افزایش نرخ فرزندآوری با ایجاد شهرهای سبز در ایران / کاری کنیم فرزندان همکار والدین باشند، نه وِبال گردن

نرخ فرزندآوری در کشورمان در سال های اخیر به شکل محسوسی کاهش یافته است؛ به نحوی که در سال جاری نرخ فرزندآوری در ایران به 1.6 فرزند به ازای هر زن رسیده است. همچنین چند سالی است که نرخ فرزندآوری در کشورمان زیر سطح جانشینی قرار گرفته است. کاهش نرخ فرزندآوری کشور به زیر سطح جانشینی منجر به آن شده است که رشد جمعیت در کشورمان تا زیر یک درصد پایین بیاید. در این میان اما تا کنون راهکارهای مختلفی برای افزایش نرخ فرزندآوری در کشورمان مطرح شده است.

چگونه ایجاد شهرهای سبز به افزایش جمعیت کشور کمک می کند؟

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در شرایطی که چند سالی است لزوم تلاش برای افزایش جمعیت به دغدغه مهم بسیاری از مسئولان ارشد کشور تبدیل شده است، بسیاری از جامعه شناسان تاکید دارند تا زمانی که شرایط اقتصادی و اجتماعی خانوارها در وضعیت مناسبی قرار نگیرد، تلاش ها برای افزایش جمیعت نیز به نتیجه نخواهد رسید؛ چراکه اصطلاحا بی مایه فطیر است و تا زمانی که خانواده ها نتوانند دخل و خرج خود را تنظیم کنند، بعید است که به فرزندآوری فکر کنند.

در این میان یکی از پیشنهادهای برخی کارشناسان برای افزایش جمعیت، ایجاد شهرهایی پایلوت در سطح کشور است که از نظر اقتصادی و اجتماعی توسعه یافته باشند و مردم آن شهرها نیز برای افزایش جمعیت امید لازم را داشته باشند. در چنین شرایطی افزایش جمعیت طبیعتا در شهرهایی اتفاق خواهد افتاد که مردم آنها از وضعیت اقتصادی مناسب تری برخوردارند و اگر هم ارائه آموزش ها به صورت مطلوبی انجام شود، دیگر کمتر شاهد آن خواهیم بود که فقط در برخی استان های کشور، رشد جمعیت به شکل بی رویه ای اتفاق بیفتد.

این اقدامی است که در سال های اخیر نیز برخی کشورهای منطقه خاورمیانه مشابه آن را انجام داده اند و این کشورها در تلاش هستند تا با فراهم کردن بستر اقتصادی و اجتماعی مناسب در برخی شهرهای خود، این شهرها را اصطلاحا به «شهر سبز» تبدیل کنند تا درآمد مردم در شهرهای پایلوت بیشتر باشد و در نهایت شاهد ایجاد شهرهای توسعه یافته ای به صورت نمونه باشیم که می توان آنها را در سطح کشور توسعه داد و رفته رفته شاهد شکل گیری انگیزه و امید واقعی در مردم برای افزایش جمعیت باشیم.

کاهش فاصله دولت – ملت نرخ فرزندآوری را افزایش می دهد

این نکته ای است که دکتر اردشیر گراوند، جامعه شناس در گفت و گو با رکنا روی آن دست گذاشت و اظهار داشت: اخیرا برخی کارشناسان علوم اجتماعی پیشنهاد کرده اند که پنج شهرستان کشور به عنوان پایلوت توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انتخاب شوند تا در این پنج شهرستان، اقدامات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پایه انجام شود تا رفته رفته هم شاهد توسعه فرهنگی و اجتماعی و هم شاهد توسعه اقتصادی محسوس در این شهرستان ها باشیم.

وی افزود: مهمترین اقدامی که می تواند برای توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهرهای پایلوت موثر باشد و نقش موثری نیز در افزایش جمعیت کشور بگذارد، بهبود رابطه دولت – ملت است که این مساله نیز جز با تلاش نهادهای تسهیلگر واسط میان گروه های مردمی و دستگاه های حاکمیتی ممکن نخواهد بود.

این کارشناس علوم اجتماعی ادامه داد: این نهادهای تسهیلگر باید انواع برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را اجرایی کنند تا فاصله بین دولت و ملت کم شود و همه نهادهای دولتی و خصوصی در راستای اجرای برنامه های توسعه ای پای کار بیایند تا رفته رفته شاهد رونق فعالیت های مختلف در سطح کشور باشیم.

وی در ادامه تاکید کرد: طبیعتا هرچقدر فعالیت های مختلف بخصوص در حوزه اقتصادی توسعه پیدا کند، امیدواری مردم به زندگی بیشتر می شود، امنیت شهروندان بیشتر تامین خواهد شد و در چنین شرایطی مردم رفته رفته به زندگی عادی بازخواهند گشت و روند فرزندآوری در کشورمان نیز به سطح عادی کشور که بالاتر از نرخ جانشینی است، بازمی‌گردد.

فرزندان ایرانی وِبال گردن خانواده ها هستند

گراوند در بخش دیگری از صحبت هایش اظهار داشت: رفاه اجتماعی، توسعه اقتصادی و تامین امنیت به طور طبیعی منجر به ایجاد امیدواری در میان آحاد مردم می شود و زیست پذیری جامعه را افزایش می دهد و در چنین شرایطی به صورت طبیعی تعداد فرزندان خانوارها به سطح استاندارد خود خواهد رسید.

این جامعه شناس البته نقش سبک زندگی در افزایش جمعیت کشورها را نیز بسیار مهم توصیف کرد و گفت: در گذشته سبک زندگی مردم به صورت کشاورزی و دامداری بود که در آن شرایط، فرزندان عصای دست پدر و مادر بودند، بعدها سبک زندگی کشورها به سبک زندگی صنعتی تبدیل شد که در آن شرایط، فرزندان همکار پدر و مادر بودند و اکنون نیز سبک زندگی در بسیاری از کشورها به شکل خدماتی تبدیل شده است که در آن، فرزندان وِبال گردن پدر و مادر شده اند.

این کارشناس علوم اجتماعی ادامه داد: متاسفانه در شرایطی که تا چند سال پیش سبک زندگی در ایران به صورت کشاورزی و دامداری بود، ما خیلی زود بدون طی کردن درست مرحله صنعتی شدن، به جامعه خدماتی تبدیل شده ایم. این در حالی است که ما باید دوره صنعتی شدن را به خوبی طی می کردیم تا جامعه ما به یک جامعه مناسب خدماتی تبدیل شود، اما اکنون متاسفانه به دلیل عدم طی مناسب این دوره، فرزندان در یک بازه زمانی کوتاهی از عصای دست والدین به وبال گردن آنها تبدیل شده اند.

وی در ادامه تاکید کرد: در حال حاضر ما نیاز داریم که ابتدا به دوره کشاورزی برگردیم و کشاورزی خودمان را توسعه دهیم و بعد هم به گسترش صنایع مختلف در کشورمان بپردازیم تا فرزندان فرزندآوری توجیه داشته باشد و فرزندان به عصای دست و همکار پدر و مادر تبدیل شوند و سپس در چهار تا پنج دهه آینده انواع خدمات را در کشورمان به شکلی توسعه دهیم که فرزندان به جای این که وبال گردن پدر و مادر باشند، همکار آنها تلقی شوند.

با تغییر سبک زندگی، مردم مایل به فرزندآوری می شوند

گراوند با بیان این که عدم طی کردن مراحل توسعه در ایران به صورت طبیعی منجر به تبدیل شدن فرزندان ایرانی به وبال گردن والدین شده است، گفت: اکنون ما برای این که مردم به روال طبیعی فرزندآوری بازگردند، چاره ای نداریم جز این که حجم دولت و فعالیت های خدماتی را کوچک کنیم تا بسیاری از مردم ناچار شوند که در حوزه های کشاورزی و صنعتی یعنی در بخش خصوصی فعالیت کنند تا به این شکل، در میان مدت، فرزندآوری برای عموم مردم توجیه داشته باشد.

این کارشناس علوم اجتماعی ادامه داد: در کشورهای توسعه یافته دارای رفاه، چون سبک زندگی به صورت خدماتی است، علاقه به فرزندآوری کاهش یافته و به همین دلیل شاهد آن هستیم که نرخ فرزندآوری در بسیاری از این کشورها زیر سطح جانشینی است. بنابراین باید توجه داشت که علاوه بر سطح رفاه اقتصادی و اجتماعی خانوار، سبک زندگی نیز تاثیر زیادی در نرخ فرزندآوری در کشورهای مختلف دارد و ما هم باید تلاش کنیم تا با تغییر سبک زندگی مردم، آنها را به فرزندآوری متمایل کنیم.

وی در پایان تصریح کرد: یکی از بهترین راهکارها برای بهبود وضعیت باروری در ایران، این است که تعدادی شهرستان را به عنوان پایلوت توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی انتخاب کنیم و با توسعه فعالیت های کشاورزی و صنعتی در این شهرستان ها، اولا سطح رفاه و زیست پذیری این شهرها را افزایش دهیم، ثانیا زیست پذیری این جوامع را بهبود ببخشیم و ثالثا سبک زندگی مردم را به شرایطی برگردانیم که فرزندان همکار پدر و مادر باشند تا به این شکل، نرخ فرزندآوری خود به خود به شرایط عادی بازگردد.