یکی از شاخصه‌های برجسته انسان‌های موفق این است که هرگز در هیچ جایگاه و سنی از آموختن دست نمی‌کشند. در آموزه‌های دینی هم توصیه پیامبراکرم(ص) چشم نواز است که می‌فرماید: در طلب دانش باشید حتی اگر در چین باشد.

درک این نکته که در آن روزگار پیمودن مسافت طولانی میان شبه جزیره عربستان و چین تا چه اندازه دشوار بوده نشانگر اهمیت آموختن است و البته نکته جالب‌تر اینکه حاکمان و آموزگاران چین نه در آن روزگار و نه حالا مسلمان نیستند و پیامبر اکرم در امر آموختن حتی توصیه نکرده است که لزوماً باید از مسلمان و هم کیش آموخت.

یکی از اقدامات خوبی که در بسیاری از کشورها به ویژه در آمریکا انجام می‌شود احترام به پرچم کشور است. در بسیاری از کشورها هنگام برگزاری یک رویداد بین‌المللی که میزبان مردمی از سراسر جهان هستند، پرچم کشورشان را بر سردر خانه ها آویزان می کنند.

اما در ایالات متحده پرچم در بسیاری از مواقع به عنوان نمادی از شکست‌ناپذیری و مقاومت در برابر حوادث Accidents ایفای نقش می‌کند.

هنگام بروز سوانح طبیعی، انفجار و عملیات‌تروریستی یا هر حادثه‌ای که در آن نیاز به همدلی عمومی باشد از پرچم به عنوان نماد استفاده می‌کنند. نمونه های بسیار زیاد آن را در اکثر فیلم و سریال‌های آمریکایی می‌تواند دید.

پرچ یا بیرق در زمان‌های گذشته هم نماد همبستگی بوده‌ است و در جنگ‌ها یکی از اهداف دشمن از بین ‌بردن پرچم‌دار و به زمین‌ انداختن پرچم برای تضعیف روحیه جنگاوری لشکر مقابل بوده‌ است.

هرگاه پرچم از دست پرچم‌دار می‌افتاده، نوعی شکست و از هم گسیختگی برای لشکر به‌شمار می‌رفته و به همان اندازه هم هنگام فتح منطقه‌ای برافراشتن پرچم به معنای پایان کار و نشانه پیروزی تمام عیار قلمداد می‌شده است.

در چند سال اخیر در ایران هم تلاش‌هایی برای استفاده از کارکردهای غیرنظامی پرچم شده‌ است که از آن جمله می توان به برافراشتن پرچم‌های بسیار بزرگ اشاره‌ کرد.

اما هنوز بسیاری از ما چنان که شایسته‌ است به پرچم احترام نمی‌گذاریم و مهمترین کارکرد آن ‌در را مسابقات ورزشی تصور می‌کنیم.

کمتر دیده‌ایم در هنگام بروز حوادث طبیعی یا حتی مصیبت‌هایی مانند پلاسکو، سانچی، عملیات‌تروریستی در مجلس یا اهواز و ... حتی ادارات دولتی اقدام به نصب پرچم کنند چه رسد به شهروندان بر سر در خانه ها یا گوشه‌ای از خودرویشان.

اگر کسی دل‌ودماغ یک بررسی میدانی داشته‌ باشد حتی می‌تواند نمونه‌های دل‌آزاری از پرچم‌های رنگ‌و رو رفته، ریش ریش شده یا حتی پاره در گوشه و کنار شهرها پیدا‌کند که نشان می‌دهد ما هنوز اهمیت پرچم را نمی‌دانیم که اگر می‌دانستیم مثل جان از آن محافظت می‌کردیم.

پرچم، لباس کشور است و کاش به همان اندازه که هر روز مراقب تمیز‌بودن و اتوی لباس شخصی‌مان هستیم، از این لباس کشور هم محافظت می‌کردیم.

می‌دانم که کسانی خواهند گفت دردناک تر این است که سال‌ها پرچم‌های کشور را در «چین» می‌ساختند یا مردمی که گرفتار نان هستند به موضوعی چنین فانتزی فکر نمی کنند و پولِ‌خریدنش را ندارند یا استفاده ابزاری برخی جریان‌های سیاسی از پرچم‌ملی باعث‌شده که کسانی با احتیاط به آن نزدیک شوند و وقتی پرچم کشورهای دیگر را می سوزانیم ...

بیش از اینها را هم می‌دانم اما پرچم، حرف مشترک، عشق مشترک، لبخند و اشک مشترک ماست.

این پرچم سه‌رنگ را ببوسیم و روی چشم بگذاریم که نام و نشان ما در هر گوشه دنیاست. شناسنامه ماست حتی وقتی لب باز نکرده ایم...خواندنی های رکنا را در اینستاگرام دنبال کنید