گفت و گو با بازیگر فیلم «هدف سخت»/ یک لحظه تصور کردم که گوشه دندانم شکست
رکنا: جان وو در عرصه ساختن فیلم های اکشن و پرماجرا و خلق هیجان ناب از طریق پردازش ماجراهای خطرناک از سرآمدان سینما در یک ربع قرن اخیر بوده و همین که هالیوود به کرات مجبور به برقراری همکاری با این هنرمند هنگ کنگی شده و از وی برای ساختن برخی فیلم های موردنظرش سود جسته، از جایگاه رفیع او در سینما و دشواری های سایر اکشن سازان برای رسیدن به سطوح او خبر می دهد.
در سال ۱۹۹۳ بود که «جان وو» اولین فیلم اکشن هالیوودی خود را ساخت که همانا «هدف سخت» بود و همان فیلم تبدیل به پرفروش ترین اثر سینمایی در عمر هنری ژان کلود ون دام (قهرمان جودوی تبدیل شده به هنرپیشه از کشور بلژیک) هم شد. عملا و بدلایل مختلف ۲۳ سال طول کشید تا قسمت دوم این فیلم هم ساخته شود ولی این تاخیر سبب شده نه ون دام بلکه اسکات ادکینز رل اول را در قسمت دوم ایفا کند. طرفداران فیلم های اکشن، ادکینز را از قسمت های دوم و سوم فیلم های «بی رقیب» و «نینجا»های ساخت هالیوود، چه قسمت اول و چه بخش دوم آن و همچنین «سرباز جهانی: روز برآورد» به یاد می آورند و او در قسمت دوم سری فیلم های اکشن پیرمردی، «بدردنخورها» و کاری جنایی ـ سیاسی همچون «۳۰ دقیقه بعد از نیمه شب» نیز بازی کرده و همین طور در فیلم کمیک استریپی جدید و موفق «دکتر استرنج» و «بویکا: بی منازعه». ببینیم ادکینز درباره «هدف سخت ۲» و مسایل مرتبط با آن چه چیزهایی برای گفتن دارد.
این رل و فیلم چطور برای شما پدید آمد؟
ـ من همیشه از هواداران جان وو بوده ام و اولین بار که او را در بریتانیا دیدم، بیشتر از ۱۶ سال نداشتم. من دوستدار سینمای هنگ کنگ بودم و در نتیجه شناختم از جان وو به قبل از مشهور شدن او در هالیوود و عرضه فیلم «هدف سخت» بر می گشت. او همین حالا نیز از بهترین کارگردانان فیلم های اکشن در سطح دنیا به شمار می آید. با این اوصاف نیت سازندگان قسمت دوم «هدف سخت» شامل رول راینه که کارگردان است، نه یک دنباله سازی صرف و سنتی، بلکه گرامیداشت کار نخست از طریق ساخت یک قسمت دوم آبرومندانه برای آن و البته ادای احترام به جان وو بود.
قطعا مایل اید برای قسمت بعدی فیلم هم در نظر گرفته شوید.
ـ در ابتدا حتی پیشنهاد بازی در قسمت دوم یعنی فیلم فعلی را هم رد کردم زیرا سابقه دوستی و همکاری با ون دام را دارم و دلم نمی خواست متهم به سوء استفاده از چیزی بشوم که توسط او بنا نهاده شده است. با این حال وقتی سناریو را خواندم از خودم پرسیدم اگر من این رل را بازی نکنم، چه فرد دیگری می تواند؟! با این اوصاف من برای حضور در قسمت های بعدی احتمالی این فیلم نیز از حالا اعلام آمادگی و تمایل می کنم.
ویژگی مهم رول راینه به عنوان کارگردان این نسخه چیست؟
ـحسن اصلی او ساخت کارهایی قابل قبول بر اساس بودجه هایی اندک و کم نیاوردن برابر شرایط سخت و کمبودها است. او بسیار دقیق روی زوایای تصاویر و محل استقرار دوربین هایش مطالعه می کند و کارهایش بسیار سازماندهی شده است.
شما مجموعه ای از حرکات دشوار رزمی را در این فیلم ارائه کرده اید. آیا آنها بیش از حد خسته کننده نبودند؟
ـ بدیهی است که خسته کننده باشند و به همین سبب است که اکثر قریب به اتفاق آدم ها قادر به بازی در این رل و انجام وظایف دشوار مرتبط با آن نیستند. اصولا ساخت فیلم های پر برخورد و اکشن های پر هزینه، بسیار دشوار است و بدتر آن که به خاطر بافت خاص این سری فیلم ها کارها و روند تولید آن بسیار سریع انجام می شود و همه چیز به سرعت تصویر برداری می شود.
دشوارترین قسمت و سکانس در «هدف سخت ۲» کدام صحنه ها بوده است؟
ـ بیش از آن که یک صحنه خاص دشوار باشد برنامه ریزی تهیه فیلم سخت و دیوانه وار بود و هر روز با معضل تازه ای مواجه می شدیم. یک روز باید مسیر رودخانه کوای را شنا می کردم و فردای آن روز از روی پل های بلند به سمت پایین می پریدم و یا با فیل ها کشتی می گرفتم و درون غارها با خفاش ها درگیر می شدم. با این اوصاف هر صحنه و هر سکانس فیلم، دشواری های خاص خودش را داشت.
جنگ با کاراکترهای رونا و جیجا یانین در طول فیلم و در بعضی صحنه ها چگونه بود و اوضاع چطور سپری شد؟
ـ رونا واقعاً انسان توانمندی است و به همین سبب توانست چند ضربه کاری به من بزند و من نیز ضرباتی را نثار او کردم اما هرگز کار به ناراحت شدن ما از دست یکدیگر نکشید. به جیجا یانین هم قبل از سکانس مشترک نبردمان در این فیلم گفتم که از حضور او در این پروژه راضی ام و متذکر شدم کار او را می پسندم و در سطحی بالا می دانم، در هر حال پیکارهای رزمی طولانی با کاراکترهای مختلف و متعدد حتی در دنیای فیلم و سینما کار بسیار دشواری است و چند برابر مراقبت می طلبد تا مبادا سبب مصدومیت جدی آنها بشود.
سر و کله زدن با فیل ها و میمون ها چطور بود؟
ـ خیلی سخت بود. همه چیز تنظیم شده بود تا در صحنه مشترک مان به سمت فیل بپرم و ضربه ای را بر سر او وارد کنم اما او خارج از روند آموزشی که برای آن صحنه به او داده شده بود، دو سه قدم جلو آمد و خرطومش را در آب کرد و آن را به اطراف پاشید. عده ای از سختی های وحشتناک کار لئوناردو دی کاپریو در زمان تهیه فیلم «بازگشته» اله خاندرو گونزالز ایناریتو می گویند اما او باید به سر صحنه فیلم ما می آمد تا بفهمد دنیا دست کیست!
لابد برای دوچرخه سواری با آن سرعت و حرکت با قایق های تندرو نیز مدتی تمرین کردید.
ـ البته توصیه تهیه کنندگان و کارگردان نبود و خودم به این کار پرداختم تا مسایل کاملا مهیا شود. فیلم های اکشنی از این دست سرشار از وسایل متعدد حمل و نقل و مستلزم آمادگی عالی جسمانی و هماهنگ شدن با شرایط متفاوت محیطی است. از طرف دیگر گاه کارتان به کشورهای دوردست تایلند و نیجریه و امثال آن می کشد و باید برای هر فرآیندی مهیا باشید.
آیا طی این اتفاقات و صحنه ها گاهی مجروح هم می شدید؟
ـ این بار آسیب جدی و خاصی ندیدم. شاید خراش هایی برداشته باشم اما سطحی بود. امکان ندارد در فیلم های اکشن دچار خراش ها و زخم هایی مکرر و متعدد نشوید زیرا سرشار از اتفاقات و برخوردها است. در همین فیلم وقتی یک مشت بازیگر مقابل من سنگین تر از حد تنظیم شده بر چهره ام نشست، لثه محافظ از دهانم بیرون پرید و یک لحظه تصور کردم که گوشه دندانم شکسته است اما خوشبختانه این طور نشد.
ترتیب و روال استفاده از شما در فیلم «دکتر استرنج» چه بوده است؟
ـ آنها مرا به سبب حضورم در فیلم هایی مثل «بی رقیب» و «نینجا» از قبل می شناختند و اسکات دیکرسون و شرکت مارول مرا برای فیلم قبلی این استودیو هم می خواستند ولی شرایط حضور در آن فیلم جور نشد. به این ترتیب «دکتر عجیب» تبدیل به اولین مرتبه همکاری مان در روندی شد که شاید می توانست و باید زودتر از اینها آغاز می شد. با این حال برای هیچ شروعی هیچگاه دور نیست.
ارسال نظر