سناریوی شیطانی سحر زن تهرانی برای شوهرش / مچ او را با یک مرد گرفته بود!

به گزارش رکنا، پرونده زن جوانی که ادعا می کرد شوهرش او را فریب داده تا مهریه اش را ببخشد از سال قبل روی میز بازپرس صادقی، رئیس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران گشوده شد و رسیدگی به شکایت زن مبنی بر آدم ربایی به عنف در جریان رسیدگی قرار گرفت.

زن جوان به نام سحر در طرح شکایت از شوهر خود گفت: «سال گذشته از همسر خود جدا شدم و مجددا با مردی به نام امین آشنا شده و با او ازدواج کردم. اما در دوران عقد و قبل از جشن با شوهر دومم هم به اختلاف رسیدیم و همان موقع بود که همسرم به همراه خواهران خود نقشه کشیدند تا من را از حق مهریه ام محروم کنند.»

سحر در ادامه گفت: «من در یک آرایشگاه کار می کردم. همسرم یک خواهر و برادر را اجیر کرد تا با ترفند به من نزدیک شوند. زن جوان به من گفت می خواهد من را برای برادرش خواستگاری کند و از من خواست با برادرش ملاقاتی داشته باشم.

با اصرارهای او بالاخره راضی شدم و با برادرش در پارک قرار گذاشتم. بعد به آن مرد گفتم که من هنوز از همسرم جدا نشده ام اما هنگام صحبت با او بودم که یکدفعه دیدم همسرم با خواهرانش در حالی که از من فیلم می گرفتند به طرفم آمدند و آن موقع بود که فهمیدم آنها برای من تله گذاشته بودند. بعد چند وکیل را برای صحبت با من فرستادند و آن وکلا به من گفتند چون شوهرت از تو مدرکی در دست دارد که نشان می دهد وارد رابطه ناشروع با مرد غریبه شده بودی، باید مهریه ات را ببخشی وگرنه همسرت می تواند از تو بابت ارتباط نامشروع شکایت کند و برای تو گران تمام می شود.»

شوهرم من را ربود و به دفترخانه برد

سحر در ادامه اظهاراتش با ادعای آدم ربایی به عنف گفت:«یک روز شوهرم با زور و در حالی که داروی زیادی به من داده بود و گیج بودم، من را به دفترخانه ای برد و اقرارنامه ای بابت بخشیدن مهریه ام از من گرفت.»

بازپرس بعد از اینکه اظهارات زن جوان و شکایت او را شنید، دفترداری که کار تنظیم اقرارنامه بذل مهریه را انجام داده بود، برای انجام تحقیقات به دادسرای جنایی احضار کرد و این فرد اظهار داشت:«مدتی قبل این خانم به همراه همسرش و دو خانم دیگر به دفترخانه آمدند و در کمال هوشیاری اقرار نامه بذل مهریه را امضا کرد. آن روز او حالت کاملا عادی داشت و شواهدی مبنی بر اینکه به جبر کسی به محضرخانه آمده باشد در او دیده نمی شد. با دو خانمی که همراهش بودند خیلی عادی حرف می زد و می خندید و خوشحال بود از اینکه کارهای طلاقش در حال انجام است. اما چند روز بعد برادران او با چوب و چماق به دفترخانه ما آمدند و داد و بیداد راه انداختند و می گفتند چرا اقرار نامه را تنظیم کردی.»

بعد از آن برای انجام جلسه حضوری، بازپرس پرونده شاکی را احضار کرد که زن جوان در جلسه حاضر نشد و شواهدی نشان می داد که احتمال فرار او از خانه وجود دارد. این در حالی است که احتمال می رود او در سناریویی قصد داشته از شوهرش باجگیری کند.

تحقیقات در این پرونده در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای جنایی تهران در جریان است.

وبگردی