رازهای گزیده گویی

در ادامه به تعدادی از این مهارت‌ها اشاره خواهیم کرد که با استفاده از آن‌ها می‌توانید روابطی را که با دیگران دارید، بهبود ببخشید.

احترام کامل؛ این علامت مخصوص گفت‌وگوست!

یکی از مهارت های اصلی گفت وگو «رعایت احترام کامل»است. احترام به دیگری به معنای آن است که دیگری را آن‌گونه که هست به رسمیت بشناسیم و حتی بتوانیم به طور موقت خود را به جای او فرض و تصور کنیم که اگر در شرایط مشابه او بودیم، شاید همان خصوصیات را داشتیم و همان طوری فکر و عمل می‌کردیم. ممکن است آن چه را که دیگران می‌گویند یا فکر می‌کنند دوست نداشته باشیم، اما نمی‌توانیم مشروعیت آن‌ها را به عنوان یک انسان انکار کنیم. یک میزگرد، نماد مناسبی برای گفت وگوی محترمانه است، زیرا گردی میز می‌گوید کسی در این مجلس بالاتر از فرد دیگری نیست؛ اما برای ایجاد برابری مورد نیاز انجام گفت‌وگو به چیزی بیشتر از یک ابزار مانند میزگرد نیاز داریم؛ چیزی مثل داشتن نگرش برابر نسبت به انسان‌ها.

هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو

این دیگر خیلی سخت است. این که ما حرف واقعی خودمان را بزنیم، بدون این که آن را در طعنه و تظاهر بپیچیم. یک رابطه ساده اما سخت و عمیق، دقیقا از همین اصل از دل سخن گفتن، سرچشمه می‌گیرد. «نکند این حرفی که می‌زنم او را ناراحت کند.» مهم‌ترین باوری است که مانع از دل سخن گفتن ما می‌شود. یک جور پیچیده‌تر از دل سخن نگفتن این است که ما فقط برای جلب توجه دیگران حرف بزنیم، نه برای زدن حرف دل مان.

از سرعت خود بکاهید!

آقایان! خانم‌ها! گاهی طرف مقابل فقط حرف می‌زند که حرفش را زده باشد. بعضی وقت‌ها فرصت بدهید که دیگران حرف بزنند و ما فقط گوش دهیم، نگاه کنید و بگذارید طرف مقابل بداند که شما فقط می‌خواهید گوش دهید، بدون هیچ عجله‌ای برای دیکته‌کردن راه‌حل‌هایی که شتاب‌زده به ذهنتان می ‌سد. بعضی وقت‌ها عین کلاس اولی‌ها می‌خواهیم حرف‌هایمان را قبل از این که صورت مسئله را متوجه شده باشیم، از حفظ و به ترتیب بگوییم. عجله نکنید و به صورت مسئله گوش کنید.

گوش بده ببین چی می‌گم!

«چند بار یه حرفی را به تو بزنم؟»، «چرا وقتی حرفی را به تو می‌زنم حواست به من نیست؟»حتما شما هم در مکالمه‌هایتان از این قبیل جمله‌ها درباره کسانی که درست به حرفتان گوش نمی‌دهند، استفاده کرده‌اید. فرق شنیدن با گوش‌دادن این است که شنیدن یک عمل فیزیولوژیک است؛ اما در گوش دادن، ما حرف طرف مقابل را ادراک می‌کنیم. بیشتر وقت‌ها موقع گوش دادن، توجه و حضور ذهن کافی نداریم و حضورمان بیشتر فیزیکی است. انگار داریم حرف‌های طرف مقابل را دنبال می‌کنیم ولی در واقع به چیزهای دیگر فکر می‌کنیم. نشان دادن این که داریم گوش می‌دهیم (مثلا با تکان دادن سر)، این که حرف‌های دیگری را قطع نکنیم، این که ادامه حرف‌هایش را خودمان نزنیم، این که حرف‌هایش را هر جایی که نفهمیدیم سوال کنیم و این که بین شنیدن و گفتنمان فاصله باشد هم در واقع تکنیک‌های عملی گوش دادن هستند.

دانش‌آموز باشید، نه استاد!

«نه صبر کن»، «نه این جوری نیست، بذار من بگم» احتمالا شما هم در گفت‌وگوهایتان از این جمله‌ها زیاد شنیده‌اید یا برعکس، زیاد آن‌ها را به کار برده‌اید. راستش خیلی تقصیری ندارید. ما جوری بار آمده ایم که دلمان می‌خواهد در نقش یک عالِم همه چیزدان در گفت‌وگوها ظاهر شویم تا یک مشتاق به دانستن. فکر می‌کنیم که ما بهتر بلدیم و بهتر می‌دانیم؛ بنابراین در پاسخ به صحبت دیگران اولین حرفی که به ذهنمان می رسد همین است که بگوییم: «نه» و حرف خودمان را بزنیم؛ اما گفت‌وگو وقتی ثمربخش است و باعث پیشرفت و ثبات ارتباط ما با هم می‌شود که بپذیریم همه چیز را نمی‌دانیم. یادتان باشد اولین مهارت ما در گفت‌وگو همین است که به جای این که خودمان را استاد سخنران همه چیزدان بدانیم، به عنوان دانش‌آموز مشتاق یادگیری معرفی کنیم؛ چیزی که متخصصان گفت‌وگو به آن می‌گویند: «موضع یادگیرنده».

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی