جزییات بیماری ناشناخته "مهنا" یکساله در مراوهتپه + عکس های باورنکردنی
حوادث رکنا: پدر و مادر مهنا، کودک یک ساله مراوه تپهای میگویند: بیماری پوستی ناشناختهای سراغ دخترشان آمده، اما آنان هزینه بررسی و آزمایشها را هم ندارند چه برسد به درمان.

دستها و پاهایش سیاه شده است. کمی کوچکتر از نوزادی یکساله بهنظر میرسد. جثه نحیفش اما دارد بار سنگینی را به دوش میکشد؛ کوچک تر از آن است که اندوه را بفهمد. اما درد را چرا...
اندوه را اما پدر و مادر درک میکنند. پدر که کودکش را با بیماری ناشناختهای به جای بیمارستانهای تخصصی به بیمارستان صحرایی فرستاده است. باز هم قصه بیپولی است؛ فقیر که باشی درد و بیماری، رنجش دوچندان میشود، چه بر شانههای یک مرد، چه بر قلب Heart یک مادر و چه بر دستها و پاهای سیاه شده نوزادی یک ساله.
چشمان کمفروغ مهنا، روایتگر دردها و رنجهاست. دردهایی که نگذاشته پدر و مادر لذت داشتن فرزند را احساس کنند و از شیرین زبانیهایش قند در دلشان آب شود. این بیماری حتی حسرت دست و پا زدن مهنا برای ایستادن و راه رفتن را هم بر دلشان گذاشته است. پدر و مادر خجالت میکشند از نگاه کردن به دختر کوچکشان. با بغضی که راه گلو را به سختی فشار میدهد و گلولههای اشکی که بر گونههایشان میغلطد، بریده بریده سخن میگویند. پدر 24 ساله این کودک میگوید: دستش خالی است و نمیتواند کودک را به بیمارستانهای تخصصی ببرد.
مهران شیخ، خودش این درد را کشیده. دستها و پاهایش سیاه شده و توان کار کردن هم ندارد. همه داراییاش ماشینی مدل پایین است که در سربالایی زندگی گیر کرده و برای نان شبش هم او را معطل گذاشته است.
او درباره بیماری مهنا می گوید: دخترم از 2 ماهگی دچار نوعی بیماری پوستی شد حالا پس از گذشت یکسال و پیشرفت بیماری حتی دیگر توان راه رفتن هم ندارد. مهنا تا زمانی که لکه های سیاه در کنار ناخن دستش ایجاد شود، مشکلی نداشت. حدود 2 ماهش بود که لکههایی کنار ناخت دستش پیدا شد و سبب شد ناخنش بیافتد. بعد از آن لکهها شروع به پیشرفت کردند.
از همان زمان به چند دکتر در شهرمان مراجعه کردیم که متاسفانه تشخیص درستی از این بیماری ندادند. حتی یکبار کل پساندازمان را جمع کردیم و مهنا را به یکی از بیمارستانهای مشهد بردیم. آنجا تکهای از گوشت دست دخترم را برای نمونه گرفتند و آزمایش کردند اما نتیجه درستی از این آزمایشها هم نگرفتیم.
پدر مهنا میگوید: هنوز پزشکی نگفته که این بیماری قابل درمان است یا نه. چند وقت قبل که بیمارستان صحرایی در مراوهتپه ایجاد شده بود، یکی از متخصصان پوست به همسرم گفت اگر دخترتان را به بیمارستانهای شهرهای بزرگ که مجهز هستند ببرید و تحت درمان قرار گیرد، حتما درمان خواهد شد.
اما مگر بیپولی و تنگدستی میگذارد این فرشته کوچک درمان شود. پول مسافرکشی کفاف نان شب را هم نمیدهد چه رسد به هزینههای درمان. چشم امیدشان فقط به خیرین است.
پدر میگوید: یکسال دوندگی کردیم تا چند روز قبل بهزیستی ما را تحت پوشش خود قرار دارد اما کمکی دریافت نکردیم. دخترم با این وضعیت که زانوها، دستها و پاهایش سیاه شده نه میتواند راه برود و نه میتواند بازی کند. خیلی وقتها درد و سوزش مهنا را بیتاب میکند و کاری هم از دست ما ساخته نیست تا آرامَش کنیم.
وی میافزاید: هزینههای درمانی خیلی سنگین است. اگر به شهرهای بزرگتر که بیمارستانهای مجهزتری دارند برای درمان برویم، بازهم نمیتوانیم از پس هزینههای درمان برآییم. کار ما این شده که هر روز سرافکنده به دخترم نگاه میکنیم و شاهد زجر کشیدنش هستیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
-
فیلم تریلر خطر پرواز Flight Risk
ارسال نظر