یادداشتی بر مستند پروژه ازدواج

به گزارش رکنا، مستند پروژه ازدواج:

80 دقیقه /1398

کارگردان: حسام اسلامی، عطیه عطارزاده - فیلمبردار: مهدی آزادی، مسلم تهرانی - صدابردار: احمد افشار، سیوان خسروی - تدوینگر: فرید دغاغله

پروژه ازدواج در مورد محل نگهداری اعصاب و روان است که مدیر آن قصد دارد تعدادی از بیماران خود را به ازدواج یکدیگر درآورد. عطیه عطارزاده در فیلم جدید خود که با کمک حسام اسلامی آن را ساخته اثری چند وجهی ارائه کرده. هرچند ساختار و میزانسن فیلم دقیقا شبیه به بسیاری دیگر از فیلمهای مستند ساخته شده در ایران است ،اما به خاطر موضوع آن و نحوه نزدیک شدن داستان و شخصیت هایش اثری متمایز است. تصور می شود مشکل ترین مسئله در ساختن این فیلم این بود که نگاه دلسوزانه و از بالا نسبت به موضوع و شخصیت ها وجود نداشته باشد. عطارزاده دوربین خود را بیماران نزدیک می کند و لحظاتی از زندگی آنان را به تصویر می کشد که قطعاً امکان نمایش در تلویزیون را نخواهد داشت. این یکی از پیچیده ترین موضوعات اخلاقی است که در مورد آن در ایران فیلمی ساخته شده است. اگر بیماران روانی یک ماه قرص خود را مصرف نکنند تبدیل به انسان های خطرناک می شوند ، صلاحیت ازدواج دارند یا نه. فیلم بی آنکه خود قضاوت اخلاقی انجام دهد کشمکش درونی موضوع را به نمایش می گذارد. سحر یکی از شخصیت ها که جوان ترین قهرمان فیلم است عاشق سیف الله است ، در حالی که آن ها نمی دانند از طرف مرکز صلاحیتشان برای ازدواج تایید نشده و یکدیگر را دوست دارند. کاری که مدیر مرکز احسان می‌خواهد انجام دهد به نظرش کاملاً انسانی و علمی است ، در حالیکه روانشناسان مرکز به شدت مخالف این موضوع هستند . لذا او را راضی می کنند تا بیماران را مورد سنجش صلاحیت قرار دهند. دوربین عطیه عطارزاده کار مشکلی برای ثبت لحظات واقعی بیماران داشته است و احتمالاً رفتار با بیماران ظرافت خاصی داشته که آن‌ها این‌قدر راحت جلوی دوربین او عرض اندام می کنند. ساکنین مرکز احسان مثل کودکان ساده و ابتدایی همه چیز را می بینند و این نه یک موضوع خوشحال کننده بلکه مساله ناراحت کننده است که عطارزاده برای مواجهه تماشاگران با آن در طول فیلم برنامه ریزی کرده تا تلخی این مواجهه را بکاهد. با دیدن پروژه ازدواج از خود می‌پرسیم که واقعاً در دنیای واقعی چقدر آدمها صلاحیت ازدواج با یکدیگر را دارند. عطارزاده مستقیم به این موضوع اشاره نمی‌کند و قسمت شخصی فیلم خود را به خود و همسر سابقش که در آن قرار دارند را به نحوی دیگر برای ما نمایش می دهد. مستقیم نمی‌گوید که آدم های عادی نیز ممکن است دچار مشکلات روحی باشند و ازدواج شان از هم بپاشد ، اما به جای آن با گذاشتن نماهایی از زندگی خود و نریشن روی آن علاوه بر خود افشاگری فداکارانه در جهت آگاهی رساندن به مخاطب ، کاملاً ما را به این نکته می‌رساند عطارزاده موضوع فیلم خود را نه به خاطر عشقی که در فیلم از آن سخن می‌گوید ، بلکه به خاطر باقی پس زمینه های زندگی خود انتخاب کرده است. اگر او این موضوع را انکار کند پس باید بگوییم که فیلمش از خودش جلو می زند. اساسا این هنر مستندساز است که دوربینش را در فضایی قرار دهد که مخاطب بتواند صحنه هایی علاوه بر آن چیزی که مستندساز می خواهد به ما نشان دهد ، ببیند. هرچند که کشمکش های درونی فیلم می توانست بیش از این نشان داده شود اما گویا کارگردان صلاح دیده فیلم خود را به جای صرفاً مخاطب ایرانی برای مخاطبین جهانی بسازد ، چون این موضوع از معدود فیلم هایی است که رویه ناخوش زندگی ایرانی ها را نشان می دهد اما موضوعی صرفاً ایرانی نیست و در همه جای دنیا می تواند اتفاق بیفتد.

محمود صادقلو گیوی برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی