یک پژوهشگر محیط زیست اصفهان در گفت و گو با رکنا مطرح کرد
صنایع اصفهان زاینده رود را خشک نکرده اند/ راهکارهای احیای دائمی زاینده رود
رکنا: نویسنده کتاب «پابهپای زاینده رود» ضمن تأکید بر این که صنایع اصفهان عامل اصلی خشک شدن زایندهرود نبودهاند، اظهار داشت: عامل اصلی خشک شدن زایندهرود، توسعه بیضابطه کشاورزی در بالادست سد چمآسمان است، البته بارگذاری منابع مصرفکننده آب به امید تکمیل طرحهای نیمهتمام انتقال آب به زایندهرود نیز به افزایش شدید مصرف آب در بالادست سد چمآسمان بهخصوص در بخش کشاورزی دامن زده و تشدید روند خشک شدن زایندهرود را به همراه داشته است.
بیش از دو دوهه است که زاینده رود در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است و هر سال بیشتر از سال قبل شاهد تشدید روند خشک شدن پرآبترین رودخانه فلات مرکزی ایران هستیم. تداوم وضعیت نامناسب زاینده رود در سال های اخیر باعث شده است که سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور اخیرا در نامه ای به علی اکبر محرابیان، وزیر نیرو دستور تشکیل ستاد احیای زاینده رود را صادر کند. در این میان حشمت الله انتخابی، پژوهشگر محیط زیست اصفهان و نویسنده کتاب «پابهپای زاینده رود» معتقد است که برای احیای دائمی زاینده رود یا باید طرحهای نیمه تمام انتقال آب به پایان برسند، یا باید به نحوی برای مردم بالادست سد زاینده رود اشتغالزایی شود که توقف کشاورزی با جبران خسارت در اراضی این منطقه، هم به بهبود روند مصرف آب زاینده رود کمک کند و هم منجر به بیکاری هزاران نفر از اهالی استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری نشود.
خشک شدن زاینده رود از چه زمانی آغاز شد؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، پس از بروز خشکسالی شدید در سال آبی 1399-1400 در کل کشور و از جمله در حوضه آبریز زایندهرود و بارندگی بسیار اندک آسمان ایران در مهرماه امسال، این روزها حال زایندهرود بدتر از همیشه است و براساس آخرین آمارهای شرکت آب منطقه ای اصفهان، هم اکنون ظرفیت سد زایندهرود به کمتر از 13 درصد رسیده است؛ مسالهای که باعث شده که اخیرا سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور در نامهای به علی اکبر محرابیان، وزیر نیرو دستور تشکیل ستاد احیای زایندهرود را صادر کند.
کارشناسان محیط زیست البته معتقدند که حال بد این روزهای زایندهرود صرفا به خشکسالی اخیر و کاهش30 تا 40 درصدی متوسط بارندگی استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری در سال آبی گذشته نسبت به متوسط بلندمدت مربوط نیست و اساسا سالهاست که سوء مدیریت منابع آبی، بارگذاری بیش از حد منابع مصرفکننده آب در استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان و توسعه بیرویه کشاورزی در این دو استان، آن هم خارج از توان اکولوژیکی زایندهرود، منجر به خشک شدن تدریجی این رودخانه به عنوان پرآبترین رودخانه فلات مرکزی ایران شده است.
حشمت الله انتخابی، پژوهشگر حوضۀ زایندهرود در گفتوگو با رکنا با بیان این که سال 79، اولین بار در یک سده اخیر بود که زایندهرود با خشکی مواجه شد، اظهار داشت: کاهش شدید بارندگی در سال آبی 79ـ78 و آغاز بارگذاری منابع مصرفکننده آب بهخصوص در حوزه کشاورزی از ابتدای دهه 70، منجر به آن شد که در تابستان سال 79 پاییندست رودخانه زایندهرود با خشکی کامل مواجه شود. این در حالی است که حداقل در 110 سال قبل از آن، هیچ گاه زایندهرود به حدی خشک نشده بود که آب به پاییندست این رودخانه نرسد.
این فعال محیط زیست، بارگذاری بیش از حد منابع مصرفکننده آب بر رودخانه زایندهرود از ابتدای دهه 60 را ریشه اصلی خشک شدن این رودخانه در انتهای دهه 70 دانست و گفت: اساسا هر وقت تعادل بین منابع و مصارف آب در هر حوضه آبریز به هم بریزد، رودخانهها شروع به خشک شدن میکنند. در چند سال قبل از سال 79 نیز شاهد برداشت بیش از حد آب توسط اراضی کشاورزی و باغات بالادست سد زایندهرود و آغاز روند انتقال آب این رودخانه به یزد و بعد کاشان بودیم و مجموع این مسائل به همراه کاهش شدید بارندگی ها در سال آبی 79ـ78 منجر به خشک شدن این رودخانه در تابستان 79 شد.
وی در ادامه تأکید کرد: کارشناسان از پیش از سال 79 نسبت به احتمال خشک شدن زایندهرود هشدار می دادند، اما تا قبل از این سال، ذخیره آب سد زایندهرود تا حدی جلوی خشک شدن پاییندست این رودخانه را می گرفت، ولی در سال 79 چون کاهش شدید بارندگی ها رخ داد، عملا دیگر ذخیره سد زایندهرود نیز نتوانست مانع از خشک شدن این رودخانه شود.
آب انتقالی از کارون و دِز در کجا مصرف میشود؟
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که با وجود برخورداری استان اصفهان از رودخانه زایندهرود، در دهههای اخیر دو طرح انتقال آب از سرشاخههای کارون به اصفهان اجرایی شده است. این طرحها نیز که «کوهرنگ 1» و «کوهرنگ 2» نام دارند، در سال های 33 و 64 به بهرهبرداری رسیده اند و البته باید توجه داشت که روند خشک شدن زایندهرود، چهار دهه بعد از اجرای طرح کوهرنگ 1 و 15 سال بعد از بهرهبرداری از تونل کوهرنگ 2، یعنی در سال 79 آغاز شده است.
انتخابی ضمن اشاره به این مساله تأکید کرد: آبی که از طریق تونل اول و دوم کوهرنگ به زایندهرود منتقل میشود، 90 کیلومتر بالاتر از سد زایندهرود در استان چهارمحال و بختیاری به زایندهرود میریزد. بخش قابل توجهی از این آب نیز در همین مسیر 90 کیلومتری در استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان برداشت میشود.
البته به گفته نویسنده کتاب «پا به پای زایندهرود» به جز دو تونل کوهرنگ 1 و کوهرنگ 2، در ابتدای دهه 80 نیز تونل چشمه لنگان از سرشاخههای رودخانه دِز در استان اصفهان به طرف رودخانۀ پلاسگان، یکی از سرشاخههای زایندهرود منتقل شد. بخش عمده آب این تونل نیز قبل از این که به زایندهرود برسد، در منطقه فریدن مصرف میشود. بنابراین اساسا بخش زیادی از آبی که از کارون و دِز به سرشاخههای زایندهرود منتقل میشود، در بالادست سد زایندهرود که بیش از 200 کیلومتر با شهر اصفهان فاصله دارد، مصرف میشود.
همچنین آن طور که این فعال محیط زیست می گوید، در پاییندست سد زایندهرود هم رودخانه تا رسیدن به سد چمآسمان، حدود 120 کیلومتر مسیر طی میکند و در این مسیر نیز سالیانه به طور متوسط بیش از 300 میلیون متر مکعب آب توسط اراضی کشاورزی و باغاتی که از دهه 60 به بعد در این منطقه ساخته شده است، مصرف میشود؛ بنابراین میتوان گفت عمده آب زایندهرود پیش از آن که به تصفیهخانه اصفهان یا صنایع اطراف این شهرستان برسد، در طول مسیر برداشت میشود و عمده برداشت نیز مربوط به حوزه کشاورزی است.
آب سد چم آسمان در کدام بخشها مصرف میشود؟
انتخابی در ادامه درباره دیگر منابع برداشتکننده از رودخانه زایندهرود توضیح داد: آب زایندهرود در شرایطی به سد چمآسمان میرسد که بخش زیادی از آن در بالادست این سد مصرف شده است. همچنین در بالادست سد چمآسمان سالیانه به طور متوسط 70 میلیون متر مکعب آب به استان یزد و 30 میلیون متر مکعب آب به شهرستان کاشان منتقل میشود و حدود 300 تا 330 میلیون متر مکعب در سال نیز به تصفیهخانه «بابا شیخ علی» اصفهان میرسد.
آن طور که انتخابی میگوید، آب بیش از 50 شهر و بیشتر از 200 روستای اطراف اصفهان از طریق تصفیهخانه بابا شیخ علی تأمین میشود و بعد از مصرف شدن این حجم از آب زایندهرود در کشاورزیهای بالادست سدهای زایندهرود و چمآسمان و شهرها و روستاهای پاییندست این سدها، تنها بخش اندکی از آب زایندهرود در سال های نرمال به صنایع و کشاورزی پاییندست سد چمآسمان اختصاص پیدا میکند.
همچنین به گفته این فعال محیط زیست، در پاییندست سد چمآسمان نیز مصرف آب کشاورزی از آب صنایع بسیار بیشتر است، اما بازهم میزان تخصیص آب کشاورزی در پاییندست این سد، چه در بالادست شهر اصفهان، چه در پاییندست آن، بستگی زیادی به حجم بارندگی دارد و هرچقدر شدت بارندگیها بیشتر باشد، آب بیشتری برای کشاورزی این مناطق اختصاص مییابد.
بنابراین از نظر انتخابی، این طور نیست که آب زایندهرود صرفا در صنایع استان اصفهان مصرف شود و این صنایع منجر به خشک شدن زایندهرود شده باشند، چون از سرشاخههای این رودخانه تا پاییندست آن، کیلومتر به کیلومتر باغات، مزارع، شهرها و روستاهای زیادی وجود دارند که آب زایندهرود را مصرف میکنند و در طول این مسیر نیز بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است.
توسعه 110 هزار هکتار اراضی کشاورزی در پایین دست و بالادست سد زاینده رود
انتخابی با اشاره به آخرین آمارها از توسعه کشاورزی بر رودخانه زایندهرود توضیح داد: در مجموع در بالادست و پاییندست سد زایندهرود در استانهای چهار محال و بختیاری و اصفهان حدود 110 هزار هکتار توسعه کشاورزی زراعی و باغی اتفاق افتاده است که بین 600 تا 700 میلیون متر مکعب آب مصرف میکند و تمام این اراضی در واقع در بالادست سد چم آسمان واقع شده است.
به گفته این فعال محیط زیست اصفهان، عمده توسعه کشاورزی در بالادست سد زایندهرود، مربوط به کشاورزی زراعی و تا حدی باغات است که البته بیشتر اراضی کشاورزی در استان اصفهان قرار دارند. اما در پاییندست سد زایندهرود و در حد فاصل این سد تا سد چم آسمان، با وجود توسعه اندک کشاورزی زراعی، تعداد باغات بسیار بیشتر است که در این باغات آب به ارتفاعات پمپاژ می شود و در این محدوده که زیرحوضه بِن - سامان نام دارد، قسمت عمده مصرف در استان چهارمحال است.
منطقه لنجان در 13 ماه گذشته فقط 20 روز آب داشت
این پژوهشگر حوضه زایندهرود همچنین به این نکته اشاره کرد که توسعه کشاورزی در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری در بالادست و پاییندست سد زایندهرود، از سال 59 به بعد انجام شده است و البته از سال 64 تا اواسط دهه 70 نیز توسعه اراضی کشاورزی و باغات در این منطقه شدت گرفت. بعد هم از سال 84 به بعد مجددا در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری شاهد توسعه بخش دیگری از اراضی کشاورزی در این منطقه بودهایم.
از نظر این فعال محیط زیست اصفهان، توسعه کشاورزی در بالادست سد چمآسمان آن قدر بدون ضابطه اتفاق افتاده است که در سال های خشکسالی تمامی شهرهای پاییندست این سد از جمله در منطقه لنجان حتی نمیتوانند آب مورد نیاز خود را از طریق چمآسمان تأمین کنند و آب حتی به اراضی شهرستان هایی از جمله زرینشهر، مبارکه و فلاورجان که در پاییندست سد چم آسمان و در منطقه لنجان قرار گرفتهاند نیز نمیرسد.
نویسنده کتاب «پابهپای زاینده رود» با اشاره به این مساله تاکید دارد که از ابتدای مهر 1399 تا امروز یعنی در 13 ماه گذشته، فقط دو مرتبه و هر مرتبه به مدت 10 روز اندک آبی به طرف منطقه لنجان و شرق اصفهان جاری شده که البته هدف اصلی از جاری کردن این آب نیز حفظ محیط زیست زایندهرود بوده است.
صنایع اصفهان به سمت استفاده از پساب و خرید چاه رفتهاند
نکته دیگری که انتخابی به آن اشاره کرد، این است که صنایع اصفهان که در پاییندست سد چم آسمان قرار گرفتهاند، از سال 92 که با کمبود شدید آب مواجه شدند، به این سمت رفتند که آب مورد نیاز خود را از طریق پساب تأمین کنند. از جمله مجتمع فولاد مبارکه چند سالی است که پساب شهرهایی مانند مبارکه، طالخونچه، دیزیچه و زیباشهر را خریداری کرده تا با تصفیه پساب این شهرها، آب مورد نیاز خود را تأمین کند. البته این صنایع آب شرب مورد نیاز خود را همچنان از تصفیهخانه بابا شیخ علی تأمین میکنند.
این فعال محیط زیست اصفهان با تأکید بر اینکه علاوه بر فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان، سایر صنایع اصفهان از جمله صنایع نظامی، صنایع هفتم تیر، پلی اکریل اصفهان، نیروگاه اسلام آباد، نیروگاه شهید منتظری، پالایشگاه اصفهان و ... همگی در پاییندست سد چم آسمان قرار گرفتهاند، تصریح کرد: در سال هایی که زایندهرود دچار خشکی میشود، عمده صنایع اصفهان نمیتوانند هیچ گونه برداشت مستقیمی از رودخانه زایندهرود داشته باشند، بلکه مقداری از آب خود را از طریق چاه ها و مقداری دیگر را هم از طریق پساب تأمین میکنند و البته آب شرب مورد نیاز خود را نیز از آبفای اصفهان میگیرند.
تشدید فرونشست اصفهان با روی آوردن صنایع به منابع زیرزمینی
این فعال محیط زیست اصفهان البته روی این نکته هم دست گذاشت که با وجود این که بخشی از آب مورد نیاز صنایع اصفهان از طریق خرید پساب تامین میشود، اما بخش مهمی از آب صنایع نیز از طریق چاههایی تامین میشود که صنایع اصفهان در سالهای اخیر در روستاهای مختلف استان اصفهان خریداری کردهاند؛ وقتی هم که صنایع بهجای برداشت مستقیم از زایندهرود از چاهها آب میدارند، طبیعتا این مساله تشدید فرونشست زمین در اصفهان را به همراه خواهد داشت.
همچنین به گفته انتخابی، در شرایطی که مصرف آب شرب 50 شهر و 200 روستا از سد چمآسمان بیش از 300 میلیون متر مکعب در سال است، صنایع اصفهان در سالهایی که توانستهاند از زایندهرود آب برداشت کنند، سالیانه 70 تا حداکثر 120 میلیون متر مکعب از زایندهرود آب برداشتهاند و البته در سالهایی مثل امسال هم که میزان آب زایندهرود در پاییندست سد چمآسمان به حداقل ممکن میرسد، سهم صنایع در برداشت از زایندهرود به صفر میل میکند.
بنابراین از نظر نویسنده کتاب «پابهپای زاینده رود»، کشاورزی اصلیترین بخشی است که آب زایندهرود را مصرف میکند، اما به جز کشاورزی، بخش زیادی از آب شرب شهرهای مختلف غیر از شهرهای اطراف اصفهان از بالادست سد چم آسمان تأمین میشود، به نحوی که مجموعا 100 میلیون متر مکعب آب از بالادست این سد به دو منطقه کاشان و یزد منتقل میشود.
احیای دائمی زاینده رود با ایجاد تعادل در منابع و مصارف آب
با وجود این که توسعه ناپایدار کشاورزی، صنعت و شهرنشینی در چهار دهه گذشته در حوضه آبریز زایندهرود منجر به خشک شدن تدریجی زایندهرود به عنوان پرآبترین رودخانه فلات مرکزی ایران شده است، اما انتخابی برخلاف بعضی از دیگر کارشناسان محیط زیست معتقد است که آینده زایندهرود روشن خواهد بود؛ چون از نظر او، انسان اساسا موجودی خردمند است که میتواند سختترین گرههایی را هم که خودش ایجاد کرده، با خردورزی و استفاده از خرد جمعی همۀ ذینفعان به دست خود باز کند.
این فعال محیط زیست بر همین اساس امیدوار است که با شکلگیری یک عزم ملی و انجام برنامهریزی کلان توسط نهادهای اجرایی ارشد کشور، روند احیای دائمی رودخانه زایندهرود اجرایی شود، زیرا بدون احیای دائمی این رودخانه، نه تنها شهر اصفهان، بلکه بسیاری از دیگر شهرهایی که در هزاران سال گذشته تمدن عظیمی را با محوریت زایندهرود شکل دادهاند، در خطر نابودی قرار خواهند گرفت.
انتخابی با تأکید بر این که مهمترین راهکار احیای زایندهرود، برقراری تعادل بین منابع و مصارف است، عنوان کرد: بخش زیادی از منابع مصرفکننده آب به دلیل وعدههایی که در سالهای گذشته درباره انتقال آب داده شده، در بالادست حوضه آبریز زایندهرود بارگذاری شده است، اما عملی نشدن این وعده منجر به ایجاد اختلال در تعادل منابع و مصارف زایندهرود شده است.
این فعال محیط زیست اصفهان در این باره وعده افتتاح تونلهای بهشتآباد و کوهرنگ 3 را مثال زد و گفت: قرار بود بخشی از آب مورد نیاز حوضه آبریز زایندهرود با افتتاح این دو تونل تأمین شود و همچنین قرار بود بعد از بهرهبرداری این دو تونل، آب به بالادست حوضه زایندهرود و همچنین کاشان و یزد تخصیص داده شود. اکنون هم با وجود این که طرحهای انتقال آب تکمیل نشده، اما عملا بارگذاریهای زیادی برای مصرف آب، پیش از انتقال آن انجام شده است.
سوء مدیریت آب خوزستان را به هدر داده است
انتخابی که از جمله موافقان انتقال آب بینحوضهای است، عنوان کرد: انتقال آب بین حوضهای در صورتی که پیششرطهای یونسکو مبنی بر ضوابط اجتماعی و زیست محیطی پروژههای انتقال آب رعایت شود، میتواند اقدام مفیدی باشد. هماکنون نیز 28 درصد آب شرب، کشاورزی و صنایع در سراسر دنیا از طریق انتقال آب بین حوضهای تأمین میشود.
به گفته این فعال محیط زیست اصفهان، هم اکنون فقط 5 درصد از حجم آبی که به طور طبیعی به خوزستان سرازیر میشود، به استانهای دیگر منتقل میشود و بحران آب کنونی خوزستان نیز به دلیل انتقال این بخش اندک آب خوزستان به استانهای دیگر رخ نداده، بلکه بروز این بحران ناشی از سوء مدیریت منابع آبی در خود خوزستان است.
وی در پایان تصریح کرد: مسئولان باید توجه داشته باشند که برای احیای دائمی زایندهرود یا باید طرحهای نیمهتمام انتقال آب را به پایان برسانند یا با حذف بارگذاریها و تخصیصها البته با جبران خسارت تعادل را برقرار کنند که این مهم بسیار مشکلتر است.
ارسال نظر