اعترافات عاملان قتل رییس بانک در تهران / دختر و مادرش قاتل اجیر کرده بودند + عکس و جزییات

به گزارش رکنا، ماجرای قتلی که 3 مهرماه بازتاپ فوق العاده زیادی را به دنبال داشت و به دلیل حساسیت موضوع بازپرس ویژه قتل محمد مهدی براعه از شعبه 3 دادسرای امور جنایی همراه تیمی خبره از کاراگاهان پلیس آگاهی تهران به دنبال بررسی و علت اصلی قتل و دستگیری متهمین اصلی این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند تا در کمترین زمان این پرونده را به سرانجام رسانده و قاتلین بی رحم رئیس بانک‌ را به دام انداختند.

  قتل هولناکی که گویا نقشه اصلی آن را دختر قربانی جنایت با قصد تصاحب اموال پدرش و با همدستی مادر و شوهر مادرش با اجیر کردن 2 قاتل حرفه ای کشیده بودند.

جزییات قتل رییس بانک در تهران

شامکاه 13 شهریور ماه سال جاری گزارش قتل مرد میانسالی به کلانتری شهرزیبا اعلام شد ماموران در هنگام ورود به صحنه جرم با جسد خونین مردی روبرو شدند که روی زمین افتاده بود و با ضربات چاقو به قتل رسیده بود،.

همین کافی بود تا بازپرس محمدمهدی براعه از شعبه 3 دادسرای امور جنایی تحقیقات در خصوص این پرونده را از همان لحظه شروع کرده و بلافاصله دستور بررسی دوربین های مداربسته محل جنایت صادر و مشخص شد مرد 50 ساله که به تازگی رئیس یکی از شعبات بانک شده بوده 15 سال قبل از همسر اولش که از او یک دختر داشته جدا شده و بعد از آن با خانم دیگری به نام زیبا ازدواج کرده است .

کارآگاهان در بررسی فیلم دوربین های مداربسته متوجه ورود 2 مرد با کلاه ورزشی بیسبال و  لباس هودی و کلاه و دستکش به دست بودند به راحتی وارد خانه ای که درش باز بوده می شوند و سپس با ضربات متعدد چاقو به قلب و گردن رییس بانک، دست به جنایت خونین زده و از صحنه جرم خارج می شوند.

کارآگاهان پلیس آگاهی تهران خیلی زود با اقدامات فنی و پلیسی موفق به شناسایی عاملان این جنایت خونین شده و در عملیات های همزمان و غافلگیرانه 2 عامل قتل رییس بانک را دستگیر کردند.

بررسی های دقیق تر بازپرس براعه و تیم جنایی تهران نشان از آن داشت که دختر جوان در سناریوی قتل پدرش نقش داشته و سعی دارد با داستانسرایی مسیر تحقیقات پلیس را تغییر دهد اما در تحقیقات پلیسی مشخص شد سانیا با همدستی مادرش و آرش شوهر دوم زن قربانی جنایت توطئه قتل رییس بانک را طراحی کرده و 2 مرد را برای قتل اجیر کرده اند.

صبح امروز 2 قاتل اجیر شده همراه با زن سابق رییس بانک و شوهرش برای تحقیقات بیشتر پیش روی بازپرس براعه در شعبه 3 دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفتند و  هرکدام به صورت جداگانه به قتل رییس بانک اعتراف کردند.

اعترافات قاتل اجیرشده

جوان 26 ساله که متهم اصلی این پرونده است در اعترافاتش گفت: من و رضا چند سالی است که باهم دوست هستیم، یک ماه قبل از آن این اتفاق به وسیله یک دوست مشترک به نام سینا با آرش شوهر دوم زن قربانی در یک قهوه خانه آشنا شدیم، سینا در همان ملاقات اول به من گفت که دختر ناتنی آرش یعنی مهناز 17 ساله مدتی است که از پدرش کینه به دل گرفته و چون او خانه را به نام مادربزرگش کرده و خیلی وقت است که به این دختر نوجوان پولی برای مخارجش زندگی اش نداده  تصمیم گرفته اند با ماشین به او بزنند و بعد مدارک مهمش را هم سرقت کنند تا از طریق زورگیری پولی که میخواهند را از پدرش بگیرند.

حسین در ادامه اعترافاتش می گوید: بار اولی که با سینا قرار گذاشتیم او به من گفت با ماشین خودت به رامین بزن و فرار کن من قبول نکردم چون می دانستم به هر شکلی که شده از روی پلاک ماشینم می توانند آدرسم را پیدا کنند اما سینا وقتی متوجه شد که من از انجام این کار منصرف شده ام وعده های وسوسه انگیز مالی  را به من داد ،من هم با رضا مشورت کردم و بعد از چند بار تلفنی صحبت کردن راضی شدم در این کار با آنها همدست شوم.

همدست قاتل افشاگری کرد

در همین میان علی متهم ردیف دوم که در کنار دوستش نشسته بود پرده از این جنایت هولناک برداشت.

رضا 27 ساله در اعترافاتش گفت: اوایل تابستان  امسال من و حسین باهم تصمیم گرفتیم در یک جنایت هولناک که توسط همسر اول ، دخترش و شوهر دوم قربانی جنایت ، رییس بانک را برای تلکه کردن اموالش به قتل برسانیم.

وقتی شروع به ترتیب دادن مقدمات این کار کردیم اصلا فکرش را نمی کردیم که قرار است سجاد را به قتل برسانیم ما در تمام مدتی که با آرش(شوهر دوم زن قربانی) و مهناز زن اول رییس بانک صحبت می کردیم حرف آنها فقط این بود که به او صدمه جدی بزنیم در حدی که ویلچر نشین شود و تمام مدت به دنبال یک نقشه درست و حسابی برای این کار بودیم.

اما در دفعات مختلف وقتی به پای انجام کار می رسیدیم پشیمان میشدیم  و هربار بعد از اینکه آنها متوجه پشیمانی ما در این کار می شدند با وعده های زیادی به سراغمان آمدند که در قرار آخر در خانه مهناز و آرش در یک قرار داد خرید و فروش طلا بین من و دختر قربانی به مبلغ 2 میلیارد تومان به توافق رسیدیم.

بعد از اینکه در مورد مبلغ قرارداد توافق کردیم بعد از خرید لوازمی که نیاز بود و به پیشنهاد دختر قربانی که نقشه اصلی این قتل را کشیده بود 2 دست لباس بر تن کردیم تا در هنگام خروج لباس ها را تعویض کنیم تا شناخته نشویم.

قرار بر این شد تا سارا و مهناز برای آشتی دادن سوری دختر و پدر به بانک محل کار سجاد بروند و بعد اینکه او را راضی به برگشتن مهناز به خانه کلید های خانه را گرفته و به ما برسانند تا ما در اولین فرصت قبل از اینکه سجاد به خانه برگردد مدارک را برداشته و تحویل آنها دهیم .

صبح روز بعد قرار داد سارا و مهناز کلید را به ما دادند و ما برای اینکه بداینم کلید ها درست است یا نه ساعت 10 صبح به خانه مقتول رفتیم از در حیاط وارد شدیم اما وقتی روبروی در اصلی آپارتمان رسیدیم کلیدی که برای قفل حفاظ بود عوض شده بود و ما به ناچار سریع محل را ترک کردیم و با آرش تماس گرفتیم و گفتیم که کلید اصلی خانه اشتباه است، او هم سریع با سارا تماس گرفت و گفت همانجا بمانید تا دختر مقتول با پدرش به خانه برگردد و در را برای شما باز کند.

حدود ساعت یک ظهر سجاد و مهناز با هم به خانه برگشتند و به محض اینکه وارد خانه شدند سانیا چند دقیقه بعد در حیاط را باز کرد و ما وارد راهرو خانه شدیم حدود یک ساعت در آنجا منتظر شدیم تا رامین بخوابد و ما وارد خانه شویم، تقریبا ساعت 2:30 سانیا در اصلی آپارتمان را بازکرد و ما وارد شدیم و پشت سر ما در خانه را بست و اتاق پدرش را نشان داد و ما وارد اتاق شدیم.

من و حسین وارد اتاق خواب رامین شدیم ،او خوابیده بود به سرعت به سراغ  مدارک ، گوشی و کیف دستی اش رفتیم آنها را برداشتیم اما در زمان خروج از اتاق پنجره به هم خورد و سجاد از خواب پرید ،وقتی سجاد ما را بالای سر خودش دید شروع به فریاد زدن کرد در همین لحظه  حسین از پشت گردن او را با یک سیم نازک گرفت و من شروع به زدن ضربه های چاقو کردم اول به گردنش یک ضربه زدم تا صدایش را ببندم و بعد از آن وقتی به سمت محمد برگشت از پشت تا توانستم به او ضربه زدم تا جایی که دیگر از نفس افتاد و روی زمین در خون غرق شد.

من سریع از اتاق بیرون آمدم و با محمد رد پای خودمان را مواد شوینده پاک کردیم و سریع خودمان را به کوچه کناری خانه سجاد رساندیم، آنجا حسین، سارا و مهناز منتظر ما بودند یک تاکسی اینترنتی گرفتیم و اول به چیتگر رفته و بعد از آن با یک تاکسی اینترنتی دیگر به کرج رفیتم.

وی افزود: اول گوشی سجاد را شکاندیم و بعد لباس هایی که تنمان بود را آتش زدیم. دستکش و ماسکی که آرش شوهر مهناز برایمان خریده بود را همراه چاقویی که از آشپزخانه برداشته و رامین را کشته بودیم به داخل رودخانه پرت کردیم و منتظر پیام بدون متن آنها برای گرفتن پولمان بودیم که پلیس ما را خیلی زود شناسایی و دستگیر کرد.

 

ادعای عجیب ساناز در ماجرای قتل شوهر سابقش

این اعترافات در حالی است که ساناز ادعا می کند که هرگز به دنبال کشتن رامین نبوده اند و فقط قصد گرفتن پول و مدارک رامین را داشتند تا بتوانند خانه و اموالش را تصاحب کنند.

سارا در میان صحبت هایش به رفتار تند و بد رامین در زمانی که با هم زندگی می کردند اشاره کرد و گفت:  بعد از چند سال با انجام عمل های زیاد مهناز به دنیا آمد اما او از اینکه بچه ما دختر شده است بارها مرا کتک زد و هیچ وقت نتوانست با مهناز ارتباط خوبی داشته باشد همین موضوع باعث شد تا سانیا به دنبال گرفتن انتقام از پدرش باشد و نقشه این سرقت را کشید، ما اصلا به دنبال قتل سجاد نبودیم و تمام تقصیر ها گردن من است و آرش و سانیا نقشی در این کار ندارند .

Untitled3

آرش که به آرامی روی صندلی نشسته بود تنها اعترافش این بود که هر دو متهم با قصد کشتن و قتل سجاد وارد خانه رامین شدند و می  دانستند که قرار است چه کاری کنند.

بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار دارند و کاوشگری ها در این پرونده معمایی ادامه دارد.

این زن که از همسر دومش آرش 2 فرزند پسر دارد با دستور بازپرس براعه مجدد به زندان منتقل شد.

وبگردی