بریدن سر دایی به سبک داعشی ها توسط مرد تهرانی ! /  / خواب خیانت زن به قاتل!

بریدن سر در یاخچی آباد اتفاق افتاد. متهم بریدن سر با چاقو با مقتول رابطه خانوادگی داشته است و خواهرزاده مقتول دست به بریدن سر دایی خود می زند. متهم بریدن سر دستگیر و به قتل اعتراف کرد. متهم در اعترافاتش گفت برای اطمینان بیشتر از مرگ اقدام به بریدن سر کرده است.

 رسیدگی به این پرونده از شامگاه پانزدهم فروردین ماه سال ۹۸ آغاز شد .زن میانسال و همسرش که  از عید دیدنی به خانه برگشته بودند با کلانتری یاخچی‌آباد تماس گرفت و از قتل برادر ۴۵ ساله است به نام بهزاد خبر داد.

 این زن در حالی شوکه بود به ماموران گفت: برادرم  در اطراف اسلامشهر نگهبان است .چند سالی است زندگی اش از هم پاشیده و بیشتر اوقات به خانه من و همسرم می آیند .امروز من به همراه همسر و فرزندانم برای عید دیدنی به خانه اقوام در قرچک رفته بودیم و بهزاد در خانه‌مان تنها بود. اما وقتی به خانه برگشتیم در اتاق طبقه سوم با جسد خونین برادرم روبه رو شدم .سر او از بدنش جدا شده است .

با این تماس ماموران پلیس به خانه زن جوان رفتند و پیکر خونین بهزاد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد .

ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بازجویی از خواهرزاده 40 ساله قربانی به نام سعید پرداختند.وی به مأموران گفت :دایی ام  در اطراف اسلامشهر نگهبان است.او  زندگی اش از هم پاشیده و مجرد زندگی می کند  و 15 سال است که بیشتر اوقات را به خانه مادرم می آید .من و همسر و سه  فرزندم هم در خانه مادرم با  هم زندگی می کنیم .من نمی دانم چه کسی دایی ام  را کشته است .

ماموران پلیس ابتدا کارفرما بهزاد را به عنوان مظنون  بازداشت کردند .اما چون مدرکی علیه وی به دست نیامد او آزاد شد .ماموران در ادامه لکه خونی را که روی در اتاقی که جسد در آن پیدا شده بود برای تطبیق به آزمایشگاه فرستادند و وقتی مشخص شد لکه‌خون متعلق به خواهر زاده بهزاد به نام سعید بوده است وی به عنوان مظنون بازداشت شد.

این مرد که  کارمند اورژانس و دارای مدرک تحصیلی لیسانس است در بازجویی‌های بعدی به قتل دایی‌اش اعتراف کرد و در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

 در ابتدای جلسه دختر بزرگ قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد .اما معاون رئیس قوه قضاییه از طرف فرزند صغیر قربانی دیه خواست .

وقتی سعید در جایگاه ویژه‌ ایستاد گفت :من به همراه همسر و سه فرزندم  در خانه پدری ام زندگی می کنیم .دایی هم از ۱۵ سال پیش که زندگی اش از هم پاشید بیشتر اوقات را به خانه ما می آمد. مدتی پیش خواب دیدم او به من خیانت کرده و با همسرم رابطه پنهانی دارد .این کابوس باعث شد تا نگاهم به دایی ام تغییر کند .بعد از آن شب چندین مرتبه دیگر همان کابوس را دیدم .

وی ادامه داد :من  در غیاب پدر و مادرم به طبقه سوم  رفته بودم که دایی م را دیدم که مشغول مصرف شیشه بود .من به او اعتراض کردم و با هم  درگیر شدیم .من  چند ضربه چاقو به او زدم و برای اینکه از مرگ او مطمئن شوم گلویش را بریدم. در آن درگیری انگشت  دستم برید و آثار خون روی در ماند .

این متهم  ادامه داد :من بعد از قتل خانه را ترک کردم و چاقو را در سطل زباله انداختم.باور کنید قصد کشتن دایی ام را نداشتم و ناخواسته با او درگیر شدم.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده سعید را به قصاص و پرداخت دیه محکوم کردند. این حکم در شعبه ۲۸ دیوان عالی کشور مهر تایید کرد و قطعی شد.به این ترتیب سعید درلیست سیاه اعدام قرار گرفت.