عکس تاریخی از مراسم آش پزان ناصرالدین شاه

به گزارش خبرنگار تاریخ رکنا، در تصویر مراسم آش پزان در زمان ناصرالدین شاه  را مشاهده می کنید.

یکی از ابداعاتی که ناصرالدین شاه جهت بیشتر شدن تشریفات و سرگرمی خود و اطرافیان راه انداخته یود، مراسم جشن آش پزان بود که هر سال در آخر فصل ییلاق وسفرها و شکارهای تابستانی انجام می شد. این مطلب بسیار نقل شده است که این پادشاه در طول پنجاه سال سلطت خود، اکثر اوقات در سفر و شکار و گشت و گذار بود.

علاقه این شاه قاجار به شکار کم از علاقه به داشتن زنهای متعدد نبود،چنانچه به دستور او در شکارگاهها عماراتی ساخته شده بود، ولی کفاف عده ملتزمین را نمی داد، در زمستان روی برف و یخ چادرها برپا کرده، زیر کرسی خودشان را گرم می کردند. درحدود هشت ماه از سال به شکار و گردش، اوقات را می گذرانید، چنانچه راه ارابه رو نبود، با تخت روان و اسب حرکت می کردند، چادر و بنه با قاطر و شتر حمل می شد، شاه چادر قرمز وسایرین چادر سفید داشتند، چادرهای اندرون با تجیرها محصور بود، و در اطراف آنها قراول برای محافظت می گماشتند. در موقع اعیاد هر جا که بودند تشریفات از قبیل آتشبازی و چراغان و غیره ترک نمی شد، حتی تعزیه خوانی و روضه خوانی در ماههای محرم و صفر در سفر به عمل می آمد،در این سفرهای شکاری تلفات شتر و قاطر به واسطه راههای غیرقابل عبور زیاد بود، در یک سفر به کلاردشت سی شتر و بیست اسب تلف شد، دو نفر سرباز از مرض نوبه ( مالاریا) جان دادند، حاصل لگدکوب می شد، مزارع را برای جای چادر تخریب و تسطیح می کردند، برای تهیه آذوقه و علوفه تجاوز و تعدی و تطاول معمول بود.اما رعایا،درین گونه موارد زنها را به محافظت مزارع می گماشتند،چون مردها بیشتر طرف صدمه بودند

 

خود ناصرالدین شاه در سفر ناتمام گیلان مذکور در فوق، که به علت سرمای شدید هرگز به مقصود نرسید و مجبور به بازگشت گردید، می نویسد:

« یک نفر از فراشهای سوار که از حاجب الدوله مرخص شده بود، برود ولیان با پیش خانه می آمده است، از سرما توی راه مرده است ». چهار نفر سوار در کولاک گیر کرده مرده بودند، پنج شش نفر هم از آدمهای صادق خان عرض می کرد‌[ که ] مفقودالاثر شده اند. معلوم نیست چه شده و کجا مرده اند »

اینان پیشاپیش اردوی شاه برای بررسی وضعیت راه می رفته اند، که به دیار نیستی رهسپار شدند. به هر روی این سفرها همراه با اردویی از درباریان و رجال و حرمسرا بود که هزینه بسیار سنگین آن روی دوش دولت و رعیت بود.در اکثر اوقات این سفرها به فیروزکوه، شهرستانک، جاجرود، سرخه حصار، کلاردشت، لار و بعضاً کنار دریا منتهی می شده است و در آنجاها به شکار و تفرج می پرداخته است. گاهی نیز دو سه روز در قصرهای سلطنت آباد، صاحبقرانیه و بعضاً کاخ گلستان توقف می نمود و مجدداً عازم ییلاق و شکار می گردید.

همان طور که قبلاً مذکور گردید، در آخر فصل ییلاق یعنی زمانی که از گرمی هوا مقداری کاسته می شد حدود مهرماه، به دستور وی مراسمی برپا می شده « به نام جشن آش پزان » که این مراسم اکثر اوقات در شهرستانک و سالهای آخر در سرخه خصار برپا می شد، موارد معدودی نیز در جاهای دیگر برپا شده بود، مثلا هنگام بازگشت از سفر خراسان این جشن در سمنان و زمانی که در سفر کلاردشت بوده در کلاردشت، زمانی در لار و غیره برگزار شده است.

در مورد فلسفه این جشن روایات بسیاری نقل شده است، از جمله این که، اساس آن همان آش شله قلمکاری بود، که شاید مادرش نذر پسر تاجدار خود کرده بود

،به روایتی دیگر این آش را سالی که وبا سراسر ایران را فرا گرفته بود، ناصرالدین شاه خودش نذر کرده بوده که از وبا جان سالم بدر ببرد

که سال به سال بر تشریفات آن افزوده است، ولی دستخط ناصرالدین شاه ، که مربوط به اولین سال آش پزان است در سال 1285 ، بطلان دو مورد بالا را ثابت می نماید، زیرا ناصرالدین شاه در مورد این آش که برای اولین بار پخته شده ، می نویسد :

« آش و آبگوشت غریبی به اختراع من برای شب پخته شد، دیگ را آقا ابراهیم [امین السلطان] بار کرد...» و اعتماد السلطنه نیز در خاطرات خود مربوط به این روز نیز می نویسد :

« بندگان همایون میل فرمودند طبخ حضوری جلوی چادر شود و این عمل تکرار یافت ».

چنین به نظر می رسد و خاطرات اعتماد السلطنه نیز حاکی از آن است که سال بعد (1286)، این عمل قدری مفصل تر از سال گذشته انجام شد و مقرر گردید که از آن به بعد، محض سلامتی وجود شاه هر ساله در ییلاق انجام شود. به این ترتیب سال دیگر(1287) که شاه عازم عتبات بود، این مراسم باشکوه هرچه تمام تر توسط آقا ابراهیم، یعنی امین السلطان بعدی که آبدارباشی بود برگزار شد. ولی ناصرالدین شاه در خاطرات خود فقط به ذکر این جمله که « امروز در حضور آبگوشت بار می کنیم » قناعت نموده و از شرح مفصل این ماجرا خودداری نموده است، که این سکوت او شاید به دلیل قحطی و وبائی بوده که در آن سال در ایران حاکم بوده و شاه صلاح ندانسته که از بریز و به پاش درباری چیزی بنویسد.

سال 1288، یک دیگ آشی که در سال 1285 بار گذاشته بودند تبدیل به شش دیگ شد و بعضی از رجال نیز در پاک کردن سبزی و بادمجان پوست کندن شریک شدند و نوازندگان نواختند و برای امرا و شاهزادگان همه گونه بساط خوش گذرانی و به قول ناصرالدین شاه رذالت فراهم بود. سال بعد (1289)، مفصل تر از سال قبل و در شهرستانک این مراسم برپا شده و 9 دیگ بار گذاشتند، شرکت کنندگان در مراسم افزایش یافته زنها نیز حضور یافتند. از قرار معلوم سال 1290 که ناصرالدین شاه در سفر اول فرنگستان به سر می برد این مراسم برگزار نشد، از آش پزان سال 1291 نگارنده موفق به کسب خبری و سندی و نقلی نگردید. در سال 1292 نیز مراسم آش پزان و یا به قول ناصرالدین شاه آبگوشت ییلاقی باشکوه هرچه بیشتر و حضور نقال و خواننده و ... و ... برگزار شد.

هزینه نوع و مقدار تشریفات آش پزان سال 1292 به شرح ذیل بوده است:

تشریفات آش پزان

قیمت اشیای آبگوشت ییلاقی به تاریخ جمادی الثانیه تنگوزئیل 1292

گوسفند 12رأس ،250ریال .نخود قزوینی6من،12ریال.بره 9 رأس،30ریال.لپه باقلا 6 من،12ریال.مرغ 60 قطعه،5/70ریال.سیب 16من 8 ریال.آبلیمو24 مینا،90 ریال .گشنیز 16 من،ریال.قند 24 کله،110 ریال .ریحان 4 من ،25/1ریال.روغن 20من،100ریال.مرزه 1 من، 25/1 ریال.فلفل 16 من 8/1 ریال. جعفری 16 من،18 ریال.لیموی عمانی 9 من 30 ریال.تره24 من،8 ریال.گلپر خشک 10 سیر،11 ریال.چغندر50 من ،5/12 ریال.سماق شکی 1 من ،5/0 ریال .کدو100 عدد 5ریال.آلو بخارا12 من، 72 ریال .بادنجان 1500 عدد 5/7 ریال.گوجه برقانی 12 من ، 98 ریال . پیاز 20 من ،1 ریال.لپه 6 من، 12 ریال. نمک30 من 5،/2ریال.لوبیای سفید 6 من، 6ریال.

جمع کل75 / 1090

متقال جهت کیسه 15 زرع، 15 ریال. کرباس 2 توپ ،8 ریال

هیزم12 خروار،120، ریال .کرایه ،150 ریال . جمع293

 

---

عصرانه شاه یکماهه به خرج

امین السلطان آقا ابراهیم می آید

در نیاوران 15.در شکراب 14.در شهرستانک.عسل 2

 

باقلای تازه 5/3 ریال.

جمع 100 ریال برات صادر شده

 

 

سال 1293 در حالی که هوا بسیار سرد شده بود و کوه البرز را قدری برف زده بود، دیگهای بزرگ زیاد در دوشان تپه بار گذاشته شد و مراسم با شرکت شاهزادگان و حضور عکاس ،اعاظم،خواجه ها و غلام بچه ها، سنتورزن و کمانچه زن و خواننده برگزار و به شاه بسیار خوش گذشت.

سال 1295 نیز ناصرالدین شاه برای بار دوم به فرنگ رفت و این مراسم انجام نشد ولی در سال 1296 در روز 28 شعبان در شهرستانک مراسم اجرا گردید، سال 1297 در کلاردشت و سال 1298 در قریه «گرماب در» لار مراسم آش پزان برپا گردید و به قول ناصرالدین شاه همه رجال، حتی شیخ الاطباء هم سبزی و بادمجان پاک کردند. سال 1299 این مراسم در شهرستانک انجام شد.در سال 1300 هنگامی که ناصرالدین شاه از خراسان باز می گشت در سمنان اطراق و این مراسم با تشریفات هرچه تمام تر و با حضور مطرب و رقاص و خواننده و ... و ... برپا گردید.

در سالهای 1301 تا 1307 نیز به ترتیب مذکور در فوق جشن آش پزان در شهرستانک انجام می یافت، دیگ زیاد و اقسام گوشتهای پرنده و چرنده و ادویه و سبزیجات و میوه های مختلف و قند و شکر و غیره حاضر بود، مطربهای درباری طرفی می نشستند و نوازنده ها می نواختند به طوری که مراسم با نوای موسیقی شروع می شد و وزرا، شاهزادگان و سیاسیون به امر ناصرالدین شاه بادمجان و کدو پوست می کندند و سبزی پاک می کردند، بعضی در دل به شاه لعنت می فرستادند و بعضی دیگر این روز را یک وسیله خوشگذرانی قرار داده و به قول ناصرالدین شاه رذالت و هرزگی زیاد می کردند، در حضور شاه به بازی تخته و غیره و برد و باخت می پرداختند و شاه از این همه احساس خوشی داشت و در اکثر اوقات آخر روز آش پزان در دفتر خاطراتش می نوشت « الحمدلله خوش گذشت». اگر قرار بود صاحب منصب، حاکم، شاهزاده و یا رجلی ملقب به لقبی شود و خلعتی بگیرد در آن روز به این افتخار نایل می گشت!. در این روز در برقراری جشن و پایکوبی نهایت اهتمام به عمل می آمد، و بجز مطرب و رقاص و خواننده، اشخاصی مثل اسمعیل بزاز، کریم شیره ای و سایر بازیگرها، بازی در می آوردند و ناصرالدین شاه از این بازیهای به قول بعضی از ناظرین، بی مزه، لذت می برد. در سال 1306 که ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان بود این مراسم انجام نشد. از مراسم سال 1308 نیز برگه ای در دست نیست. اعتمادالسلطنه هم به جشن آش پزان در این سال اشاره ای ننموده است. شاید هم به دلیل واقعه رژی و گرفتاریهای مربوط به آن، شاه رغبتی به انجام این رسم سالیانه ننموده است.

 

 

کدخبر: 861571 ویرایش خبر
لینک کپی شد
اندیشه مختاری
آیا این خبر مفید بود؟