بیگاری کشیدن از معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان / ماهی 400 تا 600 هزار تومان  دستمزد/ سازمان بازرسی کل کشور ورود کند

معلمان مدارس غیرانتفاعی البته صرف نظر از آنهایی که در دبیرستان های خاص کشور تدریس می کنند و برای زدن جیب خانواده ها با مافیای کنکور بسته اند، مظلوم ترین قشر در میان فرهنگیان هستند. در این معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان از معلمان مدارس غیرانتفاعی کودکان و نوجوانان هم مظلوم ترند، چون هم حقوقشان از آنها پایین تر است و هم به سختی می توانند با برگزاری کلاس خصوصی برای شاگردان خود، کسری حقوقشان را جبران کنند؛ همچنین اغلب معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان فاقد بیمه هستند و چون از داشتن یک قرارداد محکم نیز بی بهره هستند، حق هیچ گونه شکایتی هم ندارند؛ در این میان آموزش و پرورش نیز معلمان مدارس غیرانتفاعی بخصوص مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان را چون طفلی بی سرپرست، به حال خود رها کرده است.

بیگاری ؛ تعریف حقیقی شرایط شغلی معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، با وجود این که در سال های اخیر، تمام معلمان نسبت به وضعیت دستمزد خود اعتراض داشته اند، اما در میان همه کسانی که در مدارس مختلف تدریس می کنند، به نظر می رسد وضعیت معیشتی معلمان مدارس غیرانتفاعی از سایر معلمان اسفناک‌تر است؛ معلمانی که بخش زیادی از آنها به صورت آزاد و بدون داشتن قراردادی محکم مشغول به تدریس هستند و بیشتر آنها کمتر از یک میلیون تومان در ماه آن هم فقط بابت 8 تا 9 ماه از سال تحصیلی حقوق می گیرند.

در این میان اغلب معلمان مدارس غیرانتفاعی فاقد بیمه هستند و ابدا هیچ تضمین و امنیت شغلی نیز ندارند. این معلمان همچنین از هیچ گونه مزایایی مثل عیدی و سنوات شغلی نیز برخوردار نیستند و تقریبا حق هیچ گونه اعتراضی هم نسبت به وضعیت دستمزد خود بخصوص در شهرهای کوچکتر ندارند؛ چون در این شهرها مدیران مدارس غیرانتفاعی با یکدیگر در ارتباط هستند و هر معلمی که بخواهد از آنها به آموزش و پرورش یا اداره کار شکایت کند، عملا هیچ گاه دیگر نمی تواند در آن شهر به تدریس بپردازد.

البته در بین همین معلمان مدارس غیرانتفاعی، به نظر می رسد وضعیت دستمزد معلمان مدارس غیرانتفاعی مدارس بزرگسال از سایر معلمان سخت تر هم باشد؛ چراکه این معلمان اولا با دشواری های بیشتری در آموزش شاگردان خود نسبت به معلمان مدارس غیرانتفاعی کودکان و نوجوانان مواجه هستند و ثانیا با توجه به این که بازار آموزش بزرگسالان به اندازه بازار آموزش کودکان و نوجوانان داغ نیست، مدیران مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان عمدتا حقوق کمتری به معلمان خود می پردازند و عملا می توان گفت که بیگاری، تعریف حقیقی شرایط شغلی معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان است.

معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان بیمه نیستند

در روزهای اخیر بعضی معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان که در شهرهای کوچک کشور مشغول به تدریس هستند، در تماس با خبرنگار اجتماعی رکنا، برخی مشکلات مربوط به وضعیت معیشت و قراردادهای خود را تشریح کرده اند؛ از جمله مسائلی هم که این معلمان بیان کرده اند، این است که اغلب آنها بدون بیمه فعالیت می کنند.

جالب این که مدیران مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان نیز در قراردادهای معلمان خود ثبت می کنند که آنها حق هیچ گونه اعتراضی نسبت به عدم برخورداری از بیمه را ندارند. مدیران این مدارس همچنین این نکته را در قراردادهای معلمان خود تصریح می کنند که چون مدرسه توان پرداخت حق بیمه را ندارد، آنها نمی توانند هیچ گونه بیمه ای از مدارس مطالبه کنند.

حقوق ناچیز معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان

نکته دیگر درباره معلمان غیرانتفاعی مدارس بزرگسالان این است که وضعیت حقوق این معلمان بسیار دشوارتر از سایر معلمان حتی معلمان مدارس غیرانتفاعی کودکان و نوجوانان است؛ به نحوی که آنها به ازای هر ساعتی که تدریس می کنند، بین 20 تا 25 هزار تومان از مدیران مدارس حقوق می گیرند و هیچ حقوقی بابت روزهای تعطیل، ایام نوروز و فصل تابستان به آنها پرداخت نمی شود.

آن طور هم که برخی معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان به ما گفتند، سال گذشته دریافتی آنها که براساس همین فرمول روزمزد یا ساعتی محاسبه می شود، برای یک ترم تحصیلی که حدود چهار ماه طول می کشد، بین 1.5 میلیون تا حداکثر 2.5 میلیون تومان بوده است؛ یعنی ماهی حدودا 400 تا 600 هزار تومان، آن هم فقط بابت هشت ماه از یک سال تحصیلی.

البته برآوردهای رکنا از صحبت های معلمان مدارس غیرانتفاعی کودکان و نوجوان نیز نشان می دهد که اغلب آنها به طور متوسط ماهی حدود 600 تا 800 هزار تومان حقوق می گیرند، اما با وجود فاجعه بار بودن این دریافتی براساس رقم متوسط حقوق کارگران و کارمندان در سال 1400، بازهم باید گفت که شرایط دریافتی معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان بسیار اسفناک‌تر از معلمانی است که در مدارس غیرانتفاعی کودکان و نوجوانان تدریس می کنند.

معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان همچنین هیچ گونه فیش حقوقی ندارند و مدیران مدارس به روش کارت به کارت کردن برای آنها حقوق می ریزند. آن طور هم که این معلمان می گویند، مدیران مدارس عمدا هیچ موضوعی درباره حقوق و مزایای آنها را به صورت قانونی ثبت نمی کنند که معلمان بعدها نتوانند هیچ گونه ادعایی نسبت به وضعیت حقوق خود داشته باشند.

کار سخت معلمان مدارس غیرانتفاعی برای تدریس بزرگسالان

این شرایط دشوار حقوق و دستمزد برای معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان به‌ویژه در شهرهای کوچکتر، در حالی بر آنها تحمیل شده است که این معلمان کار بسیار دشواری را برای تدریس بزرگسالان انجام می دهند؛ به نحوی که به گفته برخی از آنها که در مقطع متوسطه اول تدریس می کنند، شاگردان آنها به دلیل این که سال ها از آموزش دور بوده اند، از پایه تحصیلی ضعیفی برخوردار هستند و معلمان ناچارند که در پایه تحصیلی هفتم، بسیاری از مباحث مربوط به پایه های تحصیلی ماقبل را به آنها آموزش دهند.

همچنین آن طور که معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان می گویند، حتی افرادی که بلافاصله بعد از تحصیل در مقطع ابتدایی در مراکز نهضت سوادآموزی به مدارس غیرانتفاعی مقطع متوسطه اول می آیند، بازهم از پایه تحصیلی ضعیفی برخوردار هستند و در مقطع متوسطه اول باید بسیاری از اصول پایه ای به آنها آموزش داده شود.

این مسائل تدریس برای شاگردان بزرگسال را برای این معلمان نسبت به کودکان و نوجوانان بسیار دشوارتر می کند. سختی دیگر معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان نیز این است که چون عمده این مدارس با کمبود نیروی انسانی مواجه هستند، معلمان آنها ناچارند که حداقل به اندازه دو معلم یک مدرسه عادی تدریس کنند؛ چراکه مدیران مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان برای این که حقوق کمتری بپردازند، از معلمان خود می خواهند که به جای یک یا دو درس، سه یا چهار درس را به شاگردان مدرسه آموزش دهند.

البته با تمام این دشواری ها، بازهم معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان در حدی برای آموزش مناسب شاگردان خود تلاش می کنند که بسیاری از آنها بعد از رسیدن به مقطع متوسطه دوم، حتی در دانشگاه ها نیز پذیرفته می شوند. آن طور هم که یکی از معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان مقطع متوسطه دوم به ما گفت، او شاگردان زیادی داشته که در کنکور سال گذشته، توانسته اند در رشته هایی مثل پرستاری، مهندسی پزشکی، شیمی و ... در دانشگاه های دولتی پذیرفته شوند.

آموزش و پرورش سرپرستی معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان را به عهده نمی گیرد

بسیاری از معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان به خبرنگار رکنا گفتند که با وجود این که آنها ساعت ها در دوره های ضمن خدمت آموزش و پرورش شرکت کرده اند، اما چون معلم رسمی محسوب نمی شوند، نمی توانند سوابق خود را در سامانه «ضمن خدمت فرهنگیان» ثبت کنند. همچنین با توجه به این که آنها هیچ گونه قرارداد محکمی ندارند، عملا نه می توانند بابت وضعیت اسفناک حقوق و دستمزدشان به آموزش و پرورش شکایت کنند و نه می توانند شکایت خود را نزد اداره کار شهرستانشان ببرند.

به گفته معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان، آنها عملا مثل اطفال بی سرپرستی می مانند که هیچ کس مسئولیتشان را به عهده نمی گیرند و عملا هیچ نهادی در دولت متولی رسیدگی به امور آنها نیست. به همین دلیل، هر وقت که آنها بابت مشکلاتشان به آموزش و پرورش شهرستان خود شکایت می کنند، عملا با این پاسخ مواجه می شوند که چون رسمی، خریدخدمتی، حق التدریسی و ... نیستند و نیروی آزاد محسوب می شوند، آموزش و پرورش نمی تواند هیچ اقدامی برای رفع مشکلات آنها انجام دهد.

اجحاف بین وضعیت شغلی معلمان رسمی بزرگسالان با نیروهای آزاد

این شرایط دشوار برای معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان در حالی برای آنها ایجاد شده است که بیشتر معلمان مدارس دولتی مشابه، نیروهای رسمی آموزش و پرورش محسوب می شوند که مثل هر معلم دیگری، بسته به میزان تحصیلات و سابقه کارشان بین 4 تا 6 میلیون تومان در ماه حقوق می گیرند. این در حالی است که ساعت کاری معلمان مدارس دولتی بزرگسالان کمتر از معلمانی است که در مدارس غیرانتفاعی مشابه تدریس می کنند و همچنین معلمان رسمی مدارس دولتی، برخلاف معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان برای سه ماه تعطیل نیز حقوق می گیرند.

همچنین معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان در حالی در این شرایط دشوار شغلی ناچار به فعالیت هستند که تقریبا هیچ امیدی نسبت به جذب شدن به آموزش و پرورش ندارند. این در حالی است که به گفته برخی از این معلمان که در شهرهای کوچک تدریس می کنند، با وجود این که معلمان مراکز دولتی نهضت سوادآموزی یا معلمان خریدخدماتی که در روستاها به فعالیت می پردازند، با وجود این که ساعت کاری کمتر و درآمد بیشتری دارند، بعد از چند سال کار کردن در روستا، به صورت رسمی جذب آموزش و پرورش می شوند.

کار نیست، معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان به هر شرایطی تن می دهند

نکته مهمی که البته باید به آن توجه داشت، این است که بیشتر معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان حتی معلمان شهرهای کوچک کشور، از تحصیلات دانشگاهی یعنی مدرک لیسانس و حتی فوق لیسانس برخوردار هستند، اما به دلیل مشکلات اقتصادی کشور و دشواری در یافتن شغل مناسب، این معلمان نتوانسته اند شغل بهتری برای خود پیدا کنند و به همین دلیل، ناچارند که به همین شرایط اسفناک شغلی تن بدهند.

محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزشی در همین باره در گفت و گو با رکنا تاکید داشت که چون در جامعه ما، تعداد افراد تحصیلکرده از تعداد فرصت های شغلی موجود بسیار بیشتر است، معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان که بیشتر آنها را خانم ها تشکیل می دهند، با وجود آن که شاید درآمد آنها کفاف هزینه های رفت و آمدشان را ندهد، برای حفظ روحیه شان و به جهت این که خود را در جامعه به عنوان یک فرد شاغل معرفی کنند، ناچارند که در همین وضعیت دشوار به فعالیت خود ادامه دهند.

وی البته این نکته را هم گفت که برخی از این معلمان امیدوارند که صرف حضور آنها در مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان، با وجود آن که از بیمه یا قراردادی محکم برخوردار نیستند، برایشان نوعی سابقه کار محسوب شود تا بتوانند بعدا در سازمان نهضت سوادآموزی یا دیگر بخش های آموزش و پرورش جذب شوند یا حداقل مدارسی که ممکن است در آینده شرایط شغلی بهتری را برایشان فراهم کنند، آنها را استخدام نمایند.

سوءاستفاده مدیران استثمارگر مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان از نقاط ضعف معلمان

این کارشناس آموزشی در همین راستا از وجود این ضعف در جامعه انتقاد کرد و گفت: متاسفانه مدیران مدارس غیرانتفاعی، چه مدارس بزرگسالان و چه مدارس کودکان و نوجوانان، به شدت از این نقطه ضعف معلمان خود بخصوص معلمان زن سوء استفاده می کنند و آنها را تحت استثمار قرار داده اند و زمان های کاری بسیار بالاتری نسبت به حد نرمال را برایشان تعریف کرده اند.

وی افزود: این استفاده ابزاری از معلمان در مدارس غیرانتفاعی در شرایطی رخ می دهد که بیشتر مدیران این مدارس به صورت روزمزد به معلمان خود حقوق می دهند؛ به نحوی که این معلمان بابت روزهای تعطیل، عید نوروز و فصل تابستان هیچ دستمزدی دریافت نمی کنند و در یک سال تحصیلی صرفا بابت هشت ماه کار کردن حقوق می گیرند.  

نداشتن قرارداد محکم، ریشه اصلی مشکلات معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان

نیک نژاد ریشه اصلی مشکلات معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان را بسته شدن قراردادهای یک طرفه و کوتاه مدت با این معلمان دانست و گفت: مدیران مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان عموما فقط بابت یک ترم با معلمان خود قرارداد می بندند و اگر این معلمان بخواهند اعتراضی نسبت به وضعیت شغلی خود داشته باشند، مدیران مدارس به راحتی آنها را برای ترم بعدی اخراج می کنند. این در حالی است که در این قراردادها هیچ امتیاز خاصی برای معلمان در نظر گرفته نشده و صفر تا صد بندهای قرارداد به نفع مدارس غیرانتفاعی است.

این کارشناس آموزشی ادامه داد: وقتی معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان قرارداد محکمی ندارند، مدیران بیشتر مدارس آنها را یا بیمه نمی کنند یا در طول یک ماه فقط بین 10 تا 20 روز برایشان بیمه رد می کنند و این معلمان هم اگر می خواهند 30 روز در ماه بیمه داشته باشند، باید بخش زیادی از حقوق اندک ماهیانه خود را به عنوان حق بیمه بپردازند.

مدیران مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان از معلمان زن سوء استفاده می کنند

نیک نژاد با غیرقانونی دانستن این گونه قراردادهای معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان تاکید کرد: مدیران این مدارس با وجود این که می دانند که اصل بستن چنین قراردادهایی خارج از ضوابط قانونی است، بازهم چون مطمئن هستند که کسی با آنها برخورد نمی کند، این قراردادها را جلوی معلمان خود می گذراند و با پررویی تمام این نکته را در متن قرارداد درج می کنند که معلمان به دلخواه خود این قرارداد را امضا کرده اند و هیچ گونه حق شکایتی ندارند.

وی در ادامه تصریح کرد: برخی مدیران مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان حتی به گنجاندن این بند در قرارداد معلمان نیز اکتفا نمی کنند و حتی از معلمان خود تعهدنامه می گیرند که اگر در آینده به هر دلیلی که مدرسه بخواهد شما را اخراج کند، شما حق هیچ گونه شکایتی ندارید؛ معلمان این مدارس نیز که اغلب زن هستند و فقط می خواهند شغلی داشته باشند، ناچارند که به این شرایط شغلی تن بدهند و در مقابل هر نوع سوء استفاده شغلی که مدیران مدارس در حق آنها روا می دارند، باید دهانشان بسته باشد.  

آیا مشکل معلمان به دلیل تعارض منافع برخی مسئولان آموزش و پرورش حل نمی شود؟

با وجود این که حق هرگونه شکایتی از معلمان مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان در قراردادهایشان سلب شده است، اما چون اصل بستن چنین قراردادهایی غیرقانونی است، بازهم وزارت کار، سازمان بازرسی کل کشور و بخصوص اداره ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش که به عنوان نهاد بازرس این وزارتخانه، مسئولیت رسیدگی به تمام تخلفات مدارس را برعهده دارد، وظیفه دارند که با بررسی عملکرد مدارس غیرانتفاعی بزرگسالان و حتی مدارس غیرانتفاعی کودکان، با مدیران این مدارس برخورد کنند و از معلمان پشتیبانی نمایند.

این نکته ای است که نیک نژاد ضمن اشاره به آن، تاکید کرد: چون وزارت آموزش و پرورش نمی خواهد خود را به دردسر درگیر شدن با مدیران موسسات خصوصی بیندازد، هیچ توجهی به تضییع حقوق معلمان مدارس غیرانتفاعی چه مدارس بزرگسالان و چه مدارس کودکان و نوجوانان ندارد و بنابراین هیچ گونه ساختار پشتیبانی از این معلمان وجود ندارد.

وی در پایان تصریح کرد: بخش زیادی از مدیران مدارس غیرانتفاعی از نیروهای سابق آموزش و پرورش هستند و تعارض منافع و روابط فی‌مابین این مدیران با مسئولان آموزش و پرورش بخصوص در شهرهای کوچکتر اجازه نمی دهد که آموزش و پرورش اقدام خاصی علیه مدیران موسسات خصوصی انجام دهد. بنابراین در چنین شرایطی چاره دیگری باقی نمی ماند جز این که قوه قضاییه بخصوص سازمان بازرسی کل کشور به این فرآیند استثمارگونه ورود کند.