احسان هاشمی : کتاب مانند فیلم است و نباید یک سکانس اضافه داشته باشد + فیلم
حجم ویدیو: 14.65M | مدت زمان ویدیو: 00:01:59

به گزارش رکنا ، احسان هاشمی از شاعران خوشنام و توانای ایران زمین است. وی در گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری رکنا به پرسش های ما پیرامون عالم شعر و ترانه پاسخ داد.

کمی از خودتان بگویید.

احسان هاشمی هستم. متولد نیمه اول سال 58 در تهران و به نوعی جمع نقیضین در من است.

چه شد که به دنیای شعر روی آوردید؟

از سن خیلی کم می نوشتم و جالب است که به لحاظ وزن و قافیه هم هیچ ایرادی نداشت. کم کم سر از فرهنگسراهای تازه تاسیس که آن زمان برای اولین بار شکل گرفتند درآوردم و این شانس را داشتم که در مراکز مستقل خصوصی اساتید بزرگی را دیدم و کم کم همه چیز جدی شد.

چند مجموعه شعر از شما تا امروز چاپ شده است؟

3 کتاب در زمینه شعر دارم به نام های ؛ مرگ از مدام که سال 84 چاپ شد و 2،3 بار به تجدید چاپ رسید تا سال 86

تن های در هم در سال 86 چاپ شد و سال 88 تجدید چاپ.

و کتاب هالو ژن که بعد از سال ها وقفه در سال گذشته به چاپ رسید.

کمی درباره نوع اشعارتان در این کتاب ها توضیح دهید.

در مجموعه اول و دوم بیشتر به کتابیت مجموعه توجه داشتم ؛ یعنی حتی به سخت افزار و نرم افزار کتاب ، حواشی کتاب با شعرهای کتاب که در فضایی که غالبا شعرها مرگ اندیش بودند تنظیم شده بود.

کتاب دوم راجع به تنهایی ها و مفهوم تنهانگی بود که بیشتر به شعر حجم فکر می کردم و تا حدی تحت تاثیر موسیقی راک قرار داشت. هردو مجموعه در نشر آرویج چاپ شد و بعدها با فاصله زیاد نشر فصل پنجم مجموعه هالو ژن که بخشی از شعرهای چاپ نشده این 12 سال را انتشار داد. کار تالیفی در زمینه هنرهای تجسمی و یک عنوان با یک مولف مشترک در زمینه آموزش موسیقی هم دارم.

آیا در فکر تالیف کتاب جدید شعر هستید؟

بله ، 2 ، 3 کتاب جدید در دست چاپ دارم به شکل یک مجموعه شعر کار تالیفی و یک مجموعه شعر برای نوجوانان در نظر دارم که به امید خدا در آینده کار کنم.

به نظر شما شعر فقط با احساس انسان خلق می شود یا قواعد ادبی در آن نقش دارد؟

این بحث احساس و قواعد ادبی بحثی دیرینه است که حالا به شکل پیشرفته تر و مدرن بحث جوششی یا کوششی بودنش مطرح می شود. شعر قطعا امری است جوششی و پایدار درون و براساس زیست شاعر خلق می شود ؛ درست مانند میوه ای است که می رسد آن هم در زمینی مناسب و مستعد اما مراقبت های ویژه ای می خواهد که می شود همان قواعد ادبی. قواعد آموخته می شوند و در زمان سرایش آگاهانه نیستند و قواعد ادبی باعث تسلط می شود که شعر به درستی شکل می گیرد. بخشی هم که ادیت است و بعد از آفرینش باید انجام شود و درواقع خودش بخشی از آفریدن است تا اثر مورد نظر تبدیل به اثر هنری شود.

وضعیت شعر و ترانه را امروزه چطور می بینید؟

درباره شعر که الان از بدترین وضعیت هاست چون امکانات خوبی در فضای مجازی در اختیار شاعران قرار گرفته است اما باعث شده که این تریبون افراد را به خطا بیندازد و فکر کنند اگر به اصطلاح در اینستاگرام لایک می خورند شعرشان مورد تایید است در حالی که در اغلب مواقع اینگونه نیست. متاسفانه بیشتر ناشران هم به این سمت رفته اند که براساس لایک و فالوورها کتاب ها را دسته بندی می کنند به جای کیفیت ، جدیت و سوابق که ارزنده است. شعرهای موزون در مسیر تکرار افتاده است و به مراتب خیلی از آنها ضعیف تر از 2 دهه پیش است.

در مورد شعر مدرن هم این موضوع صدق می کند و دلنوشته نویس را این روزها می بینیم که در تقابل با جریانات افراطی زبان گرایانه در شعر بیشتر در دهه های 70 و تا حدودی در دهه 80 است. می بینیم که دلنوشته نویسی و متن ها به جای شعر مدرن دارد مطرح می شود . در بخش ترانه هم اوضاع خوب است ولی کثرت کارهاست که بیشتر اذیت می کند. ترانه های خوب هم مثل شعر دارد تولید می شود اما نسبت به سال های گذشته خیر، افت کارها را در کل شاهدیم.

به جوان هایی که دوست دارند وارد حوزه ترانه سرایی و یا موسیقی شوند چه توصیه ای دارید؟

من به اندازه ای که برای خودم تولید داشته باشم آواز و ترانه را کار کرده ام و در حد آواز یا شعر نمی توانم به شکل تخصصی نظر بدهم ولی دربخش شعر و ترانه خیلی ها ترانه کار می کنند بدون اینکه تحقیقی کنند یا کلاس آموزشی رفته باشند. در حالی که در نشر فصل پنجم کتابی موجود است به نام مبانی ترانه سرایی و کتاب دیگری هم در این باره هست. یعنی همین نشر 2 ، 3 کتاب خوب آموزشی در زمینه ترانه دارد و مسلما کتاب های خوب دیگری هم در سایر نشرها در مبحث شعر و ترانه وجود دارد.

می شود به ترانه هایی که از خوانندگان برجسته غربی کار شده هم رجوع کرد و اگر تا حدی ترانه سرا با موسیقی آشنایی داشته باشد چقدر بهتر می نویسد و دست آهنگساز هم به اصطلاح بازتر است. چون قبل ها مثلث ترانه سرا ، آهنگساز و خواننده تشکیل می شد و با هم کار می کردند تا یک ترک تولید شود. آشنایی با موسیقی باعث می شود که ترانه های بهتری تولید شود و باید بدانیم که ترانه سرایی کار راحتی نیست.

شما علاوه بر شاعری در کار موسیقی و خوانندگی هم تبحر دارید. بین شاعری و موسیقی کدام را بیشتر می پسندید؟

موسیقی حالم را بهتر می کند چون مانند نقاشی ملزوماتی دارد که البته شعر هم ملزومات خود را دارد ولی ظاهرا به چشم نمی آید. برای نواختن باید زحمت کشید. برای خواندن باید صدا داشت و تلاش کرد. برای انتشار دشواری بیشتری وجود دارد اما شعر مقدرای صبوری بیشتر می خواهد که ما به نوعی بیست و خرده ای سال در این کار شعر بوده ایم اما امروزه عالم شعر بازار مکاره ای شده است. اصولا شعر آدم را در مرتبه ای والاتر قرار می دهد و آگاهی و بینشی می دهد که ارزشمند است. با احترام به هر دو هنر و با اینکه خودم بیشتر زندگی ام را با شعر گذرانده ام اما این روزها حالم را کار موسیقی بهتر می کند.

دوران کرونا بسیاری از افراد را در حرفه شان و زندگی با مشکل مواجه کرد. کمی در این زمینه برایمان بگویید.

جهان پس از کرونا را جهان زیباتری می بینم . برای بشر به نظرم آزمون خوبی بود که ببیند کجا ایستاده است و چقدر لاجرم است از پذیرش اتفاقات طبیعی.

از اساتیدتان در کار موسیقی و شعر چه کسانی را نام می برید؟

هرکس که چیزی به ما می آموزد استاد ماست اما اساتیدی هستند که اگرچه تا نزدیکی دیدار رفتیم ولی متاسفانه میسر نشد. در موسیقی هیچ کس به اندازه فرهاد گرامی به من کمک نکرده از کودکی و من به موسیقی راک هم خیلی گرایش دارم اما کسانی که مشخصا از آنها آموخته باشم آقای بابک بیات بزرگ بودند، فریدون فروغی گرامی را هم درک کردم و استادم آقای محمد نوری بوده و استاد حسینی که در دانشگاه هنر سلفژ را کار کردم و البته سلفژ و صداسازی را نزد آقای نوری کار کردم که سلفژ را رهبر ارکستر ایشان آقای شفقی نژاد و همچنین مرحوم زینال زاده که دوره ای صداسازی و سلفژ را نزد وی کار کردم.

در شعر مشخصا از همه آموختم. مشی شعری احمد شاملو و در حوزه زبان شعر سپهری ، فروغ فرخزاد ، نصرت رحمانی و در حوزه شعر کلاسیک آقای منزوی بودند. در بین رفتگان آقای سید کریم قنبری معلم برجسته ما بودند و به ایشان افتخار می کنم. کارهای آقای یدالله رویایی ، دکتر براهنی و سیدعلی صالحی گرامی را هم می پسندم.

آیا کاری سروده اید که بعد از آن راضی نبوده باشید؟

بله ، شعرهای زیادی داریم که لااقل وسواس مان اجازه نمی دهد آنها را منتشر کنیم اگرچه مخاطبان زیادی آنها را می پسندند. من خودم در کتاب اولم چون با سختگیری زیادی کار کردم خیلی از اشعارم را چاپ نکردم که خیلی از دوستان نزدیکم بعدها به من گفتند که چرا این کارها را کنار گذاشتی؟

فکر می کنم یک کتاب مثل یک فیلم سینمایی است که حتی نباید یک سکانس اضافه داشته باشد. به نظرم باید کارها به حدی از استاندارد رسیده باشند تا منتشر شوند و ما به نوعی در این کار مسئولیم.

صحبت پایانی اگر دارید بفرمایید.

تشکر می کنم از شما و خبرگزاری رکنا که این گفت و گوی خوب را انجام داد. به قول بزرگی ، جوانی مستعد نزدم آمد و پرسید شعرهایم را چاپ کنم؟ به او گفتم اگر تقریبا یک عمر می خواهی وارد این کار یا هر کاری شوی سبک سنگین کن. من خودم روزی سبک سنگین کردیم و بیشتر وارد کار شعر شدم و موسیقی را کمتر کار کردم. حالا دوست دارم این موازنه را به سمت موسیقی تغییر دهم. آرزوی موفقیت برای همه و شما می کنم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.