رکنا گزارش می دهد؛
ماده 4 یک قانون، عامل رشد قارچی ویلاسازی های غیرمجاز در مازندران/ راهکار؛تأمین معیشت بومیان منطقه است
رکنا:در ۳ شهرستان استان مازندران، ۹۵۳ قطعه معروف به ۱۰هکتاری وجود دارد که معروف به جنگلهای جلگهای است و طبق قانون و مقررات تبدیل کاربری، افراز و تفکیک آنها ممنوع است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تخریب حدود ۶۴ ویلا در نوشهر مازندران که در مرزهای منابع طبیعی ساخته شده بود یکی از پر بحثترین خبرهای هفته گذشته بود. در این خبر اعلام شده با ورود دستگاه قضا ۶۴ ویلا متعلق به یک فرد تخریب شده است. ویلا هایی که به صورت قانونی ساخته شده و انشعابات را به صورت قانونی مجوز گرفتهاند. این ویلاها که برای فرزندان یک چهره مشهور اقتصادی است در یکی از زمینهای جلگهای چندینهکتاری احداث شده بود. در همین راستا با بررسیهای صورت گرفته مشخص شده برخی افراد و نهادها در دادن مجوز غیرقانونی به این گروه همکاری کرده و کار را برای ساختوساز غیرمجاز در این پهنه وسیع تسهیل کردهاند.
مدیر کل سابق محیط زیست استان مازندران در این باره به خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: کل مرز منابع طبیعی و مستثنیات حدود ۱۴ هزار کیلومتر است که در اداره کل منابع طبیعی سالی به طور میانگین ۵۸ کیلومتر را تثبیت میکنند، که اگر هیچ مشکلی پیش نیاید حدود ۲۳۷ سال دیگر این عملیات به پایان میرسد. این طنز تلخی است وقتی سخن از زمین خواری میزنیم و هیچ اقدامی برای تسریع درتثبیت این مرزها انجام نمیدهیم.
ابراهیمی کارنامی در ادامه با اشاره به وضع قوانینی در این راستا افزود: بیدانشی مسئولین در وضع قوانین یکی از مشکلات اصلی ماست. در سال ۹۶ در مجلس شورای اسلامی، قانون تشدید مجازات استفادهکنندگان از آب و برق غیر مجاز تصویب شد؛ اما در آن یک ماده ۴ وجود دارد که میگوید« اگرکسی تخلف کرد و در محیط زیست ویلا ساخت به آن انشعابات آب و برق و گاز بدهید تا به صورت غیر مجاز انشعاب نگیرند، اگر نتوانست اثبات کند مجازاتش کنید».
وی در ادامه بیان کرد: ویلاهایی که قبل این قانون ساخته میشد آب و برق و گاز قانونی نداشت ما نمیتوانستیم تخریبش کنیم حالا که آب و برق و گاز قانونی مجوز گرفته چطور میتوان تخریب شان کرد. ضمن اینکه این زیر ساختها آسیب زیادی به منابع طبیعی میزند و بازگشت آن با تخریب هم جبران نمیشود.
مدیر کل سابق محیط زیست با تأکید بر حفظ مرزهای منابع طبیعی افزود: چرا نباید برای رسیدگی به این موضوع بودجه اختصاص یابد تا تثبیت مرز منابع ملی و طبیعی درست شود برای اینکه ما مرزمان را تثبیت نکردیم و مرزها را حفظ نمیکنیم.
وی با ارائه پیشنهادی گفت: راهکار دیگر برای تثبیت مرزهای منابع طبیعی تأمین معیشت بومیان منطقه است. مردم محلی برای رفع نیازهای معیشتی مجبور به فروش زمینهای کشاورزی خود هستند. چرا که باغداری و کشاورزی دیگر برایشان آوردهای ندارد و نمیتوانند نیازهایشان را تأمین کند. وقتی یک روستایی بچهاش باید ازدواج کند و خودش و همسرش بیمار هستند وهزینههای زیادی برای درمان میکنند مجبوربه فروش املاک خود میشود.
کارنامی با تأکید بر اینکه کشاورزی هم کم اهمیتتر از حفظ منابع طبیعی نیست ادامه داد: کشاورزان ناچارند زمینهایشان را به سازندگان بفروشند. دولت باید برای این افراد فکری کند.
وی با اشاره به وضع قانون دیگری افزود: یک قانون غلط دیگر در سال ۸۵ که باعث شد یک شبه هزاران چاه حفر شود؛ تصویب قانون مجاز کردن چاههای غیر مجاز قبل سال ۸۶ بودکه با تصویب این قانون تمام چاههای غیر مجاز با پرداخت مبلغی مجوز گرفتند تا این سال این افراد به طور غیر قانونی شیره سفرههای زیر زمینی را مکیدند و بعد از آن سال هم با حفر چاههای مجاز این کار را تشدید کردند.
این فعال زیست محیطی ادامه داد: تأمین معیشت روستائیان و کشاورزان با دخیل کردن آنان در منافع جنگلی و محیط زیست میتواند به کاهش آسیبهای محیط زیست کمک کند. واگذار کردن جنگلها به روستاییان در جهت بهرهبرداری وحفظ و نگهداری به توسعه پایدار محیط زیست کمک میکند. روستاییان نه پولدارها بیایند در جنگلهاگردشگری و طبیعت گردی راه بیندازند و سودش را هم ببرند. متأسفانه در این زمینه هیچ برنامهای نداریم و تازه اگر هم راه بیفتد هزار دست انداز برایش درست میکنند که عملاً اجرای آن غیر ممکن میشود.
ورود بشر به جنگل سمسکنده توالی اکوسیستم را بهمزده است
وی با اشاره به رفع موانع تولید و سرمایهگذاری در حوزه محیط زیست گفت: فرض کنید در میانکاله ، سمسکنده در مازندران و دشت ناز ظرفیت درآمدزایی هزاران دلاری در سال برای منطقه را دارد. اما در واگذاری آن هزاران مانع وجود دارد و همین موضوع باعث به تعویق افتادن تصمیمات در این حوزه و برنامهریزیها خواهد شد. سالانه داریم میلیاردها تومن برای نگهداری این جنگلها هزینه کنیم در حالی که هیچ درآمدی نداریم. اگر این موانع برداشته شود محیط زیست به جای اینکه هزینه بر باشد درآمدزا خواهدشد و دیگر نیاز نیست که از خرانه برای نگهداری آن برداشت شود.
ابراهیمی کارنامی معتقد ورود بشر به جنگل سمسکنده توالی اکوسیستم را بهمزده است و در ادامه میگوید: درجاده سمسکنده یکطرف حیات وحش است و یک طرف پارک است، در قسمت پارک همه چیز مرتب و منظم زیبا و تمیز است و مردم در حال استفاده هستند. اما در قسمت حیات وحش نه فنس داریم نه نظافت رعایت شده و نه رسیدگی میشود، مردم از هر طرف وارد آن میشوند و به حیات وحش صدمه میزند، آتش روشن میکنند و به نظر من این جنگل دیگر حیات ندارد و پیر شده و تلاشی در جهت جوانسازی آن انجام نمیشود این جنگل دیگر زادآوری نخواهد داشت.
ارسال نظر