یک مادر به خاطر دستان پینه زده پدر قاتل از قصاص گذشت !
حوادث رکنا: پسر ۱۹ ساله که در درگیری خیابانی مرتکب قتل شده بود با کمک خیرین توانست رضایت مادر قربانی را جلب کند و به زندگی برگردد .

به گزارش رکنا، ساعت ۲۲ شامگاه ۲۹ مهر ماه امسال پیکر خونین و نیمه جان پسر ۲۱ سالهای به نام حسام به بیمارستانی در پاکدشت منتقل شد که از ناحیه قفسه سینه چاقو خورده بود. تلاش پزشکان اما برای نجات جان وی بینتیجه ماند و حسام ۴۵ دقیقه بعد تسلیم مرگ شد .
با مرگ پسر جوان ماموران پلیس پیگیر این قتل شدند و دریافتند وی ساعتی قبل در شهرک کاروان با پسری به نام حمید درگیر شده بود.
ردیابی متهم ۱۹ساله قبل از فرار
ماموران به ردیابی حمید پرداختند و دریافتند وی قصد دارد به اردبیل بگریزد .اما ساعت ۳ بامداد وی را در عملیاتی ویژه بازداشت کردند .
حمید به درگیری خونین اعتراف کرد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت :من سرباز بودم .آن شب به خانه برگشتم .سر خیابان رفتم و یکی از دوستانم را دیدم .میخواستم برای سیگار از او فندک بگیرم اما همان موقع حسام که بچه محلمان بود سر رسید و به من اعتراض کرد. او به نظرم حال طبیعی نداشت و میگفت نباید سر خیابان بایستم .ما با هم درگیر شدیم و دعوا با وساطت چند نفر از بچه محلها پایان یافت .میخواستم به سمت خانهمان بروم که حسام که چاقوی بزرگی در دست داشت از پشت سر به من حمله کرد و دو ضربه به دستم زد. از دستم خون جاری شد و من که ترسیده بودم برای دفاع از جانم را چاقویی را که در جیب داشتم بیرون آوردم، چشمانم را بستم و چاقو را به سمت او پرت کردم که چاقو ناخواسته با سینه او برخورد کرد .
وی ادامه داد: من که ترسیده بودم فرار کردم. جراحت دستم شدید بود .به همین خاطر به درمانگاه رفتم و دستم را بخیه کردم .من آنجا با یکی از بچه محلها تماس گرفتم و متوجه شدم حسام جان سپرده است. میخواستم به اردبیل فرار کنم که بازداشت شدم .باور کنید من هیچ خصومتی با حسام نداشتم و او دعوا را شروع کرد .
در حالی که دوربینهای مداربسته صحنه درگیری را ضبط کرده و کارشناسان پزشکی قانونی بریدگی عمیق روی دست متهم را تایید کرده بودند وی روانه زندان شد .
جلب رضایت
در این میان علیرضا دلیر که وکالت وی را به عهده داشت با مادر حسام که تنها ولی دم بود مذاکره کرد و توانست با کمک چند خیر رضایت وی را جلب کند.
مادر حمید گفت :شوهرم ۱۶ سال است که مفقود شده و هیچ خبری از او ندارم .من تنها ولی دم پسرم هستم و تقاضای قصاص داشتم. ازوقتی التماسهای پدر حمید را دیدم و فهمیدم او کارگر شهرداری است و با زحمت زیاد پسرش را بزرگ کرده و پس از چند جلسه مذاکره با وکیل او حاضر شدم به جوانی حمید رحم کنم و او را ببخشم.
با اعلام گذشت این مادر قرار شد حمید از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کند.
-
فیلم صل علی سهترکه در برنامه صداتو ! / سیامک انصاری و مهدی ژوله ترکاندند !
ارسال نظر