در گفت و گو با رکنا مطرح شد
نبود امنیت شغلی، عامل فرار جوانان از ازدواج/ مهمترین معضل بیکاری عقب ماندگی کشور است
رکنا:شاید بتوان گفت مشکلات اقتصادی همانند سالهای گذشته مهمترین عامل تأخیر در ازدواج جوانان بوده است، به گونهای که فرد برای شروع زندگی مشترک خود با حداقلترین قیمتها تا چند سال پس از شروع زندگی هنوز درگیر باز پس دهی مبالغ خود برای صرف اموری، چون مراسم عروسی، تهیه جهیزیه و مسکن است.
محمدرضا زارع آسیب شناس اجتماعی در گفت و گو با رکنا با بیان اینکه بیکاری یکی از بزرگترین معضلاتی است که توازن و تعادل جامعه را بر هم میزند و باعث ایجاد بحرانهای متعددی در عرصههای مختلف زندگی فردی، اجتماعی، روانی، اقتصادی و حتی سیاسی میشود گفت: بیکاری جوانان از جمله مسائلی است که به دغدغه ای برای آنها و خانوادههایشان تبدیل شده است، والدینی که خود را به آب و آتش می زنند تا فرزندشان تحصیلات عالی برای استخدام داشته باشد.
این آسیب شناس اجتماعی با تاکید بر اینکه شغل و مسکن یکی از دغدغه جوانان بیکار است و بیکاری و ازدواج جوانان جز مسائل مهم و بنیادیترین چالشهای هر جامعهای است افزود: اگر برای حل مسائل مربوط به این موضوع برنامهریزیهای لازم صورت نگیرد قطعاً آمار افراد مجرد و همچنین سن ازدواج در ایران بالا میرود.بیکاری و عدم امنیت شغلی جوانان، باعث شده بیشتر از گذشته این پدیدهها عاملی برای فشار در زندگی مشترک آنها شوند.
محمدرضا زارع آسیب شناس اجتماعی با اشاره به اینکه معضل بیکاری به عنوان یکی از عوامل افسردگی و خصوصا در بین مردان است چراکه آنان در عرف جامعه نان آور خانواده هستند ادامه داد: این بیکاری و عدم کسب درآمد سبب ایجاد دلخوری٬ خودخوری٬ احساس غم و اندوه و در بعضی افراد سبب ایجاد عصبانیت و پرخاشگری میشود.از علائم دیگری که افراد بیکار دارند میتوان به اضطراب اشاره کرد. این اضطراب ناشی از احساس امنیت نداشتن نسبت به آینده است و دائم نگران این هستند که زندگی شأن دستخوش چه تغییراتی میشود و چه کار خواهند کرد.
محمدرضا زارع گفت: فردی که مشغول به کار است و نگران اخراج از کارش، دچار اضطراب ٬استرس و دغدغه میشود ولی فردی که شغلش را از دست داده اضطراب کمتر ولی افسردگی بیشتری دارد. کسی که به علت بیکاری دچار افسردگی و اضطراب شده است اگر دیگران به او سرکوفت بزنند و محبت نکنند ٬علایم شأن دو چندان میشود. تأثیر بیکاری تنها به امور مالی محدود نمیشود . بلکه بر سلامت روانی و جسمی فرد نیز اثر میگذارد.آنچه که همگان به آن آگاهی دارند اینست که بیکاری پیامدهایی منفی از جنبه فردی و اجتماعی بر زندگی فرد دارد. بیکاری چه اینکه بهخاطر فراهم نبودن زمینه کار باشد و یا به خاطر عدم تلاش خود فرد، در هر دو صورت باعث میشود که فرد مورد سرزنش اطرافیان بهخصوص خانواده قرار گیرد و یا حدّاقل اطرافیان توجّه لازم را نسبت به فرد بیکار نداشته باشند، در این صورت، فرد احساس بی ارزشی میکند.
وی با گفتن از اینکه دومین پیامد بیکاری فقر و تنگدستی و محرومیت از رفاه و آسایش مادی است. بیکاری باعث میشود که فرد و خانواده از امکانات مورد نیاز و رفاه و آسایش زندگی محروم گردد. این مسئله به مرور زمان، آرامش روانی خانواده را متزلزل نموده و چه بسا باعث محرومیت فرزندان از تحصیل و دیگر مزایای زندگی اجتماعی میشود و در بعضی موارد حتّی ممکن است این امر به فروپاشی نظام خانواده منجر شود.بیکاری یکی از عوامل زمینه سازی بزهکاری است چراکه جامعهشناسان یکی از علل آن را عامل اقتصادی و فقر و بیکاری می دانند که براساس آن فرد برای تأمین زندگی خود مرتکب بزه و کارهای خلاف شوند.
این آسیب شناس اجتماعی تاکید داشت :از آنجا که رابطه مستقیمی بین اعتیاد و وضع ناجور اجتماعی وجود دارد، همهگیر شدن آن اغلب در مناطقی روی میدهد که عیار بیکاری بالا است یا وضع منطقه و منازل، رضایت بخش نیست.مهمترین معضل بیکاری را می توان در عقب ماندگی کشور و جامعه موثر دانست، در میان کشورهای جهان، کشورهایی که میانگین کار در میان آنان به ساعتها میرسد، از نظر اقتصادی به رتبههای بالایی رسیده و به پیشرفتهای چشمگیری نائل شدند در حالیکه شاید از کشورهای دیگر این میزان به پایین ترین حد باشد و از این روی باعث شده تا در زمره کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته و یا در حال رشد باقی بمانند و نتوانند لذت رشد و پیشرفت و استقلال اقتصادی را درک کنند.
در پایان گفت: پس نتیجه می گیریم با ارائه راهکارهایی برای تولی شغل چه در سطح مشاغل خرد و چه کلان می توان از این آسیب ها جلوگیری و شاهد رشد و شکوفایی جامعه و امید به زندگی در بین جامعه بود که به تبع آن ازدواج، فرزندآوری و جوانی جمعیت فعال را داشته باشیم.
ارسال نظر