تهران در اشغال زباله‌گردها؛ هر کوچه یک پادگان زباله‌گردی!/ وقتی مدیریت شهری به حاشیه پناه برده است! + فیلم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بحرانی به نام زباله‌گردی اتباع بی‌هویت که از خیابان‌ها تا دل محله‌ها نفوذ کرده‌اند؛ بدون نظارت، بدون چارچوب، و بدون پاسخگویی هر روز در تهران گسترده تر می شود.  به‌سختی می‌توان خیابانی در تهران یافت که در آن، روزانه یک یا چند زباله‌گرد تبعه خارجی را نبینی؛ افرادی که اکثر آنها  نه پرونده مهاجرتی دارند، و نه حتی حضورشان در کشور به‌درستی ثبت شده است اما در هر گوشه پایتخت حضور دارند.

حضور پررنگ اتباع، به‌ویژه افغان‌ها، در پدیده زباله‌گردی تهران فقط یک مسئله اجتماعی یا معیشتی نیست؛ این تهدیدی امنیتی است که در سایه‌ی نادیده‌انگاری مسئولان، روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود. وقتی هر کوچه تهران پایگاه دائمی یک یا چند زباله‌گرد تبعه می‌شود، دیگر نمی‌توان چشم بر پیامدهای امنیتی، اجتماعی، بهداشتی و فرهنگی این وضعیت بست.

تهران، شهری که در آن زباله‌گردها شناخته‌شده‌تر از ساکنان‌اند

شاید عجیب باشد، اما در بسیاری از محله‌های پایتخت، مردم ساکن را نشناسی، اما چهره‌ی زباله‌گردان را می‌شناسی. از کودک تا پیر، با گونی‌های بزرگ، لباس‌های ژنده ، هر روز ساعت‌ها میان کوچه‌ها پرسه می‌زنند. مسئله وقتی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانیم اکثریت آن‌ها اتباع غیرمجاز هستند که از سوی پیمانکاران شهرداری به کار گرفته شده اند.

سمانه نائینی، فعال اجتماعی ، در گفت‌وگو با رکنا اشاره می‌کند که حضور این افراد نه از سر فقر صرف، بلکه گاهی انتخابی در چارچوب یک سبک زندگی است؛ سبکی که با الگوهای بومی فرهنگی ما سازگار نیست و حتی می‌تواند آسیب‌زا باشد. برخی از اتباع،زباله‌گردی را به‌عنوان بخشی از سبک زندگی‌شان پذیرفته‌اند و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند.

وقتی تهران خاکریزِ بی‌قانونی می‌شود

مشکل فقط در تعداد افراد نیست، بلکه در عدم شفافیت اطلاعاتی، فقدان نظارت سازمانی، و بلاتکلیفی قانونی این زباله‌گردهاست. بسیاری از آن‌ها هیچ‌گونه مدرک هویتی ندارند، در هیچ سامانه‌ای ثبت نیستند و در زنجیره‌ای فعالیت می‌کنند که از پسماند خانگی تا دلال‌های بزرگ فروش زباله را شامل می‌شود. این موضوع از منظر امنیت شهری و نظم اجتماعی به شدت بحران‌زا است.وقتی کنترل نباشد، بزهکاری و بی‌نظمی تنها چند قدم فاصله با خانه‌های مردم دارند.

شهر در قرق تبعیض معکوس

تهران امروز صحنه تبعیضی تلخ است؛ جوان ایرانی با مدرک دانشگاهی و فشار اقتصادی بیکار مانده، اما گروهی از اتباع بی‌هویت با چرخه رسمی جمع‌آوری پسماند، درآمدی ثابت دارند، هر روز در محله‌ها تردد می‌کنند و حتی برخی مناطق را به «حیات خلوت» خود تبدیل کرده‌اند. تبعیض معکوس، یعنی مهاجری که زیر چتر نظارت نیست، آزادتر از شهروند قانونی فعالیت می‌کند.

زباله‌گردی، سازمان‌یافته و فراتر از فقر

اگر فکر می‌کنید زباله‌گردها فقط افراد بی‌خانمان یا معتادند، سخت در اشتباهید. چهره امروز زباله‌گردی، چهره‌ای پیچیده، چندلایه و حتی سازمان‌یافته است. به گفته سمانه نائینی فعال اجتماعی، بسیاری از این افراد نه تنها دچار اعتیاد نیستند، بلکه گاهی سرپرست خانوارند و زباله‌گردی برایشان «شغل دوم» محسوب می‌شود. درآمد قابل‌توجه از فروش پسماند خشک، آن‌ها را به یک نیروی کار پنهان و غیرقانونی تبدیل کرده که جای کارگر رسمی را گرفته‌اند.

وضعیت اضطراری در سایه‌ی سکوت رسانه‌ها و بی‌عملی نهادها

دی ماه ۱۴۰۲، علیرضا زاکانی، شهردار تهران، با لحن قاطع اعلام کرد که با تجمیع مسئولیت‌ها و حذف پیمانکاران متفرقه، بساط زباله‌گردی جمع خواهد شد. اما حالا در فروردین ۱۴۰۴، نه تنها بساط زباله‌گردی جمع نشده، بلکه گسترده‌تر هم شده است؛ گویی هر وعده‌ای که داده می‌شود، زباله‌گردی یک پله مشروع‌تر می‌شود.

شهرداری وعده داده بود که با حذف پیمانکاران، زباله‌گردی را جمع می‌کند. اما واقعیت کوچه‌های شهر چیز دیگری می‌گوید. «سامانه نوماند» و طرح‌های مشابه، بیشتر به شوآف تبلیغاتی شبیه‌اند تا راهکار. در عوض، ساکنان محله‌ها هر روز با گونی‌کش‌هایی مواجه‌اند که بدون اطلاع، وارد حریم خصوصی شهروندان می‌شوند، محله را آلوده می‌کنند، و با ردپایی از آلودگی و بی‌نظمی، پشت سر می‌گذارند.

پایتختِ بی‌پناه، زیر بار زباله و تبعه

تهران زیر پوست خود زخمی عمیق پنهان کرده است؛ زخم بی‌نظارتی، زخم فقر، زخم مهاجرت بی‌قاعده، و زخم بی‌عملی. اگر امروز در هر کوچه‌اش یک زباله‌گرد تبعه هست، فردا ممکن است در هر خانه‌اش یک بحران امنیتی باشد. این فقط بحران زباله نیست؛ این بحران اداره شهری و  بحران سیاست‌گذاری مهاجرتی است.

و تا زمانی که رسانه‌ها، قانون‌گذاران، فعالان اجتماعی و مردم این واقعیت را نبینند، تهران نه شهری برای زندگی، بلکه شهری برای زباله‌گردی خواهد ماند.

 

اخبار تاپ حوادث

وبگردی