دختر همسایه فرشته زندگی ام شد ولی وقتی او بارداربود، زن بیوه ای سرراهم قرار گرفت و..!
حوادث رکنا: قدم در راه بی بازگشتی گذاشتم که پایان آن، تنها به متلاشی شدن زندگی ام ختم می شود. می دانم با یک تصمیم اشتباه و هوس های خیابانی زندگی ام را تا مرز نابودی کشانده ام در حالی که برای جبران این اشتباه هیچ راه چاره ای ندارم و از رفتار خودم پشیمانم...
جوان 29 ساله در حالی که عنوان می کرد بازگشت به روزهای شاد زندگی برای من تنها یک رویاست و دیگر نمی توانم حتی یک روز از روزهای اوایل ازدواجم را تجربه کنم، گفت: آخرین فرزند یک خانواده 7 نفره هستم و تا مقطع دیپلم تحصیل کرده ام اگرچه علاقه زیادی به تحصیل نداشتم، اما بالاخره با فشار اطرافیان و نصیحت های خانواده ام مقطع متوسطه را به پایان رساندم و به قول معروف با یک معدل ناپلئونی دیپلم گرفتم که پس از آن هم عازم خدمت سربازی شدم.
روزهای پایانی خدمت را می گذراندم که روزی دختر همسایه توجه مرا به خودش جلب کرد. «فرشته» در همسایگی ما زندگی می کرد و در یک خانواده مذهبی و معتقد بزرگ شده بود. پس از خدمت، سعی کردم شغل مناسبی برای خودم پیدا کنم، اما هیچ کدام از شغل های بازار Store برایم جذاب نبود. ماه ها می گذشت و من همچنان شغلم را عوض می کردم این در حالی بود که «فرشته» دانشجوی رشته مهندسی بود و من مردد بودم که آیا خانواده اش به خواستگاری من پاسخ مثبت خواهند داد یا نه؟!
بالاخره موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و شبی با یک دسته گل و جعبه شیرینی به خواستگاری رفتیم. خانواده فرشته به خاطر شناختی که از خانواده ام داشتند به این ازدواج رضایت دادند و بدین ترتیب با حمایت پدر همسرم که مسئول بخشی از یک اداره نیمه دولتی بود به عنوان کارمند مشغول به کار شدم. با کمک مالی خانواده همسرم، ادامه تحصیل دادم و زندگی خوبی را شروع کردم.
محبت آنها نسبت به من وصف ناشدنی است به طوری که پدر همسرم خودرواش را در اختیار من گذاشته بود و خودش با اتوبوس سر کار می رفت در همین روزها که همسرم باردار شده بود من هم سعی می کردم بیشتر به تفریحات خودم بپردازم تا این که روزی در مسیر بازگشت به خانه زنی را سوار خودرو کردم و بدین ترتیب، مسیر زندگی ام تغییر کرد.
آن زن با ابراز محبت نسبت به من از زندگی تلخ و ناموفق خود با همسر سابقش سخن گفت و شماره تلفنی به من داد. 2 روز با خودم درگیر بودم تا این که هوس بر عقلم غلبه کرد و با آن زن قرار ملاقات گذاشتم و کم کم به او وابسته شدم به طوری که قرار شد به صورت پنهانی با هم ازدواج کنیم و همسرم از این ماجرا بویی نبرد، اما هنوز یک ماه از تولد پسرم نگذشته بود که «سیمین» با همسرم تماس گرفت و همه چیز را برایش تعریف کرد.
حالا در حالی همسرم تصمیم به طلاق و جدایی از من گرفته است که من همه پل Bridge های پشت سرم را خراب کرده ام و با این کارم، نزد او و خانواده اش شرمسار شده ام. پشیمانی هم هیچ سودی برایم ندارد؛ چرا که اگر فرشته از من طلاق بگیرد من نمی توانم با سیمین زندگی کنم چون هیچ علاقه قلبی به او ندارم و ... برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
اعدام شکارچی شیطان صفت 40 زن در تهران + عکس
تجاوز به دختر جوان در برابر دوربین خواستگار شیطان صفت / پدرم جواب منفی داد و او این بلا را سرم آورد!
تجاوز به پسر 9 ساله در شامگاه پارک خلوت / مرا پشت شمشادها برد و ..!
شهلا بازی کثیفی برای شوهرش داشت تا اینکه..!
نمی دانم خواهرم کجا و با چه کسی هست! / از دیدن خواهرم و زندگی کثیف خودم شرم دارم!
دختر جوان لباس عروسی را از چوب آویزان کرد و به آتش کشید + فیلم و عکس
وحشتناک ترین تصادف ماشین های غول پیکر روی یخ + فیلم و عکس
دستگیری «سوسک»های معروف داعشی در لباس زنانه + عکس
له شدن خودروی پلیس زیر تریلی در جاده ورودی به اصفهان + عکس های حادثه
اقدام عجیب دختر جوان هنگام بازگشت پدرش از بیمارستان به خانه + فیلم و عکس
قاتل اهوار کودک 2 ساله رشتی امروز شلاق خورد!/این مرد باید اعدام شود+ عکس
اعدام نوعروس خائن / رازی سیاهی که 30 روز بعد از جشن ازدواج لو رفت
بیماری عجیبی که دختر سنگین وزن را به اسکلت شبیه کرد +عکس
نقشه وقیحانه برای معلم سرشناس زاوه
ارتباط شیطانی سامان با زن جوان پدرش / او به اعدام محکوم شد و ..! + عکس
ارسال نظر