نقش دولت در بازار بورس
تداخل نقش دولت و بخش خصوصی در بازار بورس/ جبران 7 درصدی کسر بودجه دولت روحانی با فروش سهام شرکت های دولتی
رکنا: بازار بورس اوراق بها دار گرچه در تئوری بازاری پر تکاپو و سود آور می تواند باشد ولی در ایران در فقدان وجود مولفه های بازار آزاد در بورس تهران، بازار بورس را مبدل به موتور کمکی تولید سرمایه برای دولت کرده است. این به معنای این نیست که سرمایه گذاری در این بازار نادرست است، بلکه به این معناست که سرمایه گذاران باید اطلاعات دقیق و کافی از ریسکهای پیش رو در بازار سهام تهران داشته باشند تا بتوانند در حفظ سرمایه و سودآوری آن موفق باشند.
بازار بورس تهران / به گزارش خبرنگار رکنا ،بیشتر شرکتهایی که در بازار بورس حضور دارند دولتی هستند. فروش سهام این شرکت ها وهمچنین مالیات بر معامله سهام این شرکت ها منبع درآمد مهمی برای دولت است. در دو سال آخر دولت روحانی، دولت با فروش سهام شرکتهای دولتی توانست ۷ درصد از کسر بودجه خود را جبران کند. مهمترین نگرانی سرمایه گزاران در بازار بورس تهران تداخل نقش دولت و بخش خصوصی در بازار است.
در اکثر مواقع شرکتهایی که دولت آنان را به بخش خصوصی واگذار کرده است، خریداران کسانی نبوده اند جز افراد با نفوذ و در حلقه قدرت کشور. برخی از این شرکت ها به موسساتی واگذار شده اند که معافیت مالیاتی دارند و با متصل بودن به مراکز سیاسی قدرت در کشور، امکان رقابت منصفانه از بخش خصوصی مستقل از حلقه قدرت را ربوده اند. تنها کمتر از ۱۶ درصد اموال دولت به بخش خصوصی مستقل واگذار شده و مابقی همچنان در حلقه قدرت نظام سیاسی کشور باقی مانده اند.
در چنین شرایطی، فرصت رقابت منصفانه در بازار آزاد برای شرکتهای خصوصی مستقل وجود ندارد و ریسک سرمایه گذاری در چنین بازاری بسیار بالاست چرا که بخش خصوصی از امکانات شرکتهای دولتی و یا متصل به قدرت برخوردار نیست و عملکرد مالی شرکتهای دولتی و شرکتهای متصل به قدرت لزوما به مدیریت منضبط مالی و یا به مرغوبیت کیفیت تولیدات آنها ارتباطات ندارد.
شاخص های عملکرد خوب این شرکت ها نشاندهنده مولفه هایی که قیمت سهام یک شرکت را در یک بازار رقابتی تعیین می کنند نیست و سیگنال های بازار برای خرید و یا فروش این شرکت ها، گمراه کننده و بر گرفته از اصول حاکم بر علماقتصاد نیست. سرمایه گذاران با تجربه معمولا در بازاری که شفافیت کافی در مورد عملکرد شرکت ها وجود ندارد سرمایه گذاری نمی کنند. علاوه بر شفافیت در عملکرد شرکت ها، آیین نامه ها و قوانینی که کفه ترازوی معاملات منصفانه را به سمت شرکتهای متصل به حلقه قدرت سنگین می کنند دلیل محکمی برای پرهیز در سرمایه گذاری در چنین بازاری است.
در بازارهای سهام پر تکاپوی اقتصادهای بزرگ جهان که راندمان بازار به سبب شفافیت و تعداد معاملات بالاست معمول است که گفته می شود“ اقتصاد کلان بازار بورس نیست و بازار بورس هم اقتصاد کلان نیست” این به معنای این است که اقتصاد کلان کشورها تا حد زیادی مستقل از عملکرد شرکت های حاضر در بازار بورس است ولی در ایران بخاطر حضور گسترده شرکت های دولتی در بازار سهام، کنترل قیمت تولیدات این شرکت ها توسط دولت و همچنین کنترل شدید عوامل موثر در قیمت گذاری بر روی داراییهای شرکت ها از طریق کنترل نرخ تبدیل ریال به ارزهای خارجی، عملکرد اقتصادی این شرکت ها آنچنان در اقتصاد کلان کشور تنیده شده است که گزاره بالا به هیچوجه نمی تواند برای بازار ایران گزاره صحیحی باشد.
این در هم تنیدگی اقتصاد کلان و بازار بورس، بازار بورس را تحت الشعاع نوسانات اقتصاد کلان کشور نظیر کسر بودجه دولت قرار می دهد و ریسک سرمایه گذاری را در بازار بورس افزایش می دهد. بازار بورس اوراق بها دار گرچه در تئوری بازاری پر تکاپو و سود آور می تواند باشد ولی در ایران در فقدان وجود مولفه های بازار آزاد در بورس تهران، بازار بورس را مبدل به موتور کمکی تولید سرمایه برای دولت کرده است. این به معنای این نیست که سرمایه گذاری در این بازار نادرست است، بلکه به این معناست که سرمایه گذاران باید اطلاعات دقیق و کافی از ریسکهای پیش رو در بازار سهام تهران داشته باشند تا بتوانند در حفظ سرمایه و سودآوری آن موفق باشند. در غیر اینصورت سرمایه گذاری در بورس تهران، کاری پر خطر خواهد بود.
ارسال نظر