اواخر خرداد سال گذشته گزارش یک درگیری خونین در پارک گلستان تهران به مأموران کلانتری ۱۵۳ شهرک ولیعصر اعلام شد. پس از آن بلافاصله مأموران به محل اعزام شدند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد پسر ۲۴ ساله‌ای به نام مهران از سوی 3 برادر با ضربات متعدد چاقو بشدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. ساعاتی بعد کادر درمانی بیمارستان‌ اعلام کردند مهران به خاطر شدت جراحات وارده فوت کرده است.

با مرگ پسر جوان تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد و مأموران پلیس ردیابی و دستگیری 3 برادر متواری را در دستور کار قرار دادند و با تلاش گسترده موفق شدند رد آنها را در خانه خواهرشان بزنند و هر 3 آنها بازداشت شدند.

در ادامه تحقیقات میدانی، یکی از شاهدان ماجرا گفت: لحظه حادثه در پارک نشسته بودم که مقتول با موتور وارد پارک شد. شاهرخ هم با دوستش به پارک آمد و از آنجایی که می‌دانستم آنها با هم اختلاف دارند منتظر بودم که درگیر شوند. پس از چند دقیقه و بعد از رد و بدل شدن چند جمله به یکباره با هم دعوا کردند و بعد هم دو برادر شاهرخ وارد ماجرا شدند و هر 3 برادر به جان مهران افتادند.

پس از آن شاهرخ تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: من با او درگیر شدم اما قصد کشتن نداشتم.

برادر دیگر متهم نیز گفت: اختلاف من و برادرهایم با مهران از یک سال قبل شروع شد. من ماشینی را فروخته بودم اما چون هنوز پولش را کامل نگرفته بودم، ماشین پیش من امانت مانده بود، یک روز برادرم با مهران سوار بر ماشین امانتی بیرون رفته بود. در خیابان، مهران دوستش را که راننده نیسان قالیشویی بود، دیده و شوخی نامناسبی کرده و برای اینکه فرار کند از برادرم خواسته بود با سرعت حرکت کند اما همین موضوع باعث شد برادرم تصادف کند. وقتی موضوع را فهمیدم از او خواستم خسارت ماشین را خودش بدهد اما زیر بار نمی‌رفت و بارها در اینستاگرام برای ما کری‌خوانی می‌کرد و استوری‌های توهین‌آمیز می‌گذاشت. روز حادثه در پارک با او درگیر شدیم اما او را با چاقو نزدم.

با این حال تحقیقات مأموران حاکی از آن بود که در جریان درگیری دو نفر از برادرها، مقتول را کنار دیوار نگه داشته و برادر دیگر به نام شاهین او را مورد ضرب و شتم و جراحت با چاقو قرار داده است.

پس از تکمیل تحقیقات و اظهارات متهمان، پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه اولیای‌دم خواهان قصاص قاتل پسرشان شدند.

بعد از آن شاهرخ به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه دوستم به من گفت مهران را در پارک دیده است، من هم برای گرفتن خسارت خودروی تصادفی به آنجا رفتم اما انگار مشروب خورده بود و حالت طبیعی نداشت، از موتورش پیاده شد و به رویم چاقو کشید، بعد هم آن را روی گردنم گذاشت و ‌گفت شاهرگم را می‌زند که در همین لحظه دو برادرم سر رسیدند، اما من هیچ ضربه‌ای به مهران نزدم.

سپس شاهین به جایگاه رفت و گفت: من با مرحوم درگیر شدم و در دفاع از خودم ضربه‌هایی هم به او زدم اما فکر نمی‌کردم ضرباتم آنقدر کشنده باشد که او فوت کند. الان هم خیلی پشیمانم.

پس از پایان اظهارات متهمان و وکلای آنها، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.