به گزارش گروه حوادث Accidents رکنا، او هنوز حرفش تمام نشده بود که ناگهان بغضش ترکید و گفت: «باور کنید نمی‌خواستم این‌طور شود... از وقتی یادم می‌آید پدر و مادری به خودم ندیدم. یا خمار بودند یا نشئه. اوایل درک نمی‌کردم و تصورم این بود که همه همین‌طور زندگی می‌کنند.اما هر چه بزرگ‌تر شدم درکم از اینکه در چه لجنزاری زندگی می‌کنم بیشتر شد. از این وضعیت خسته و افسرده شده بودم. دوست داشتم مثل همه همسن و سال هایم ادامه تحصیل بدهم و دانشگاه بروم تا بتوانم شغل خوبی پیدا کنم.

می‌خواستم زندگی‌ام را عوض کنم اما آنقدر مشکلات در زندگی ما وجود داشت که حتی فکر تغییر هم غیرممکن به نظر می‌رسید. با هر شرایطی که بود بزرگ شدم و به 19 سالگی رسیدم. خواستگاران زیادی داشتم که بیشترشان دوستان پدر و مادرم بودند. اوایل با همه مخالفت می‌کردم اما وقتی فهمیدم با این سطح خانوادگی، هیچ گزینه بهتری نخواهم داشت، به یکی از دوستان پدرم که 10 سال ازخودم بزرگتر بود جواب مثبت دادم و با هزار امید پا به خانه بخت گذاشتم... شروع زندگی‌مان خیلی خوب و رؤیایی بود.

کم کم داشت باورم می‌شد زندگی‌ام تغییر کرده است. اما بعد از شب عروسی «سامان» رفتارش عوض شد. هنوز آرایش عروس در صورتم بود که کتکم زد و از آن روز به بعد با کوچکترین بهانه کتکم می‌زد و مرا در خانه زندانی Prisoner می‌کرد. هیچ راه گریزی هم نداشتم.در اوج مشکلات با خودم فکر کردم اگر طلاق هم بگیرم باید کجا بروم. پدر و مادر معتادم بدون شک بدتر از شوهرم با من برخورد می‌کردند. به همین دلیل ماندم.

سوختم وساختم. اما هر روز حس کینه از زندگی و از اطرافیانم در من بیشتر می‌شد. بعد از یک سال پسرم «عرشیا» به دنیا آمد. گرچه مادر شده بودم و بهترین اتفاق زندگی‌ام افتاده بود اما آنقدر افسرده و عصبی بودم که شیرینی بودن او را نمی‌دیدم.

فکر می‌کردم با تولد «عرشیا»، شوهرم دست از کارهایش بردارد اما او همچنان مرا می‌زد و... از همه متنفر شده بودم. «عرشیا» هم فارغ از دنیای سیاه دور و برش هر روز بازیگوش‌تر می‌شد. یک روز آنقدر شیطنت کرد که نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و وقتی همسرم از خانه بیرون رفت او را حسابی کتک زدم. آن روز حس خاصی داشتم. انگارعقده‌هایم خالی شده بود. از آن روز به بعد هر بار که لج بازی می‌کرد کتکش می‌زدم و چند باری هم با فندک و قاشق داغ، او را سوزاندم. هیچ‌کس خبر نداشت چه بلایی سر من و پسرم آمده و شوهرم هم که هیچ وقت ما را نمی‌دید.

این وضعیت ادامه داشت تا اینکه یک روز همسرم دوباره کتکم زد. اما با هر مشت و لگدی که به من می‌زد دیگر درد احساس نمی‌کردم. همه وجودم پر از نفرت و درد بود. گوشه‌ای کز کرده بودم و دنبال راهی برای انتقام بودم. «سامان» که پایش را از در بیرون گذاشت ناگهان نگاهم به «عرشیا» افتاد. دیگر نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد. فقط سیخ فلزی را از آشپزخانه برداشتم و با همه نفرتی که از «سامان» و زندگی‌ام داشتم آنقدر پسر سه ساله‌ام را کتک زدم که یکدفعه بی‌حرکت روی زمین افتاد. خیلی ترسیده بودم. به سمت راهرو رفتم و زن همسایه را صدا کردم و با هم «عرشیا» را به بیمارستان رساندیم. وقتی بچه را به بیمارستان رساندم و پزشکان حال و روزش را دیدند، او را به داخل اتاقی بردند و من را راه ندادند. تازه آنجا فهمیدم چه بلایی سر پسرم آورده‌ام. هیچ کس جوابم را نمی‌داد تا اینکه مأمور پلیسی بالای سرم آمد و مرا بازداشت کرد. باور کنید خیلی پشیمانم. نمی‌دانم اگر اتفاقی برای پسرم بیفتد چطور می‌توانم زندگی کنم. هیچ کس حرفم را قبول نمی‌کند، اما من در حالت طبیعی نبودم و عقده هایم را سر او خالی کردم و...»

آزار کودک برای رهایی از سرخوردگی‌ها

جعفری، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی مرکز «آرامش»وابسته به پلیس Police اصفهان گفت: «کودک آزاری شامل رفتارهایی است که توسط افراد دیگر بویژه بزرگسالان نسبت به کودکان انجام می شود و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودکان آسیب می‌رساند. برخی از آزارها می‌تواند آثاری منفی داشته باشد مثل ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن کودک از غذا و تماشای تلویزیون و ... فقدان مهارت‌های تربیتی، فشارهای مالی، اعتیاد، طلاق، بیماری‌های جسمی و روانی و ضعف باورهای دینی از جمله دلایل این آسیب به شمار می‌آید. همان‌طور که در این پرونده نیز مشاهده شد زن جوان برای فرار Escape از مشکلات زندگی و اعتیاد والدینش حاضر شده تن به ازدواجی بدهد که آینده‌ای برای آن وجود نداشته است. مشکلات اخلاقی، اعتیاد همسر و فشارهای مالی، سبب آسیب سلامت روحی او شده و زمینه واکنش‌های خشن و سخت او در برابر فرزندش را به وجود آورده است. این زن پس از معاینات تخصصی برای درمان بیماری روحی تحت نظر روانپزشک قرار گرفت.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

اعتراف شوم زن شوهردار به ارتباط با مرد غریبه در چالوس

اقدام زشت امیر تتلو مقابل دوربین + فیلم

پوست سر زن جوان از ته کنده شد! + فیلم لحظه حادثه تکاندهنده (16+)

همسرم داشت کمکم می کرد که دوست دخترم حرفی که نباید می زد را زد

برهنه کردن 88 دختر دانش آموز توسط معلم مدرسه دخترانه

عروس گریم کرد تا از مادر شوهرش انتقام بگیرد

زن صیغه ای شوهرش را به زندان انداخت / وقتی به خانه هوویم رفتم با صحنه بدی روبرو شدم! + عکس

گفتگو با مرد اعدامی دقایقی قبل از مرگ / شیطان شده بودم و ..! + عکس

اعتراف عجیب مرد دوزنه در دادگاه تهران / زن اولم با یک مامور کلانتری ارتباط داشت و..! + عکس

هنوز آرایش عروس روی صورتم بود که سامان کتکم زد و ..!

دختر ایرانی پس از 50 جراحی پلاستیک، عروس مرده شد! + تصاویر

عکس برهنه خودتان رابدهید تا رمز اطلاعاتتان رابگیرید!/هشدار پلیس فتا

2 بار در خانه مرد شیطان صفت باردار شدم و ..! / این زن 10 سال قبل ربوده شده بود + تصاویر

شب شد! به امیر زنگ زدم و او مرا به خانه اش برد / صبح که شد او چهره شیطانی اش را نشان داد و ..!

ارتباط شوم عروس جوان با مرد سبزی فروش تهرانی / دستور حمله سیاه به مادر شوهر + عکس

خواهرم فتانه پنهانی صیغه مرد بازاری شده بود تا اینکه ..!

عملیات سپاه کرج برای دستگیری گروه "ری‌استارت"

قاتل سارا در دادگاه تهران به اعدام محکوم شد

قتل حسابدار جوان ایرانی با شلیک گلوله پلیس امریکا + عکس بیژن قیصر