رسیدگی به این پرونده از 21 بهمن سال 95 به دنبال درگیری دو دوست به نام‌های احسان و سعید در یکی از خیابان‌های نازی آباد در دستور کار پلیس Police قرار گرفت. شواهد نشان می‌داد درگیری دو دوست با کشته شدن پدر یکی از آنها پایان یافته است. پلیس به محل درگیری رفت و با جنازه غلامرضا 60 ساله که با یک ضربه چاقو به سینه‌اش از پا درآمده بود، روبه‌رو شد.

احسان که شاهد کشته شدن پدرش به دست دوست صمیمی‌اش بود، به ماموران گفت: من و دوستم سعید با هم درگیر شدیم که پدرم برای میانجیگری وارد دعوا شد.ولی نمی‌دانم چطور شد که سعید یکباره روی پدرم چاقو کشید و او را کشت.

سعید 28 ساله بعد از دستگیری به درگیری خونین اعتراف کرد و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge زالی بوئینی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه دادگاه اولیای دم برای متهم حکم قصاص خواستند.

سپس سعید به دفاع پرداخت و گفت: چون پدرم سال‌ها قبل فوت کرده بود به خاطر شرایط بد مالی نتوانستم درسم را ادامه دهم. تا دوم راهنمایی بیشتر درس نخواندم و ناچار شدم کار کنم و مخارج زندگی مادر و سه خواهرم را تامین کنم. من به عنوان پیک موتوری کار می‌کردم ولی چون درآمد کافی نداشتم نمی‌توانستم ازدواج کنم.

وی ادامه داد: به همین خاطر از احسان که دوست صمیمی‌ام بود خواستم دختری را به من معرفی کند. او دختری را به من معرفی کرد اما وقتی به ملاقات دختر جوان رفتم از او خوشم نیامد. به همین خاطر از دختر جوان خواستم دیگر با من تماس نگیرد. وقتی احسان این ماجرا را فهمید ناراحت شد و از من گلایه کرد. او می‌گفت با این کار آبرویش را پیش دختر جوان برده‌ام. من و احسان چند روز بود سر همین موضوع با هم درگیر بودیم. آن روز وقتی بار دیگر من و احسان سر خیابان با هم روبه رو شدیم دعوا میان ما بالا گرفت.

پدر احسان که از محل کارش به خانه برمی‌گشت ما را دید و وارد دعوا شد. او که از ماجرا بی‌خبر بود از پسرش هواداری کرد. من هم که مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو یک ضربه به سینه پدر احسان زدم.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده پسر جوان را به قصاص و 80 ضربه شلاق Whip به خاطر شرب خمر محکوم کرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.