چرائی رویکرد اخیر و غیرمتعارف شبکه الجزیره در قبال رئیس جمهور منتخب

افکار عمومی و مردم در ایران مسائل سال 67 را به خوبی درک کرده و این باور را دارند که آن اتفاقات و تصمیمات در راستای حفظ امنیت پایدار و برخورد با گروه های تروریستی که مردم را نشانه گرفته بودند صورت گرفته و لیکن افکار عمومی خارج از ایران بدلیل نداشتن عقبه و اطلاعات کافی ممکن است در مسیر فریب این خط خبری و تحلیلی قرار بگیرد. موضوعی که به نظر می رسد هدف برخی از این رسانه ها باشد تا حضور دولتمردان جدید ایران در فضای بین الملل و منطقه ای را با ایجاد یک ذهنیت منفی که توسط رسانه های اشاره شده پیگیری می گردد تحت تأثیر قرار دهند. در همین راستا به نظر می رسد که شبکه الجزیره و برخی شبکه های همسو با این رسانه ها تلاش می‌کنند تا یک محدودیت و اجماع بین‌المللی علیه رئیس جمهور منتخب جمهوری اسلامی ایران برای حضور در فضای بین‌المللی و منطقه‌ای ایجاد نماید. حال این پرسش مطرح است که آیا دست‌اندرکاران و مدیران شبکه الجزیره یا دولت قطر که سرمایه گذار و بنیانگذار این شبکه است از این موضوع اطلاع دارد یا این موضوع توسط شخص و یا اشخاص خاص دیگری پیگیری و مطرح می شود. این در حالی است که دولت قطر جزو نخستین کشورهایی بود که انتخاب آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور منتخب را تبریک گفت. اگرچه رویکرد قطری ها در قبال ایران همواره با فراز و نشیب همراه بوده است اما آنها این رویکرد را در سال‌های گذشته تغییر دادند و رویکردی متناسب با واقعیات سیاسی منطقه در قبال ایران در پیش گرفته اند. قطری ها می دانند در تحولات بین المللی و بعد از ماجرای عربستان که آنان را تحت فشار قرار داد جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که در کنار دوحه ایستاد و از آن حمایت کرد. اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا این خط مشی در شبکه الجزیره و در بخش انگلیسی پیگیری می‌شود. شاید رویکرد بخش عربی کمی متفاوت باشد. موضوع مهم دیگر اینکه اساساً موضوع و مسئله ادعایی اعدام های سال ۶۷ که در گزارشهای الجزیره نیز بدان اشاره می شود یک خط خبری است که قبل از انتخابات توسط بی بی سی عربی و رسانه‌های صهیونیستی و فارسی زبان معاند مطرح شد و هدف از آن تخریب آقای رئیسی بود. اینکه چنین خطی توسط شبکه الجزیره انگلیسی مدیریت و برنامه ریزی می شود و درباره آنها تحلیل‌هائی نوشته می شود، این خود جای سوال دارد که دست‌اندرکاران و مدیران شبکه الجزیره یا باید روی آن نظارت داشته باشند و یا خود در مقام پاسخگویی باشند. سوال این است که چطور در سایه روابط خوب و حسنه دوحه و تهران آنها باید چنین رویکردی را که از بیرون در حال تکمیل شدن است در پیش گیرند. این مسئله مشخص می‌کند که نویسنده و یا نگارنده های این خط خبری تحلیلی یا اطلاع چندانی از سناریوهای تخریبی علیه ایران ندارند و یا عامداً در این راستا حرکت می نمایند فلذا در هر شکل آن باید در قبال این رویکرد خود پاسخگو باشند. آنچه در این بین مهم به نظر می رسد روابط مناسب و راهبردی میان ایران و قطر در حوزه های سیاسی و اقتصادی بوده و قائدتاً دولت ها و رسانه های وابسته، مسئول حفظ این روابط و عمق بخشیدن به آن می باشند و قطعاً حرکت بر مبنای این راهبرد می تواند منجر به حفظ و عمق بخشی به روابط راهبردی میان ایران و قطر در همه حوزه های سیاسی، اقتصادی و انرژی گردد. لذا هم دولتمردان و هم رسانه های وابسته باید رعایت حساسیت ها را نسبت به این موضوع داشته و تلاش نمایند در راستای ایجاد روابط برادرانه، همگرایی بیشتر و نزدیک کردن دو کشور دوست حرکت نمایند.

سید محمود مصفا