اولین عکس از پدر و پسر دهلرانی که با مین جنگی مردند + سرنوشت تلخ از زبان پسرعمو

به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، ترکش های جنگ تحمیلی هنوز هم بعد از 30 و اندی سال،گاه و بیگاه پیکر احساس ساکنین منطقه های مرزی را زخمی می کند.

هنوز هم گاهی سوت دلخراش انفجار به آنها روزی های جنگ و پایداری شان را یادآوری می کند و انگار صورت زمخت جنگ از مقابل چشمان زندگی این مردم رفتنی نیست.

عزا و غمی که از روزهای جنگ یادگار مانده این بار در موسیان چادرش را پهن کرده و بر سر مردم این بخش سایه انداخته است.

از دیروز تا به حال تصویر محسن و کیان از مقابل چشمان مادر یک لحظه هم دور نمی شود.مادر که خود گرفتار موج انفجار شده و پاهایش آسیب جدی دیده است.انفجار و مین و مرگ برای او حالا تنها چند واژه بی اثر نیست. همه داستانی است که به زندگی شیرینش پایانی تلخ و غمناک بخشید.

انفجار مین در دهلران

مرگ محسن و کیان در انفجار مین جنگی

پسرعموی محسن رحمتی در گفتگو با خبرنگار رکنا ماجرای انفجار مین در منزل مسکونی را اینطور روایت می کند:«چند سالی می شد که محسن 34 ساله، در حراست شرکت نفت مشغول به کار شده بود.او برای استخدام در این شغل تلاش زیادی کرد و زحمت و سختی زیادی کشید.بعد در کنار شغلش گاهی برای کمک خرجی به اطراف مناطق مرزی می رفت و پوکه ترکش های جنگی را جمع می کرد و به عنوان ضایعات می فروخت.»

به گفته خانواده محسن، در بخش سمیران دهلران استان ایلام، عده ای از مردم برای امرار معاش ضایعات باقی مانده از جنگ را جمع آوری می کنند و میفروشند.این مناطق پاکسازی شده است اما گاهی ممکن است بقایای مین های چاشنی دار با سیلاب شسته شده و جابجا شود.

پسرعموی محسن در ادامه گفت:«یک روز محسن در حین جمع آوری ضایعات به یک گونی برخورد کرد که داخل آن مین والمربود که او متوجه نشد چاشنی دارد که ناگهان چاشنی داخل مین عمل کرد.محسن در حیاط بود و پسرش پشت سر او مشغول بازی با موبایل بود.وقتی مین منفجر شد محسن تکه تکه شد و پسر 10 ساله اش به نام کیان هم از ناحیه شکم به 2 قسمت شد. پدر و مادر محسن هم کمی آن طرف تر بودند که شکم پدر محسن آسیب شدید دید و در حال حاضر در بیمارستان بستری است و سطح هوشیاری اوخیلی پایین است.مادر محسن هم از ناحیه 2 پا آسیب جدید دیده است و روی تخت بیمارستان است.»

وبگردی