داستانک "باز هم اشتباه!"

به گزارش رکنا ، داستانک ها به دلیل کوتاه بودن شان برای بسیاری از افراد راحت تر قابل استفاده اند. و اما برویم سراغ داستانک "باز هم اشتباه!" که از اتفاقات طبیعی در زندگی است.

پرده اول

ساعت یک بعد‌از‌ظهر بود، مادر 90 ساله قابلمه آبگوشت را بار گذاشت. انتظار می‌کشید دخترش از سر کار بیاید. صدای زنگ خانه که به صدا در‌آمد بدون آنکه سوالی بپرسد در را باز کرد. زنی غریبه پشت در بود.

- سلام مادر‌جون، یک لیوان آب می‌خوام، باید یه قرص بخورم.

پیرزن به داخل خانه برگشت تا آب بیاورد، اما ناگهان او با صحنه‌ای وحشتناک روبه‌رو شد. زن ناشناس پشت سرش وارد خانه شده بود. چادرش را برداشت. او مردی زن‌نما بود و چاقویی در دست داشت. جوان 25 ساله با تهدید و توسل به زور شش حلقه النگوی طلای پیرزن را سرقت کرد و متواری شد. بیچاره مادر پیر، از ترس داشت سکته می‌کرد. با اعلام شکایت پیرزن، تیم آگاهی کلانتری خواجه‌ربیع تحقیقات خود را آغاز کردند. تصاویری از سارق حقه‌باز به دست آمد که می‌تواند چهره‌زنی عامل این سرقت را تکمیل کند.

پرده دوم

مرد جوان خسته و کوفته از سر کار به خانه برمی‌گشت. حقوقش را هم از بانک گرفته بود. او در چهار‌راه مقدم سوار یک ماشین سمند شخصی شد. خودرو با سرعت به سمت صد متری کمربندی حرکت کرد.

دقایقی بعد راننده و دو سرنشین سمند روی مرد جوان چاقو کشیدند. او که ترسیده بود صدای کپ‌کپ قلبش را می‌شنید. جیب‌هایش را خالی کردند. 500 هزار تومان وجه نقد و دو دستگاه گوشی تلفن همراه و مدارک شخصی‌اش را برداشتند، در مکانی خلوت او را از ماشین بیرون انداختند و فرار کردند. مرد جوان شانس آورد، چون دوربین مداربسته یک موسسه تصاویر خودروی سمند را ضبط کرده و ماموران کلانتری طبرسی‌جنوبی در یک قدمی سارقان قرار دارند و...

حرف آخر

در مورد بازکردن در خانه به روی افراد غریبه به خصوص وقتی کودکان و افراد کهنسال تنها هستند و همچنین سوار شدن به ماشین‌های شخصی بارها و بارها گفته‌ایم، نوشته‌ایم و هشدار داده‌ایم،

اما...؟برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.