خانمم خیلی حاضر جواب است
رکنا: مردی 25 ساله و متاهل هستم. دو سال است عقد کردهایم. خانمم از همان اول عقد، لجباز و حاضرجواب بود و دوست دارد حرف، حرف خودش باشد. فکر میکند کسی به من چیزی یاد میدهد.
وقتی جایی میرویم اخلاقش خیلی خوب است؛ ولی در خانه حاضرجواب است، بیشتر اوقات هم میگوید من تو را نمیخواستم، به زور مرا به تو دادند، من طلاق میخواهم؛ ولی برای حفظ آبروی خانواده طلاق نمیگیرم، خانمم دو سال از من بزرگتر است، مدرک هر دوی ما کارشناسی است، من شاغلم؛ گاهی رفتارش خیلی خوب است.
پاسخ اول
رضا زیبایی
روانشناس بالینی
بسته به اینکه علت اصلی شرایط کنونی شما چیست، راهبرد درمان و بهبود مشکلات شما نیز متفاوت خواهد بود که به چند فرض شایع و راه حلهای آن میپردازیم.
ازدواج ناآگاهانه
ازدواج از سر ناآگاهی و بیمهارتی زوج و زوجه و حتی والدین آنها در3 مقوله قابل بررسی است:
- نداشتن آمادگی کافی برای ازدواج به این معنا که از نظر رشد و ثبات شخصیتی هنوز به زمان و تجربه بیشتری نیاز دارند.
- ناآگاهی از اینکه چه فردی و با چه خصوصیاتی مناسب ازدواج با آنهاست، در واقع دختر و پسر به واسطه شرایط سنی و بی تجربگی، ازدواج را یک اتفاق میدانند نه یک انتخاب عاشقانه و عاقلانه.
- یا ازدواج بهواسطه خوشآمد والدین بهویژه در ازدواجهای فامیلی یا دوستان خانوادگی یا مناطق روستایی با جمعیت کم. در این نوع ازدواجها بهطورمعمول قربانیان (عروس و داماد) دارای سن پایین، تحصیلات کم و در بیشتر موارد اولین ازدواج در خانواده و اولین فرزند هستند که متاسفانه بهواسطه بیتجربگی خود توسط والدین به قربانگاه ازدواج سوق داده میشوند. شاید برای شما عجیب باشد که از کلمه قربانی و قربانگاه استفاده میکنم، فقط به این دلیل است که آنان که درآستانه ازدواج هستند آگاه باشند و والدین گرامی شان را به مهم بودن یک اصل هشدار دهم:
آمادگی و پذیرش معتبر و حقیقی زوج درانتخاب قلبی و بله گفتن عقلی است. متاسفانه برخی والدین به دلیل اینکه دختر یا پسرشان هنوز نمیداند و نمیتواند برای ازدواج خودش تصمیم بگیرد، برایش تصمیم میگیرند، بیآن که واقعا از میزان آمادگی و پذیرش او اطلاعی داشته باشند و از سوی دیگر فرزند هم بهدلیل اعتمادی که به والدین خود دارد و دوست دارد آنها را خوشحال ببیند به پسر یا دختری که هیچ شناخت، آشنایی و میلی ندارد جواب بله میدهد. البته گاهی در ازدواجهای فامیلی شناخت و آشنایی وجود دارد ولی میلی وجود ندارد. ممکن است تعداد اندکی از این ازدواجها به دلایل کاملا اتفاقی، آرامآرام بهتر شده و پذیرش رخ دهد ولی متاسفانه تعداد بی شمار آنها سرانجام غمانگیزی دارند که در یک کلمه خلاصه میشوند، قربانی.
توصیهای برای بهتر شدن شرایط فعلی
نکته مهم این است که بههیچوجه نخواهید به اجبار، همسرتان شما را دوست داشته باشد و با شما همانگونه گرم باشد که شما با وی هستید. تنها کاری که میتوانید انجام دهید، دادن آزادی Freedom اختیار در تصمیمگیری به اوست. البته شما فقط اشتیاق خود را به قدر کفایت نشان دهید تا وی را از سوی خود مطمئن کنید و نکته نهایی کمک گرفتن از شخص سومی است که هر دو طرف به درایت و مهارت وی اعتماد دارید. ایشان باید بتوانند لایههای پنهان بیمیلی را که خود دهها فرض میباشد، برای زن استخراج کند و به مرد نیز واقعبینی همه جانبهتری بیاموزد تا مسئله را فقط از دید مردانه یا عاشقانه یا حتی خودخواهانه نبیند که البته کار زمانبر و کاملا حرفهای است؛ بنابراین خواهش من این است که این کار را به دست خبرگان بسپارید و نه صرفا دلسوختگان. به زبان ساده بگویم درمان درد شما «خواستگاری مجدد» و واقعی شما از همسرتان است و بله گفتن مشتاقانه وی و نه ناآگاهانه چندین سال قبل. هرگونه زور و اجبار و تهدید و محدودیت و متاسفانه تحقیر و تخریب، فقط خاموش کردن آتشی است که به نسیمی دوباره شعله میگیرد. نکته آخر اینکه در این مطلب فقط به برخی از دلایل اصلی مشکل اشاره شد و نه همه آن؛ که کاری محال است. مسائل و مشکلات ارتباطی و روانشناختی آدمی دلایل بیشمار و گاهی نامشخصی دارد. لذا شما بزرگواران اعم از خوانندگان و همکاران را به احتیاط علمی و نه مطلقپنداری غیر علمی توصیه میکنم.
پاسخ دوم
حسین محرابی
مشاور خانواده
دانش آموخته
دانشگاه فردوسی
تصور شما از لجبازی و حاضرجوابی همسرتان، مسئلهای است که بهتدریج به دلیل نبود درک متقابل و نداشتن گذشت کافی بهوجود آمده است. توجه داشته باشید زمانی که هر یک از زوجین در ابتدای ازدواج بخواهد زهر چشم بگیرد یا بهعبارتی گربه را دم حجله بکشد، این تصور برای دو طرف ایجاد خواهد شد در حالی که اگر منطقی به این مسئله نگاه کنیم، متوجه میشویم اگر فردی بخواهد در زندگی همواره حرف خودش به کرسی بنشیند نباید ازدواج کند چون این امر با شریک شدن در زندگی منافات دارد. حال اگر فرض بر این باشد که یکی از زوجین در زندگی چنین رویهای دارد، بهتر است از لجبازی کردن و مقابلهبهمثل با این شخص پرهیز شود؛ چون تلافیکردن و انجام همان رویه فقط باعث تشدید اختلافات میشود.
طرف مقابلتان را به اشتباهش آگاه کنید
بهترین راهکار برای حل این مشکل، آگاهی دادن به طرف مقابل است به نحوی که او را در موقعیتهایی قرار دهیم که متوجه اشتباه خود بشود و آنگاه تصمیم به اصلاح آن بگیرد. فقط در این صورت تغییر ایجاد شده مثبت و پایدار خواهد بود، هرچند که ممکن است زمان بیشتری طول بکشد.
یک فکر اساسی برای زندگی مشترکتان بکنید
درباره این که همسرتان بهعلت حفظ آبروی خانوادگی به زندگی با شما ادامه میدهد و به شما اظهار بیعلاقگی میکند، باید عرض کنم که اگر این دو موضوع خواسته قلبی و واقعی همسرتان باشد بهتر است یک فکر اساسی برای ادامه زندگی مشترک بردارید و برای شروع حتما باید بهصورت حضوری به مشاوری مجرب و دارای صلاحیت مراجعه کنید. توصیه میکنم تا زمانی که نتیجه قطعی حاصل نشده تصمیم به عروسی و رفتن زیر یک سقف یا احیانا بچهدار شدن نگیرید.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر