌شناختم. او به من گفته بود 80 میلیون تومان از عمویش طلب دارد. من هم برای کمک به دوستم حاضر شدم در این ماجرا شرکت کنم. ساعت نزدیک 4 صبح بود که محمد، من و حسین را مقابل در خانه عمویش برد. من و حسین داخل پارکینگ منتظر اکبر ماندیم. وقتی اکبر به داخل پارکینگ آمد او را سوار خودرو کردیم و خواستیم کارت عابر بانکش را به ما بدهد. ما او را کتک نزدیم و تهدید نکردیم. حتی در بین راه با او
خوش و بش کردیم و برایش صبحانه خریدیم. ولی حالا به دروغ حرف‌هایی را علیه ما مطرح می‌کند . وی ادامه داد: قرار بود ما کارت عابربانک اکبر را به محمد بدهیم تا دختر مورد علاقه محمد بتواند از طلافروشی 80 میلیون تومان طلا بخرد اما کارت عابر بانک مسدود بود و نتوانستیم حتی یک ریال از کارت برداشت کنیم.
سپس حسین 30 ساله روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: 12 سال بود محمد را می‌شناختم. وقتی با من درددل کرد قبول کردم برای پس گرفتن پول از عمویش به او کمک کنم. ولی نمی‌دانستنم عملی که انجام می‌دهم آدم‌ربایی است. من عکاس و مستندساز هستم و زندگی آبرومندانه‌ای دارم. حالا هم با وثیقه آزاد شده‌ام. از اشتباهی که مرتکب شده‌ام پشیمانم و تقاضای بخشش دارم. من و مجید فکر می‌کردیم قرار است با تهدید، حق دوستمان را از عمویش بگیریم.
وی ادامه داد: باور کنید ما اکبر را کتک نزدیم. چون اکبر بشدت دچار استرس شده بود، من یک آمپول آرامبخش از داروخانه تهیه و به او تزریق کردم. سپس برادرزاده اکبر به اتهام معاونت در آدم‌ربایی و سرقت درجایگاه ویژه ایستاد.
وی گفت: من از 21 سالگی پیش عمویم کار می‌کردم. بارها از او خواسته بودم طلب 80 میلیون تومانی‌ام را به من بدهد اما قبول نمی‌کرد. به همین خاطر برای پس گرفتن طلبم از دوستانم کمک گرفتم. قرار بود با کمک دختر مورد علاقه‌ام از کارت عابر بانک عمویم 80 میلیون تومان طلا بخرم اما کارت عمویم شب قبل مسدود شده بود و ما نتوانستیم هیچ پولی برداشت کنیم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی